اخبار کسب و کار

بررسی فیلم «متری شیش و نیم»: موفقیت اتفاقی نیست

بعد از موفقیت «ابد و یک روز»، نزد مخاطبان و منتقدان، سعید روستایی، وظیفه خطیری بر عهده داشت. روستایی که با اولین فیلمش، پدیده جشنواره سی و چهارم شد و تا امروز رکورد دریافت سیمرغ بلورین را در دست دارد، خوب می‌دانست، که حتی موافقان و طرفدارانش نیز، مشتاق دیدن اثر دوم وی هستند تا ببینند، همه آنچه در «ابد و یک روز» آن‌چنان استادانه در کنار یکدیگر قرار گرفت تا روستایی را به یک پدیده تبدیل کند، ادامه خواهد یافت، یا «ابد و یک روز»، صرفاً یک اتفاق بوده است.

همچنین بخوانید:
بررسی فیلم «متری شش و نیم»: صنعتِ مواد مخدر
بررسی فیلم «متری شش و نیم»: از تبار پایین‌شهر و بن‌بست‌های باریک

روستایی، برخلاف هم‌دوره خود در جشنواره سی و چهارم، یعنی محمدحسین مهدویان، بلافاصله به دنبال ساخت اثر دوم خود نرفت. گرچه وی در جشنواره سی و پنجم با فیلم‌نامه «سد معبر» حضور داشت، اما با علم به توقع بالایی که از وی می‌رفت، برای ساخت دومین اثرش، «متری شیش و نیم» هیچ عجله‌ای نکرد و حالا می‌شود فهمید دلیل این‌همه دقت نظر و حوصله چه بوده است.
«متری شیش و نیم»، باوجوداینکه در جهان داستانی که از روستایی می‌شناسیم می‌گذرد، اما کلاً تجربه متفاوتی است. برخلاف «ابد و یک روز»، در اینجا خبری از یک لوکیشن محدود و روابط دراماتیک خانوادگی نیست. «متری شیش و نیم» با لوکیشن‌های مختلف، بازیگران زیاد و خط داستانی پیچیده‌تری، توانایی روستایی را در سطح بالاتری به محک می‌گذارد.روستایی در «متری شیش و نیم»، بازهم به سراغ معضل اعتیاد رفته است و با دستمایه قرار دادن موضوعات اجتماعی و فرهنگی و به‌ویژه فاصله طبقاتی در جامعه مدرن، با شگردی هوشمندانه‌تر و کاری‌تر حرف‌هایش را میزند. برخلاف «ابد و یک روز» که خطابه کارگردان در دیالوگ‌ها، فضاسازی و قصه هویدا بود، این بار، روستایی حرف‌هایش را در تاروپود قصه‌اش تنیده است و بیش‌تر از قبل بیننده را درگیر می‌کند.
«متری شیش و نیم»، قصه یک مأمور مبارزه با مواد مخدر به نام صمد (پیمان معادی)، است که به دنبال دستگیری یک سرباند تولید و توزیع شیشه می‌گردد. مردی به نام ناصر، که هیچ اثری از او نیست، اما بیش از نیمی از خرده‌فروش‌های تهران، از او صحبت می‌کنند. ناصر (نوید محمد زاده)، از قشر فقیر و آسیب‌پذیر جامعه بر خواسته است و اکنون فرمانروایی مطلقی برای خود دارد، اما درنهایت هیچ شباهتی به یک سلطان مواد مخدر، مثل تصویری که از پابلو اسکوبار در ذهن داریم، ندارد.
«متری شیش و نیم»، از سکانس اولش، به میان موضوع اصلی می‌رود و یک‌راست بیننده را به میان دنیای بی‌رحمی که قرار است با آن روبه‌رو شود می‌برد. در نیمه اول فیلم، با صمد و تعقیب و جستجوها برای یافتن ناصر همراه می‌شویم. از همین طریق، زندگی خرده‌فروش‌هایی را می‌بینیم که شبیه یک جهنم کوچک روی زمین است. روستایی به‌خوبی می‌تواند بدون حاشیه رفتن، به دراماتیک‌ترین شیوه ممکن، کاراکتر صمد را به بیننده معرفی کند؛ پلیسی وظیفه‌شناس، باهوش، درعین‌حال رند. شخصیت صمد، وزنه اولیه فیلم‌نامه روستایی است و مهم‌ترین نقش را در درگیر شدن بیننده را با این درام ایفا می‌کند. بازی خوب پیمان معادی، دیالوگ‌نویسی هوشمندانه و ریتم خوب، هم مزید بر علت می‌شوند تا تلاش‌های صمد برای یافتن ناصر، برای بیننده مهم و حیاتی به نظر برسد.
