۵ فیلم برتر دفاع مقدس در دهه هشتاد
دهه هشتاد به عنوان سومین دهه انقلاب تغییراتی را از سر میگذارند که در سینما تأثیرات مستقیمی بهجا میگذارد. سینمای دفاع مقدس هم از این قائده مستثنی نیست. امکانات سختافزاری موجود در دهه هشتاد، رسیدن به ثباتی نسبی در اقتصاد و ورود امکانات پیشرفته فیلمسازی ازیکطرف و باز شدن فضاهای فکری و عقیدتی در جامعه و مجال بروز یافتن عقاید متفاوت همگی دست در دست هم میدهند تا با سینمای متنوعتری در این دهه روبهرو باشیم. سینمای دفاع مقدس هم به همین منوال رنگ و بوی تازهای به خود میگیرد و در ساخت و امکانات بصری و فنی خود پیشرفتی چشمگیر میکند ضمن اینکه حالا با داستانهای متنوعتر و درونمایههای متفاوتتری دست و پنجه نرم میکند.
فیلمهای مهمی در دهه هشتاد ساخته شدهاند که هم ظاهری نو داشتند و هم رویکرد جدیدی به جنگ.
ـ اشک سرمافیلمی ساخته عزیزالله حمیدنژاد که در کردستان میگذرد و نزاع میان سربازان فارس با کردهای تجزیهطلب را به نمایش میگذارد. داستان فیلم اما داستان عاشقانهای است که در بحبوحه جنگ و این نزاع سیاسی میان یک سرباز فارس و دختری کرد شکل میگیرد؛ که طبیعتا این دو به دلیل اینکه هرکدام یک رویکرد و نگاه سیاسی را نمایندگی میکنند در ابتدا از یکدیگر فاصله دارند و چندان تمایلی به دیگری در آنها مشاهده نمیشود تا اینکه سیر روایت آندو را در جایی میان طبیعت گیر میاندازد و حالا چارهای نیست جز نزدیک شدن…آنها مجبور به برقرار کردن دیالوگ با یکدیگر میشوند و به مرور احساسی میانشان شکل میگیرد و عاشقانهای شکوفه میزند که در پایان با مرگشان هم تبدیل به تراژدی میشود.
نگاه حمیدنژاد اهمیت ویژهای دارد چراکه به یاد تماشاگر میآورد که در دل این منازعات جنگی و سیاسی، انسانیت و عواطف انسانی به راحتی آب خوردن از دست میرود و زیرپا گذاشته میشود و در میانه نبرد تنها چیزی که اهمیت ندارد، خصايل انسانی است.
همچنین بخوانید:
۵ فیلم برتر سینمای دفاع مقدس در دهه نود
ـ مزرعه پدریفیلم دیگری از رسول ملاقلیپور که در ادامه رویکرد متافیزیکی کارگردان در نمایش جنگ تحمیلی و دهشتها و فجایعش قرار میگیرد و همان مسیری را میرود که پیشتر «سفر به چزابه» و «هیوا» رفته بود. در اینجا هم شاهد سفری ذهنی هستیم. سرباز دیروز جنگ، امروز به همراه خانوادهاش پا به جغرافیایی میگذارد که پیشتر در آنجا جنگیده بوده است. به واسطه این حضور مجدد در جغرافیا، سرباز یاد روزهای جنگ میافتد و فیلم به فلاشبکهایی از جنگ نقب میزند که از نیمه فیلم آنقدر سنگین میشوند که زمان حال را از میان میبرد و جنگ را تبدیل به زمان حال فیلم میکند. در کل فیلم سرباز در تقلای اینست که در کنار خانوادهاش و به شکل خاص همسر و فرزندش باشد و مادام به دنبال لحظهای آرمیدن در کنار آنهاست. فیلم که روبه پایان میرود تماشاگر متوجه میشود که این خانواده، در همان سالهای جنگ از دست رفته است و سرباز مدتهاست که همسر و فرزندش را از دست داده است و شهید شدهاند. تماشاگر درمییابد که این سفری ذهنی است تا قهرمان خانوادهاش را در ذهن خود بازیابد. به جرات میتوان «مزرعه پدری» را مهمترین فیلم ضد جنگ سینمای دفاع مقدس ایران دانست که در کنار نمایش دلاوریها و رشادتهای سربازان و عواطف و خواستگاه انسانیشان، دهشت و میل ویرانگر جنگ به گرفتن مالها و جانها را به نمایش میگذارد و در برابر جنگ، بر انسان و زندگی نقطه تاکید میگذارد.
