اولین نقدها بر آلبوم ابراهیم محسن چاوشی؛ پاپ-راک واقعی یعنی این!
دیجیکالا مگ – منبع جامع اخبار و مقالات تخصصی در حوزهی محصولات دیجیتال، دانش و فناوری و بازی
محسن چاوشی حالا با آلبوم «ابراهیم» نشان میدهد در مسیرش پخته شده است و از الان به بعد خوب میداند که میخواهد به شنوندگان و طرفدارانش چه چیزی ارائه بدهد. و البته آس آلبوم همان قطعه اولش است. چکیده همه پنج قطعه دیگر در «ببر به نام خداوندت» آمده است.
کنجکاویها در مورد چاوشی و آلبوم جدیدش، آن هم بعد از حاشیههایی که دچارش شده بود آنقدر زیاد است که حتی آنهایی که دوستش ندارند هم آلبوم را خریداری میکنند که گوش بدهند. باید گفت: این روزها همه چاوشی گوش میکنند، شما چطور؟
چاوشی بخاطر صدای گرفته ویژهاش که خیلی هم درست از همان ابتدا رویش مانور میداد، دوستش داشته باشید یا نه، جزو خوانندگان متشخص موسیقی پاپ است. وقتی از تشخص حرف میزنم منظورم این است که صدایش، اشعاری که انتخاب میکند و تنظیم آهنگهایش کاملا منحصربهفرد و ویژه خودش است. شما قطعهای از چاوشی را با هیچ خواننده دیگری نمیتوانید اشتباه بگیرید حتی اگر به کمک سینتیسایزر و دیستورت کردن صدایشان بخواهند به او نزدیک شوند. اعتراف میکنم تا قبل از «سنتوری» هیچکدام از کارهای چاوشی را دوست نداشتم. بنظرم آن ترانههای غمگین و صدای نالهوار ادایی میآمد. اما در طول زمان هم چاوشی در سبک خودش بهتر شد و هم شنونده خاص خودش را پرورش داد.
چاوشی جدید از آلبوم «پاروی بی قایق» شروع شد. ترانههایش لبههای اجتماعی و سیاسی هم پیدا کردند هرچند همچنان در بستر عاشقانه مطرح میشدند. به عنوان تنظیمکننده و آهنگساز نقشاش پررنگ شد و بنظر میرسید که اعتماد به نفس کافی پیدا کرده که مسیرش را نه فقط بخاطر صدایش که در جزییات دیگر هم از بقیه خوانندگان متمایز کند. همکاریاش با روزبه بمانی بخصوص در قطعه «قهوه قجری» که آهنگسازیاش برعهده خود چاوشی بود سرآغاز مسیری است که چاوشی حالا در «ابراهیم»، حداقل در چند قطعه، به کمال رسانده است.
آلبوم «امیر بیگزند» باز هم گامی به جلو بود. اینبار چاوشی بعد از تکآهنگ «برقص آ» و استقبالی که از آن شد، تصمیم گرفته بود صدایش را روی اشعار کلاسیک هم امتحان کند. مولانا انتخاب هوشمندانهای بود. صدای پاپ گرفته چاوشی روی اشعار حافظ یا سعدی نخواهد نشست اما اشعار مولانا ریتم دارند و بخصوص در موسیقی پاپی که رگههای راک هم داشته باشد، میتواند نتیجه خوبی بدهد.
در آلبوم «ابراهیم» هم چاوشی و هم یار دیرینهاش حسین صفا از تجربههای قبلی درسهای خوبی گرفتهاند. صفا سعی کرده در کلماتش همان وزن اشعار کلاسیک را حفظ کند که در آلبوم قبلی چاوشی نشان داده خوب میتواند روی این واژهها مانور بدهد. به علاوه حتی ترانههای عاشقانه هم کاملا زاویهدار هستند:
ببر به نام خداوندت
که لطف خنجر ابراهیم
به تیز بودن احکام است
نبخش مرتکبانت را
تو حکم واجب الاجرایی
و عشق جوخه اعدام است
قطعه اول «ببر به نام خداوندت» کاملترین قطعه آلبوم است؛ چه از لحاظ ترانه و چه شیوه خواندن چاوشی که اتفاقا یکنواختتر از بقیه قطعات میخواند اما صدایش کمتر دیستورت میشود. آن وسط هم قطعه چند ثانیهای نرم میشود و بعد به یک اوج خیلی خوب میرسد و دوباره فرودی که تقریبا صدای موسیقی محو میشود و خواندن چاوشی شبیه دکلمه میشود. اینجاست که وزن واژههای ترانه صفا به خواننده کمک میکند.