در ادامه و در زمان رویارویی صمد و ناصر، فیلم‌نامه کاملاً اوج می‌گیرد. شخصیت ناصر هم درست به‌اندازه صمد، فکر شده و جذاب است و تقابل این دو قطعاً قسمت‌هایی جذاب را در فیلم رقم میزند. جذابیت شخصیت ناصر ازآنجا ناشی می‌شود که تکلیف بیننده با این کاراکتر مشخص نیست. کاراکتر ناصر کاملاً روی خط خاکستری میان خوب و بد، قدم میزند، گاهی احساس مسئولیتی بیش از پلیس‌ها از خود نشان می‌دهد، گاهی در اوج رذالت است. ناامیدی و افسردگی این کاراکتر هیچ سنخیتی با یک تولیدکننده بزرگ شیشه، با آن‌ همه ثروت و قدرت ندارد، عشق و علاقه خالصانه‌اش به دختری که دیگر در زندگی‌اش نیست، تلاشش برای خانواده، در کنار جنایات و جرم‌هایی که مرتکب شده است، از ناصر، یک خلاف‌کار دوست‌داشتنی می‌سازد. بیننده در مواجه با ناصر در همان برزخی به سر می‌برد که این کاراکتر در آن زندگی می‌کند و این دومین وزنه مهم فیلم‌نامه روستایی است.روستایی در «متری شیش و نیم» بار دیگر توانایی قصه‌گویی‌اش را به رخ می‌کشد و با ورود ناصر، از پرداختن به روایت‌های فرعی و کاراکترهایی که به‌موازات قصه ناصر، برای بیننده مهم شده‌اند غافل نمی‌شود، اما به همان اندازه به پرداخت فرمی اثرش هم دقت می‌کند. روستایی در «متری شیش و نیم»، با خیل عظیمی از سیاهی‌لشکر طرف است و به نحو احسن از امکاناتی که در اختیارش قرارگرفته است استفاده می‌کند. دکوپاژ بی‌نظیر او در سکانس‌هایی که سیاهی‌لشکرها حضور دارند، در کنار سکانس‌هایی که در سلول‌های تنگ و پرازدحام بازداشتگاه گرفته‌شده است، نشان می‌دهد که روستایی چقدر در پرداخت اثرش دقت به خرج داده است. او برخلاف «ابد و یک روز»، به‌جای نماهای نزدیک، دوربینش را از سوژه دور می‌کند، در کنار آن به حرکت درمی‌آورد و به بیننده دیدی کامل از فضایش می‌دهد.
درنهایت، روستایی «متری شیش و نیم» را با چند سکانس زیبا به پایان می‌برد. یکی سکانس ملاقات ناصر با خانواده‌اش است. زمانی که خانواده مشغول گریه و زاری هستند و برادرزاده کوچک ناصر، با لبخندی سرشار از شیطنت، شگردهایی که در ژیمناستیک یاد گرفته است را به عمویش نشان می‌دهد و ناصر که انگار در این دنیا و میان این‌همه بلوا نیست، فقط با غرور به او نگاه می‌کند. دیگری هم سکانسی است که خانواده ناصر، به خانه‌ای که او از آن تنفر دارند برمی‌گردند. خانه‌ای که به قول او برای بیرون آمدن از آن باید در صف ماند و حالا خانواده ناصر برای پناه بردن به حریم آن و به سوگ نشستن باید در صف بیستند.
بااین‌حال، «متری شیش و نیم» ایراداتی هم دارد. ریتم خوبی که در ابتدا و در پی حوادث مختلف ناشی از تلاش برای دستگیری ناصر می‌بینیم، هرچه به پایان نزدیک می‌شویم، بیشتر افت می‌کند. سکانس‌ها کش می‌آیند و با توجه به تایم طولانی فیلم، حوصله را سرمی‌برند. همچنین، بار سکانس‌های زائد در فیلم، با نزدیک شدن به پایان بیشتر می‌شود، تا جایی که سکانس پایانی که از ناصر در شرف اعدام می‌بینیم، یک زیاده‌گویی محض است که نه‌تنها هیچ کارکرد دراماتیکی ندارد که فقط قرار است بیننده را احساساتی کند. حال‌آنکه سرنوشت مختوم ناصر برای بیننده مسجل است و این سکانس طولانی و شکنجه آور، فقط او را از اثر دور می‌کند.
«متری شیش و نیم»، باوجود ایرادات جزئی که دارد، یک اثر امیدوارکننده است. اثری که نشان می‌دهد، موفقیت روستایی نه تنها اتفاقی نبوده است و بلکه وی تاکنون فقط دو نشانه از نبوغ و دانشش را رو کرده است و قطعاً، آینده‌ای درخشان‌تر در سینمای ایران خواهد داشت.

کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریه‌ها، وبلاگ‌ها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا