گزارش روز پنجم جشنواره سی و هفتم
جشنواره هم به نیمه رسید و روز پنجم آن هم گذشت. از بین فیلمهای مدعیتر در سالن رسانهها هنوز «متری شش و نیم» سعید روستایی و «ماجرای نیمروز: رد خون» مهدویان نمایش داده نشده اما بیشتر آثار شاخص به نمایش درآمدهاند. البته همیشه ممکن است پدیده جشنواره از بین ناشناسها باشد. چنان چه سه سال پیش ناشناسی به نام سعید روستایی با فیلم اولش آمد و دل خیلیها را ربود.
روز پنجم با نمایش یک فیلم کم ادعا و دو فیلم مدعی و یک مستند جذاب همراه بود. اتفاق ویژه اما نمایش «شبی که ماه کامل شد» آخرین ساخته نرگس آبیار بود که سالنهای نمایشش ساعت ۹٫۵ شب شلوغترین سانسها را از ابتدای جشنواره به خود اختصاص دادند. فیلم ۱۴۰ دقیقه هم طول میکشید و فیلمی پرهزینه، پر لوکیشن، با صحنههای رزمی و صحنههایی در خارج از کشور بود. و البته فیلمی سیاسی. فیلمی که از یک عشق و ازدواج شروع میشد اما عملیات تروریستی و اکشن میرسید.«شبی که ماه کامل شد» داستان عشق و سپس ازدواج یک دختر شیرازی با برادر عبدالمالک ریگی موسس گروه جندالله که در استان سیستان و بلوچستان دست به اقدامات تروریستی زدند است. زندگی عبدالحمید بلوچ و فائزه فارس بالاخره با زندگی برادرهای عبدالحمید در پاکستان گره میخورد و تبدیل به داستان اسارت او در خانه آنها در کویته پاکستان میشود.
نمایش فیلم تا پاسی از شب ادامه پیدا کرد و اولین فیلمی بود که نشست مطبوعاتیاش بعد از ساعت ۱۲ شب برگزار شد. از نرگس آبیار درباره ارتباط فیلم او با نهادهای امنیتی سوال شد و در پاسخ گفت قصد پرداختن به نیروهای امنیتی را نداشتم و میخواستم از رنج مردم بلوچستان بر اثر رواج افراطگرایی دینی بگویم. میخواستم از نگاه یک زن به افراطگرایی نگاه کنم و بگویم حتی عشق هم در این میان قربانی میشود.
طبق معمول همه شبها از تامینکننده مالی این فیلم سوال شد. سوالهایی که باعث یک اتفاق مثبت در نشستها شده. واقعا برای خیلیها سوال است که مگر فیلمها چقدر فروش میکنند که این مبالغ برای ساختشان هزینه میشود و واقعا چطور است که همه دارند فیلم میسازند و همه هم از ورود پولهای کثیف به سینما حرف میزنند و مشخص نیست وقتی همه خودشان شکایت دارند پس پول کثیف در این سینما واقعا کجاست؟از محمدحسین قاسمی تهیهکننده فیلم که شوهر نرگس آبیار هم هست مستقیما درباره نقش محمد امامی در تهیه سرمایه این فیلم سوال پرسیدند. محمد امامی سرمایهگذار اصلی سریال شهرزاد هم هست و متهم است به اختلاس از صندوق ذخیره فرهنگیان کشور. قاسمی ورود امامی به پروژه را تکذیب کرد و گفت صد در صدِ فیلم محصول موسسه هفت هنر است که بخشی از سرمایه توسط من و بخشی توسط یک دوست در سیستان تامین شده است. اما نگفت خود موسسه هفت هنر از کجا تاسیس شده و تامین بودجه میشود.
بازیگرهای «شبی که ماه کامل شد» هم از عوامل اصلی موفقیت آن هستند. هوتن شکیبا که نقش اصلی فیلم را برعهده دارد و دیالوگهای زیادی به زبان بلوچی دارد، الناز شاکردوست که او هم نقش اصلی است و بخش عمده فیلم بر پایه کار او و زیباییاش (انصافاً هم فیلم در نشان دادن زیبایی شاکردوست سنگ تمام گذاشته) بنا شده و همچنین فرشته صدرعرفایی که با گریم سنگین و لهجهای که به نظر مای غیربلوچ بسیار درست به نظر میرسد از اولین نامهایی است که برای سیمرغ بازیگر نقش مکمل زن به ذهن میآید.طرح اصلی فیلم متعلق به اکبر اصفهانی است که یکی از دو نویسنده فیلمنامه هم به شمار میرود. نام مرموزی که پشت صحنه و در تیتراژ خیلی از فیلمهای سیاسی-امنیتی این سالها مانند «ماجرای نیمروز» و «سیانور» دیده میشود و مشاور امنیتی این پروژهها بوده و گاه نقشی فراتر از مشاور امنیتی داشته. محمدحسین قاسمی هم در نشست مطبوعاتی گفت سختترین بخش فیلم مربوط به بخشهای پاکستان بوده چون این کشور بوروکراسی پیچیدهای دارد و دولت آن هم چندان همکاری نکرد و مدتی بعد هم به خاطر انتخابات کلا بساط فیلمبرداری جمع شد و بخشی از فیلم در بنگلادش گرفته شده.
یکی از حاشیههای این نشست هم جملهای بود که نرگس آبیار به عنوان شوخی مطرح کرد و این شوخی ممکن است در فضای مجازی بازتاب زیادی پیدا کند. او گفت با این سوالات باعث میشوید من شب از آقای قاسمی کتک بخورم! خب بعضی جملات شوخیاش هم خوب نیست.
نشست مطبوعاتی «طلا» آخرین ساخته پرویز شهبازی اما مهمترین اتفاق و حاشیهاش اعتراض کارگردان و رامبد جوان تهیهکننده به سطح پایین سوالات بود. واقعیت این است که سطح سوالات کنفرانس خبری واقعا پایین و حتی خیلی از مواقع باعث خجالت است. دلیل اصلی این مساله این است که سالن نشست خبری پر است از خبرنگارهای غیرحرفهای و از آن مهمتر سایتها و خبرگزاریها و نشریاتی که اصلا اسمشان را کسی نشنیده. بخش بزرگی از حاضران در نشست هم از بخش خبری ارگانها و مطبوعات ارزشی هستند که عملا سوالاتی که میپرسند شبیه برگههای تفتیش عقاید است. بعضا هم این خبرنگارهای کمتجربه و کمسواد در سوالاتشان سعی میکنند چیزهایی را که پراکنده شنیدهاند بگویند و اظهارفضل کنند که یکی از همین سوالها بود که پرویز شهبازی را از کوره در برد و گفت: واقعا چطور یک بچه مدرسهای به خودش اجازه میدهد به من بگوید فیلمبرداری فیلمت اشتباه است، او با کدام دانش و سواد این حرف را می زند؟ یک نفر به من گفت صحنه کشته شدن منصور از لحاظ دکوپاژ اشتباه است. وقتی کسی این حرف را میزند یعنی اینکه اطلاعاتی از کارگردانی ندارد و همین نقدهای سطحی است که باعث میشود سطح نقد و تحلیل فیلم ها پایین بیاید.
رامبد جوان هم مشابه همین موضع را کمی قبلتر بیان کرده بود و اظهار تعجب کرد که چرا سوالات اینقدر سادهاند و سوالهای اصلی درباره مهندسی شدن داستان و کارگردانی پرسیده نمیشود.
«خون خدا» اولین فیلم روز هم آنقدر فیلم ضعیفی بود که نه کسی حوصله سوال پرسیدن داشت و نه احتمالا شما حوصله خواندن جوابها یا حواشی آن را دارید. مهمترین نکته شاید این بود که عوامل فیلم موافقت ضمنی چند پخشکننده را جلب کردهاند تا فیلم در ایام محرم اکران شود.
کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریهها، وبلاگها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.