ـ دوئل«دوئل» به لحاظ ساخت و استانداردهای اجرایی و بصری هنوز هم جز مهمترینها و بهترین فیلمهاست اگر نگوییم که بهترینشان است! سی دقیقه ابتدایی فیلم فوقالعاده است و تماشاگر درگیر و آغشته به فضای دهشناکی میشود که فیلمساز از خرمشهر زیر آتش تصویر میکند؛ اما مثل همه فیلمهای احمدرضا درویش، «دوئل» هم فیلمی دوپاره است که در نیمه دومش از زمان حال سر در میآورد: آن مک گافین یا صندوقی پر از طلا که در زمان جنگ باید از آن محافظت ویژهای میشد الان کجاست و چه اتفاقی برایش افتاده است. خود این مکگافین ایده اصلی فیلم را هم توضیح میدهد یعنی به مثابه آن صندوق سیاهی عمل میکند که در زمان جنگ میدان اصلی نزاعهای حزبی میان چپ و راست و اصولگرا و اصلاحطلب بود. «دوئل» از معدود فیلمهای جدی دفاع مقدس است که گفتمان میان این دو حزب یا رویکرد متفاوت با یکدیگر را تبدیل به دستمایه اصلی خود میکند. البته که درویش به عنوان یک فیلمساز اصلاحطلب، در موضع اصلاحطلبان ایستاده است و جناح مخالف را کمی دمده و دمدستی و متحجر نشان میدهد. طبیعتا این دعوای سیاسی و رویکرد سیاسی کارگردان که نگاهی حقبهجانب و یک سویه به فیلم میبخشد از ارزشهای تماتیک آن کم میکند اما با این وجود «دوئل» را میتوان یکی از پیشروترین فیلمهای دفاع مقدس خصوصا در ابعاد ساخت و اجرای جلوههای ویژه و درآوردن تصویری باورپذیر از اکشن جنگی دانست.
ـ به نام پدر«به نام پدر» در مقایسه با کارنامه حاتمیکیا و حتی باقی فیلمهای دفاع مقدس هیچ فیلم خوبی نیست! حتی بهسختی میتواند از لحاظ فنی فیلمی متوسط بهحساب بیاید اما ازآنجاییکه در ادامه «موج مرده» قرار میگیرد و حالا به سراغ بررسی تأثیرات جنگ در نسلهای جوانتر میرود و سعی میکند در جایگاه قضاوت آنان بنشیند که از جنگ هیچ دلخوشی ندارند، در میان آثار دفاع مقدس دهه هشتاد فیلم مهمی محسوب میشود. کلیت «به نام پدر» تقابل میان پدران و فرزندان است، میان نسلی که جنگیده و نسلی که در حین بزرگ شدن و در ایام کودکی جنگ زندگیش را به مخاطره انداخته است و از آن گذر کرده است و این همان نکتهایست که «به نام پدر» را درون این لیست پنجتایی جا میکند. نکته مهم درباره این محور روایی، در اینست که حاتمیکیا نقطه اوج دراماتیک فیلم را بسیار شخصی و فردی و درونی میکند و در مختصات رابطه یک پدر و دختر آن را به اجرا درمیآورد. دختر رزمنده دیروز تصادفا روی مینی میرود که پدر باید خنثی میکرده و نکرده است و به واسطه اهمال پدر، دختر پایش را از دست میدهد. خط اصلی داستان اغراق شده است و تماشاگر را پرتاب میکند به دیالوگ میان دو نسل؛ اما شخصیتپردازی ضعیف فیلم این تقابل را تبدیل به راهحل یا راهگشای گفتمان نمیکند و به همین دلیل فیلم در میانه اخته باقی میماند.
ـ اخراجیهادر ادامه «لیلی با من است» اینجا هم با رویکردی کمدی در نمایش جنگ مواجهیم اما فیلم ازآنجاییکه یک دهه بعد از «لیلی با من است» ساخته شده، شوخیهای تند و تیزتری دارد و خط قرمزها را بیشتر و محکمتر رد میکند. ایده مرکزی و کانون تماتیک داستان پذیرفتی و قابل قبول است و حتی بعد از گذر سالها کماکان کار خودش را میکند، هرچند که منتقدان و روشنفکران عموما به فیلم بدو بیراه میگویند؛ وقتی به خاک ملتی تعرض میشود، عموم مردم آن ملت با عقیدهها و اشکال زیستی متفاوت که گاها هیچ ربطی هم به هم ندارند، در کنار یکدیگر میایستند و باهم بسیج میشوند تا خاکشان را حفظ کنند. در پی نگاه مردمگرایانه محمود احمدینژاد، رییس جمهور وقت که میتوان این نگاه را در دو کلمه معروف ما میتوانیم او جست؛ «اخراجیها» هم شرح ما میتوانیمهایی هست که مردم مختلف را در کنار هم و دوشادوش هم بهصف میکند تا از مملکت خود دفاع کنند. فیلم با وجود اینکه عوامانه و گلدرشت و تجاری است اما کار مهمی میکند: جنگ و جنگیدن را از آن نگاه رسمی و ایدئولوژیک که سینمای دفاع مقدس همواره میخواسته آن را به تماشاگر خود القا کند، جدا میکند و از آن رویدادی مردمی و داوطلبانه میسازد. این نکته ایست که درباره «اخراجیها» همیشه سربهمهر مانده است اما همه نکته فیلم است: بهجای تاکید کردن بر نیروهای نظامی و تخاصم در میدان نبرد، روی جنبه مردمی و خودجوش اجتماعی جنگ و آدمهایی از جنس مردم و عرق به خاک نه ایدئولوژی، دست میگذارد.
همچنین بخوانید:
پنج فیلم برتر دفاع مقدس در دهه هفتاد
کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریهها، وبلاگها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.