پنج فیلم برتر دفاع مقدس در دهه شصت
اولین فیلمهای جنگی در دهه شصت را میتوان با باقی فیلمهای دفاع مقدسی که در سالهای بعدترش ساخته شدهاند متفاوت دانست. فیلمهای جنگی در دهه شصت بیش از آنکه متعلق به سینمای دفاع مقدس باشند، تنها تعدادی فیلم جنگیاند که با استفاده از الگوهای آمریکایی ساخته شدهاند؛ یعنی صرفاً تقلید دست چندمی از سینمای جنگ آمریکا هستند و مفاهیمی که از دفاع مقدس میشناسیم و در ذهن داریم، ربط چندانی به این فیلمها ندارد.
بهمرور سینمای دفاع مقدس از دل این فیلمها شکل میگیرد و مسیر خودش را پیدا میکند و آن آرمانها و شعارهایی که همواره در ژانر دفاع مقدس دیدهایم، سروکلهشان پیدا میشود؛ اما دهه شصت وقت آزمونوخطای سینمای دفاع مقدس است تا تبدیل به تنها ژانر سینمایی جدی ایرانی در کنار ملودرام شود.
«عقابها» ـ ساموئل خاکیچیان«عقابها» ساموئل خاکیچیان را میتوان اولین فیلم مهم سینمای جنگ در ایران دانست که نهتنها خوب ساخته شده که محبوبیت بالایی هم در زمان خودش به دست آورد.
«عقابها» که بر اساس حادثهای واقعی هم ساخته شده، داستان خلبان ایرانی را به تصویر میکشد که اسیر است و در ارتباط با نیروی هوایی و مدل ژنریک آمریکایی نجات مییابد. همانطور که گفته شد، «عقابها» بیش از آنکه به سینمای دفاع مقدس تعلق داشته باشد، شبیه به فیلمهای جنگی آمریکاییست. سرباز حتی نشانی از یک سرباز ایرانی و روحیه و فرهنگش ندارد و انگار فرهنگ و سربازان آمریکایی را در جنگ ایران بازسازی کرده باشند. «عقابها» در قالب ژانر جنگی ساخته شده است و ازآنجاییکه در دوران ساختش جنگ هنوز در جریان بوده، لزوم قهرمان سازی از سربازان و تهییج برای قهرمانی در میدانهای نبرد، در فیلم بهوضوح دیده میشود. «عقابها» هرچند به لحاظ انتقادی فیلمی ضعیف محسوب میشود اما چیزی در حدود هفت/ هشت میلیون مخاطب (نه به بلیت یا میزان فروش که نفر آدم) جذب میکند و یک چنین جمعیتی به تماشای فیلم مینشینند. به شکلی که تا همین امروز هم آن را میتوان جز سه فیلم پرمخاطب تاریخ سینمای ایران دانست.
«پرواز در شب» ـ رسول ملاقلیپوراین فیلم هم شبیه به «عقابها» بیش از هر چیز بر قهرمانپروری و دلاوری در میدان جنگ تکیه میکند؛ اما یک تفاوت اساسی با «عقابها» دارد که آن را متمایزتر از دیگر فیلمهای جنگی پیش از خود هم میکند: حالا با سربازانی مواجهیم که از جنس هموطنان خود هستند و تماشاگر ایرانی اعمال، کنشها و واکنشهایشان را تشخیص میدهد و بهجا میآورد. شاید یکی از دلایل اصلی این تغییر، حضور خود شخص کارگردان در جبهههای نبرد با رژیم بعثی بوده است.
این اولین فیلم بیگ پروداکشن ملاقلیپور فقید است که داستان اجرای عملیاتی در جنگ را بیان میکند و میتوان آن را شروع صحنهپردازیهای عظیم و پرطمطراق در سینمای ملاقلیپور دانست. بعد از همه این سالها مواجهه دوباره با فیلم هرچند آنچنان لذتبخش نیست و تاریخ مصرف فیلم به پایان رسیده است، اما جایگاه ویژهای در سینمای ملاقلیپور دارد و مقدمهای میشود بر فیلمهای مهمتر.
«افق» ـ رسول ملاقلیپور«افق» را میتوان مهمترین فیلم قهرمانپرور سینمای جنگ در دهه شصت دانست. فیلمی که مشخصاً ساخته شده است تا جوانان را برای حضور در جبهه تهییج کند و با شرح رشادتها، سرباز به خط مقدم بفرستد. داستان فیلم داستان یکسری غواص است و قهرمان غواص ماجرا دغدغه ذهنی جدیای دارد چراکه نتوانسته پیشتر رفیقش را نجات دهد و مادام با خودش درگیر است.
«افق» فیلمبرداری هیجانانگیزی دارد و تصاویر زیر آبش بهیادماندنیاند و از اولین تصاویر زیر آب سینمای ایران هم هستند. سکانس سینهزنی و عزاداری برای امام حسین ع یکی از سکانسهای مهم فیلم است که برای اولین بار مفهوم عاشورا را به دل جنگ تحمیلی میآورد و آن را تبدیل به تمثیلی برای جنگ میکند. در کنار هم قرار گرفتن صحرای کربلا و جبهههای نبرد و خط مقدم ازاینجا شروع میشود و در ادامه فیلمهای ملاقلیپور و دیگر آثار دفاع مقدس تبدیل به عنصری ثابت!
«عروسی خوبان» ـ محسن مخملباففیلم چهارم صحنههای مستقیم جنگی ندارد و تماماً با خود جنگ درگیر نیست؛ اما باوجوداین میتوان آن را جزو فیلمهای دفاع مقدس بهحساب آورد. «عروسی خوبان» به احوالات آدمهای جنگ، خارج از میدان نبرد میپردازد و آنها را در شهر و خیابان جلوی دوربین خودش تصویر میکند تا کشف و شهودی در جهان ذهنی و فکر و مواجهه این رزمندگان با امنیت پس از جنگ و مقدمهسازی جامعه برای پیوستن به مدرنیسم جهانی داشته باشد. فیلم با فساد اقتصادی گره میخورد و هشدارهایی جدی درباره آینده ایران و فساد اقتصادی میدهد. این فیلم در کارنامه مخملباف حکم پل گذار از دورهای به دوره دیگر فیلمسازیاش را هم دارد و او را بهسوی فیلمهای انتقادیاش هول میدهد.
«مهاجر» ـ ابراهیم حاتمیکیافیلم پنجم نقطه قوت سینمای جنگ در دهه شصت است که در اواخر دهه ساخته و ضمن اینکه تبدیل به اثری بهیادماندنی در سینمای دفاع مقدس میشود، کارگردان جوان و ویژهای را به سینمای دفاع مقدس معرفی میکند: ابراهیم حاتمیکیا. خلوص و معرفتی سینمایی در «مهاجر» وجود دارد که آن را متمایز میکند. به این معنی که کارگردان به دنبال اکشنهای آنچنانی و خلق صحنههای دهشناک از میدان جنگ و انفجارهای متمادی و بیگ پروداکشن نمیرود و بهجای آنوقت خود و تماشاگر را به شرح دلتنگیها و غربت رزمندگان در میدان در لحظات شخصی و خلوتهای خودشان، اختصاص میدهد و به همین واسطه جلوهای انسانی و بشردوستانه به دست میدهد: مؤکد کردن اندوه درونی شخصیتهایی که جنگ برایشان بهانهایست برای ورود به حال و هوایی معنوی و فرازمینی.
«مهاجر» از سنت روایت فتح و سید مرتضی آوینی هم بهره زیادی میگیرد و پایبند به آموزههای شهید آوینی در عدم درامپردازی برای شرح جنگ، است که به چنین فضای معنوی و بهتانگیزی میرسد.
کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریهها، وبلاگها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.