مدولاسیون بین گامهای مختلف در قطعات دیگر آلبوم بیشتر و بهتر به گوش میرسند. در قطعه «در آستانه پیری» ملودی و تنظیم بیشتر خودشان را نشان میدهند. از این قطعه عادل روحنواز در نقش گیتاریست تاثیر خودش را در این آلبوم نشان میدهد. اولین سولوی خوب گیتار الکتریک را در قطعه دوم میشنویم. با نوازندگی روحنواز و میثم مروستی و آهنگسازی خوب چاوشی برای این آلبوم میشود گفت که چاوشی با «ابراهیم» از بقیه خوانندگانی که سالهاست در سبک پاپ-راک ایرانی فعالیت میکنند چند گام جلوتر رفته و کارش با اختلاف بهتر است.
قطعه سوم، چهارم و پنجم هر چند در تنظیم و آهنگسازی قابل توجهاند اما به مشکل بیشتر آلبومهای دیگر چاوشی دچار میشوند و به ورطه تکرار میافتند. حربههایی که در قطعه اول و دوم جواب گرفتهاند در این سه قطعه دیگر حرف جدیدی ندارند. بخصوص که ترانههای حسین صفا هم آن وزن و جذابیت معنایی و واژهای بقیه قطعات را ندارند. البته تصویرسازی قطعه «به بند اول انگشت سبابهات بگو» به عنوان یک ترانه عاشقانه میتواند تا حدی آن را نجات بدهد. اما بخصوص قطعه «ای ماه مهر» که شرح فقر کودک مدرسهای است دمده و شبیه قصههای سریالها و فیلمهای دهه شصت و اوایل دهه هفتاد از کار درآمده:
ای ماه مهر، ماه بداخلاق
با ایدههای محکم و خلاق
ما را بزن به خطکشی از چوب
ما را بزن به ترکه مرطوب
تا در درون کودک دیروز
مردان بیشمار بمیرند
مادر مداد قرمز من کو؟
کو لقمههای نان و پنیرم؟
آخر چگونه بیست بگیرم؟
وقتی که دستهای فقیرم
فردای درس آن همه باید
در جستوجوی کار بمیرد
البته پایان این قطعه که گیتار و درامز بخش راک را به اوج میرسانند و بعد برای چند ثانیه مروستی آن را به چهارگاه پیوند میدهد، خلاقانه است و نمره قبولی را میگیرد.
اما هوشمندی دستاندرکاران آلبوم «ابراهیم» در این بود که قطعه اول و آخرشان بهترین قطعات آلبوم هستند که میتوانند هیت شوند. «جهان فاسد مردم را» از همان امتیازهایی بهره میبرد که قطعه «ببر به نام خداوندت». اینجا البته سعی شده تم شرقی به راک بچربد. تجربهاش بیشتر شبیه همان مولاناخوانیهای «امیر بیگزند» است. ترانه حسین صفا هم همان حال و هوا را زنده میکند:
کمین بگیر جهانت را
سپس شکارچیانت را
به تیر معجزه آهو کن
مفصلند زمستانها
و برف نسخه خوبی است
برای سرفه گلدانها
گلی نمانده خودت گل باش
تو را بکار و شکوفا شو
تو را بچین و تو را بو کن
دلم دف است
نگاه صوفی ناخوانا…
آلبوم «ابراهیم» نیامده شبکههای مجازی را منفجر کرده است. در روزهای آینده قطعا خبرش را به عنوان پرفروشترین آلبوم بازار موسیقی خواهیم خواند هرچند رقیب قدری مثل آلبوم «ایران من» همایون شجریان و سهراب پورناظری هم در راه دارد.
صدای چاوشی برای خیلیها خوشایند نیست اما نکتهاش این است در وانفسای بازار موسیقی میان همه این «بند»های تازه و خوانندگان پاپی که یک شبه سالنهای کنسرتشان پر میشود، او صاحب سلیقه و نگاه است. و نتیجه این سلیقه و نگاه در آلبوم «ابراهیم» جواب داده است.
کنجکاویها در مورد چاوشی و آلبوم جدیدش، آن هم بعد از حاشیههایی که دچارش شده بود آنقدر زیاد است که حتی آنهایی که دوستش ندارند هم آلبوم را خریداری میکنند که گوش بدهند. باید گفت: این روزها همه چاوشی گوش میکنند، شما چطور؟
برای خریدن آلبوم به صفحه خرید آلبوم ابراهیم محسن چاوشی از دیجیکالا سر بزنید.
The post اولین نقدها بر آلبوم ابراهیم محسن چاوشی؛ پاپ-راک واقعی یعنی این! appeared first on دیجیکالا مگ.