اخبار کسب و کار

گزارش روز سوم جشنواره سی و هفتم

«ناگهان درخت» صفی یزدانیان فیلم سانس اول:
فیلم اول صفی یزدانیان علاقمندان پروپاقرص خودش را داشت.هم خود فیلم و هم باند صوتی و آلبوم موسیقی متنش. صفی یزدانیان که البته ما او را به عنوان منتقد فیلم می‌شناختیم یک منتقد کم‌کار و گزیده‌کار که نقدهای پرشور و پر از احساس می‌نوشت و هیچوقت نقد منفی نمی‌نوشت، قبل از «در دنیای تو ساعت چند است» یک فیلم کوتاه هم به اسم «قایق‌های من» دارد که سال ساختش جایزه بهترین فیلم جشنواره فیلم کوتاه تهران را برنده شده بود. در آن فیلم هم علی مصفا و لیلا حاتمی بازی کرده بودند (هرچند لیلا در فیلم دیده نمی‌شد و تنها صدایش حضور داشت) و در آن فیلم هم رشت نقش محوری داشت. فیلم با یک تماس تلفنی شروع می‌شد و خبر می‌دادند مادربزرگ از دنیا رفته و در طول سفر علی مصفا به رشت خاطراتش از عشق و از کودکی مرور می‌شد.
«ناگهان درخت» هم عملا چیزی جدای از دو فیلم قبلی نیست. باز هم عشق و باز هم مرور کودکی موضوعات فیلم هستند و البته مادر. «ناگهان درخت» یکی از بهترین فیلم‌های سینمای ایران در ستایش مادری است.پیمان معادی هم بازیگر اول فیلم است و هم تهیه‌کننده آن. گوینده گفتار متن اول شخص فیلم هم هست. در کنفرانس مطبوعاتی سوالات گزنده‌ای درباره فروش احتمالی فیلم از او و صفی پرسیده شد. درباره این‌که آیا برای نمایش در گروه هنروتجربه فیلم ساخته‌اند؟ که یعنی فیلم‌تان اصلا فروش نمی‌کند. صفی یزدانیان اشاره کرد که این سوال را سر «در دنیای تو ساعت چند است» هم از او پرسیدند و پیمان معادی گفت صد در صد مالکیت فیلم برای خودش است و از قبل می‌دانسته عده کمی از مردم از این فیلم خوششان می‌آید و برای ده درصدی که عاشقان سینما هستند فیلم ساخته. مهناز افشار هم که این سال‌ها علاقه خیلی زیادی به حضور اجتماعی و توییت و پست و مصاحبه با رگه‌های سیاسی و مسئولیت اجتماعی از خود نشان می‌دهد به قضیه حملات لفظی به معتمدآریا اشاره کرد و گفت افتخار می‌کند او هم یکی از پیرزن‌های سینمای ایران باشد.
زوج مهراب قاسمخانی و شقایق دهقان هم از بازیگرهای «ناگهان درخت» هستند و از زمان ساخته شدن فیلم این سوال وجود داشت که این زوج معمولا کمدی‌کار و کمدی‌نویس در چنین فیلمی چه نقشی دارند و آیا فیلم قرار است مایه‌های کمیک داشته باشد؟ البته اگر فیلم را ببینید متوجه می‌شوید نقش آن‌ها کمرنگ است و بخصوص مهراب تقریبا دیالوگ خاصی ندارد اما مهراب قاسمخانی گفت استرس داشته برای این نقش و چون در کنفرانس به بازی پیمان معادی و مهناز افشار انتقاد شده بود، اضافه کرد تا وقتی او هست کس دیگری نمی‌تواند به مقام بدترین بازیگر فیلم برسد!«قصر شیرین» رضا میرکریمی:
بعد از «امروز» و «دختر» عیار میرکریمی برای سینمادوست‌ها خیلی پایین آمده بود. اسم فیلمش جزو اسم فیلم‌هایی نیست که در سینماهای مردمی برایش صف می‌کشند و در سینمای رسانه‌ها هم خیلی‌ها اصلا برای دیدن فیلم رضا میرکریمی که زمانی با «یه حبه قند» و «خیلی دور خیلی نزدیک» نفر اول جشنواره بود نیامدند. اما این دفعه نوبت میرکریمی بود و با فیلمش همه را غافلگیر کرد. «قصر شیرین» یک فیلم‌نامه محکم و حساب‌شده دارد که به خوبی اجرا شده. بازیگرهای خردسالش آنقدر خوبند که حتی دل فراستی را هم نرم کردند و در برنامه هفت گفت بازیگر خردسال فیلم قصر شیرین حتی باید سیمرغ بهترین بازیگر زن را بگیرد (که البته طبق معمول متلکی هم بود به کل بازیگران که یک بچه از شماها بهتر بوده) بازیگران محلی ونابازیگرهایش بهتر از حد تصورند و حامد بهداد هم انگ نقش است. یک فیلم حرفه‌ای.
