تولدت مبارک سیمین بانو: به بهانه تولد فاطمه معتمدآریا
وقتی از فاطمه معتمدآریا صحبت میکنیم، از ستارهای خاموش نشدنی حرف میزنیم. ستارهای که بهترین فیلمهای سینمای ایران بعد از انقلاب مرهون بازی زیبا و چشمگیر وی است، بازیگری که همانقدر که در کمدی توانایی دارد و میتوانند بیننده را بخنداند، در ایفای نقشهای جدی هم توانا است و بهراحتی میتواند مخاطب را به گریه بیندازد. فاطمه معتمدآریا یک اسطوره است. اسطورهای که درزمانی که ستاره زن معنا نداشت شروع به درخشیدن کرد، درزمانی که ستارههای زن را چشمهای رنگی و صورتهای بزککرده معنی میکرد همچنان درخشان بود و اسطورهای که امروز، علیرغم کمکاریاش همچنان میدرخشد و همچنان در ذهن و خاطر مخاطبان ایرانی یادآور بهترین کاراکترهای زن ایران است. در میان هنرپیشههای مرد، همتایش زیاد است، اولین نمونهای هم که به ذهن میرسد، پرویز پرستویی است؛ اما در میان بازیگران زن، بهراستی چه کسی میتواند با او رقابت کند؟ مسلماً بازیگران زن زیادی داریم که تواناییشان ورای چهره زیبا و دورهای خاص مطرح است.
روسری آبی
گلاب آدینه، همبازیاش در «روسری آبی» از آن دسته است؛ اما گلاب آدینه همیشه بیشتر چهره تئاتر بوده است تا سینما و تلویزیون. فاطمه معتمدآریا که سابقه همکاری با فیلمسازانی چون عباس کیارستمی، محسن مخملباف، بهرام بیضایی، بهمن فرمان آرا و رخشان بنی اعتماد را دارد، چهره ایست که در سالهای پایانی دهه شصت و دهه هفتاد نهتنها تضمین فروش یک فیلم بود بلکه اطمینانی بود برای بیننده که قرار است با فیلم خوبی روبرو شود. وسواسش در انتخاب نقشهایش، انعکاس همه وجودش در کاراکترهایش و توانایی بینظیرش در ایفای طیف گستردهای از نقشها نشان از احترام وی به مخاطب و اشرافش بر بازیگری دارد.
کاراکتر آباجان آخرین فیلم هاتف علیمردانی را بگیرید و یک بازیگر دیگر جایگزینش کنید، آنوقت «آباجان» میشود یک فیلم معمولی حوصله سر بر که حتی ارزش یکبار دیدن هم ندارد. فاطمه معتمدآریا نقش بازی نمیکند، در نقش حل میشود. میشود همان کاراکتر، میشود همان زنی که در گوشهای دارد خودش را روی پرده سینما میبیند.
آباجان
فاطمه معتمدآریا بازیگر محبوبی است، سالها در سینما و برای سینما زحمتکشیده است و اهل حاشیه و جنجال هم نیست؛ اما این بی حاشیه بودن به معنی آن نیست که حاشیهها از او دور میمانند. وقتی برای اکران فیلم «یحیی سکوت نکرد» به همراه کارگردان فیلم به کاشان رفته بود، عدهای به او حمله کردند و ناسزا گفتند و روی ماشین پریدند و قصد شکستن شیشهها و ورود به خودرو را داشتند، در شهر عزای عمومی اعلام کردند. اقدامات وحشیانه و غیرقابلدفاعی که واکنش معتمدآریا را هم برانگیخت. او در پی این حوادث گفت:
“من بااینکه کسی با کار من و حرفهام و حتی خود من مخالف باشد مشکلی ندارم ولی رفتارهای تهاجمی، توهین، بیاحترامی، دروغ، تهمت و بیقانونی را نمیپذیرم و این اتفاقی است که در آنجا افتاد و من علاقهای هم به بیان و شرح جزئیات اتفاقات ناخوشایند ضد فرهنگی ندارم.”
همه این اتفاقات هم بعد از چندین سال ممنوعالتصویری وی اتفاق افتاد. معتمدآریا در حاشیه اکران فیلم «قصهها»، آخرین فیلم داستانی رخشان بنی اعتماد و پس از بازآفرینی کاراکترهای ماندنیاش در دیگر آثار بنی اعتماد، از چهار سال ممنوعالتصویر بودنش گفت. چهار سالی که حتماً به او سخت گذشته است اما برای سینما دوستان مثل برق و باد گذشت. آنقدر که معتمدآریا نقشهای ماندگار داشت که دوباره و صدبارِ ببینیمشان و لذت ببریم.
گیلانه
آخریاش هم «اینجا بدون من» بهرام توکلی بود. برداشتی سرد و غمگین از نمایشنامهای سردتر و غمگینتر از تنسی ویلیامز به نام “باغوحش شیشهای ” که بار دیگر فاطمه معتمدآریا را به چالش کشید و چقدر هم خوب از پسش برآمد و چه خوب بیننده را در برزخ تنهایی و بیکسی دنیای قهرمانهایش شریک کرد. کاراکتر ننه گیلانه در «گیلانه» رخشان بنی اعتماد هم که جای خود دارد. قامت شکسته و خمیده پیرزنی که فرزند جانبازش را به دندان میکشد و علیرغم همه سختیهای زندگیاش، با همه عشق یک مادر از فرزندش نگهداری میکند، یکی از بهترین و ماندگارترین نقشآفرینیهای معتمدآریاست.
تنها ننه گیلانه نیست که معتمدآریا را بهعنوان مادری دلسوز و مهربان ترسیم میکند. «مهر مادری»، کاری از کمال تبریزی خیلی قبلتر از ننه گیلانه، توانایی معتمدآریا را در به تصویر کشیدن مادر بودن بیحدومرز یک زن نشان داده بود.
فاطمه معتمدآریا بهواسطه ایفای نقشی در مجموعه تلویزیونی «گل پامچال» به شهرت رسید. مجموعهای که ترانه بهیادماندنیاش را هنوز در ذهنمان مرور میکنیم. وی هیچگاه پیوندش با تلویزیون را قطع نکرد و تا قبل از آنکه به چهرهای ممنوعه تبدیل شود با بازی در «آشپزباشی» و «زیر تیغ» در کنار یار روی پردهاش، پرویز پرستویی بار دیگر ثابت کرد که چقدر تواناییهایش گسترده است و ما چقدر تشنه دیدنش در این نقشهای متفاوت هستیم. حتماً یادتان هست که وی در مجموعه بهیادماندنی «آرایشگاه زیبا» هم حضور داشت.
نقطه عطف کاری معتمدآریا، بیشک، «روسری آبی» است. روایت نوبر کردانی، مادر معتادش، خواهر و برادرهای بیسرپرستش و عشقی ناخواسته و نا غافل که زندگیاش را زیرورو میکند.
فاطمه معتمدآریا که فعالیتش را از کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان آغاز کرد تا سالها ریشههای خود را حفظ کرد. عروسکگردانی و صداپیشگی در مجموعه بهیادماندنی «شهر موشها» برای بچههای دهه شصت تنها کار کودک معتمدآریا نبود. حضور وی بهعنوان یکی از کاراکترهای کلیدی «کلاه قرمزی و پسرخاله» و بعدتر در «کلاه قرمزی و سروناز» نهتنها کاراکتر مادری دوستداشتنی بود بلکه سرآغاز همکاریهای بعدی معتمدآریا با زوج هنری ایرج طهماسب و حمید جبلی شد. «دختر شیرینی فروش»، «عینک دودی» و «زیر درخت هلو» ازجمله کمدیهای ساده و شیرینی بودند که این مثلث هنری آفریدند و در گیشه هم با استقبال خوبی روبرو شدند.
معتمدآریا بهجز همکاری با طهماسب و جبلی، بهصورت مستقل نیز در چند کمدی ایفای نقش کرد که هرکدام از خاطرهانگیزترین آثار زمان خوب بودند. درخشانترینشان هم «مرد عوضی»، ساخته محمدرضا هنرمند است که بار دیگر در کنار پرویز پرستویی شاهد هنرنمایی معتمدآریا هستیم. حال نقشش را در این فیلم در کنار کاراکتر عبوس و لنگانش در «خواب زمستانی» بگذارید. شگفتزده خواهید شد.
ناصرالدینشاه آکتور سینما
همکاری معتمدآریا با محسن مخملباف، اما شاید مهمترین و بهترین آثار کارنامه هردو را رقمزده است. مخملباف که آن زمان ادعای فیلمسازی نداشت و اتفاقاً بهتر هم کار میکرد در بهترین آثارش از هنرنمایی معتمدآریا بهره برد؛ «مسافران»، «هنرپیشه» و «ناصرالدینشاه آکتور سینما». اولین بازیگر تاریخ سینمای ایران بودن سخت است، اما ایفای نقش آن زن، آنگونه که او بوده است و بسط دادنش به دنیایی دیگر هم کار راحتی نیست؛ مهمی که معتمدآریا در «ناصرالدینشاه آکتور سینما» بهخوبی از پسش برمیآید. جنون کاراکترش در «هنرپیشه» هم بیش از همه عوامل موجود در فیلم، دیوانگی و بیسامانی دنیایی که فیلمساز درصدد ترسیمش بوده است را به بهترین شکل منتقل میکند.
میتوان ساعتها راجع به فیلمهای معتمدآریا صحبت کرد، میتوان بهترین نقشآفرینیهایش را انتخاب کرد، میتوان سرگذشتش را ارائه داد، اما معتمدآریا آنچنان در حافظه سینمایی مخاطب ایرانی جایگاه ویژهای دارد که همه اینها بیهوده است. بهجای همه اینها، فقط تولدش را تبریک میگوییم، به خانوادهاش و همه سینما دوستان ایرانی و به خودش؛ تولدت مبارک سیمین بانو.
کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریهها، وبلاگها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.