حامد بهداد در نشست خبری و مصاحبه‌های بعد از آن همان حامد بهداد همیشگی بود. با حرف قلمبه سلمبه و خود تحویل‌گیری و کل کل با خبرنگارها که البته سوال‌های ابتدایی و تکراری می‌پرسیدند که حامد بهداد آماده از کوره در رفتن را واقعا از کوره درمی‌برد. یکی از موضوعات جنجالی در نشست خبری فیلم هم بحث پول‌های کثیف و تهیه‌کنندگی میرکریمی برای «ما همه با هم هستیم» کمال تبریزی بود. قبول کنید که اسم فیلم هم برای ورود پول‌های کثیف خیلی مناسب است: “ما همه با هم هستیم!”
میرکریمی از این سوالات خیلی آشفته شد و جواب تندی هم داد ” من یک سال است که درباره فضاسازی‌هایی که برای «ما همه با هم هستیم» صورت گرفته، سکوت کردم. قصه اصلا این نیست که منابع فیلم از کجا تهیه شده بلکه قصه این است که جریانی که چندین سال است سینمای ایران را با فیلم‌های سخیف در اختیار خود گرفته، به محض اینکه از ورود افراد تازه به چرخه تولید و اکران احساس خطر می‌کنند شروع به فضاسازی و گفتن صحبت‌هایی درباره استفاده از پول‌های کثیف در آثار دیگر می‌کنند.” میرکریمی همچنین گفت بعد از اکران فیلم متوجه می‌شوید چه کمدی متفاوتی است. اما ما که از فیلمی به کارگردانی کمال تبریزی چشم‌مان آب نمی‌خورد.
سوالات کنفرانس خبری بعضی بسیار عجیبند. یعنی اگر فیلم‌ها بدند، باز به نظر می‌رسد سطح سینمای‌مان از سطح خبرنگاران رسانه‌ها بالاتر است. یکی از سوالات این بود که فیلم شما فمینیستی است. میرکریمی جواب داد شاید چون زنم را دوست دارم! معنای جدیدی به واژه فمینیسم داده شد: دوست داشتن زن! البته به شکل همسر.«سمفونی نهم» محمدرضا هنرمند:
برای درک فیلم اول باید کمی توضیحش داد. بدون این توضیحات متوجه نمی‌شوید با چه فیلم عجیبی روبرو بودیم. فیلم با یک نبرد تاریخی و فضایی شبیه بازی تاج و تخت شروع می‌شود. لشگری شکست خورده و لشگری پیروز شده و فرمانده پیروزها یک نیزه در شکمش فرو رفته. بعد زیرنویس می‌آید نبرد هخامنشیان با سکاها سال ۵۲۹ پیش از میلاد. در صحنه بعدی کورش شاه خطاب به یارانش و پسرانش وصیت می‌کند و در کنارش فرخ‌نژاد را می‌بینیم در نقش ملک الموت که به شکل جن سریال «حلقه سبز» بازی‌اش کرده. در سکانس بعدی وارد زمان حال و یک تشییع جنازه می‌شویم که به هم می‌خورد و ساره بیات با یک کاماروی مدل ۱۹۷۵ می‌زند به دل جاده‌ای کویری و ان‌جا هیتلر را می‌بیند و… همین ‌طور سکانس به سکانس فیلم عجیب‌تر و غریب‌تر می‌شود. پای میرزا تقی خان امیرکبیر و رابعه قزداری و کمبوجیه و غیره و غیره به فیلم باز می‌شود.اما عجیب‌تر از فیلم، اظهارنظر محمدرضا هنرمند بود که در جلسه مطبوعاتی فیلم با اعتماد به نفس و انگار بخواهد رفع توهین کرده باشد گفت فیلمش اصلا کمدی نیست. “یک فیلم جدیه که کمی شیرین روایت شده” مشخص نیست چرا هنرمند بعد از یک وقفه ۱۶ ساله در فیلم‌سازی (و از سال ۸۸ و سریال آشپزباشی در تلویزیون هم کاری نساخته) فکر می‌کند کمدی ساختن بی ارج و قرب است. و اینکه اتفاقا تنها نقطه‌های مثبت فیلمش وقتی است که واقعا و بدون عذاب وجدان سمت شوخی‌سازی رفته. چون باقی فیلم بیشتر به یک کمدی ناخواسته شبیه شده.

کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریه‌ها، وبلاگ‌ها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا