گزارش روز ششم جشنواره سی و هفتم
ترتیب نمایش فیلمها در سالن رسانهها با قرعهکشی مشخض شده است. اگر قرعهکشی انجام نمیشد حتما تصور میکردیم مسئولان جشنواره از کنار هم قرار دادن سه فیلم «یلدا»، «جمشیدیه» و «مردی بدون سایه» قصد و غرضی دارند. مثلا میخواهند حال خبرنگاران و منتقدان را درست در میانه جشنواره بگیرند! جالب اینکه فیلمهای روز ششم به ترتیب هر سانس بدتر هم شدند و در آخر به «مردی بدون سایه» علیرضا رییسیان باسابقه رسیدند که از دوتای قبلی هم توانست بدتر باشد
جدال لفظی عوامل فیلمها با اهالی رسانه در نشستهای خبری همچنان ادامه دارد. عوامل «مردی بدون سایه» چنان با تحقیر و از موضع بالا با سوالات روبرو میشدند که انگار نه انگار همین چند دقیقه پیش شاهد چه فیلمی ازشان بودیم. اما مشکل اینجاست که سوالات به قدری کودکانه و سطح پایین مطرح میشدند که به عوامل فیلمها هم حق میدادی! واقعا کسی در سوالش پرسیده بود در این فیلم چه پیامی میخواستید بدهید! واقعا سوالاتی در این حد پرسیده میشوند. حالا پیام «مردی بدون سایه» چه چیزی بود؟!علی مصفا مشهور بود به کمکاری و دوری جستن از حضورهای رسانهای. امسال اما مصفا را از هرکسی بیشتر در طبقه منفی دو پردیس ملت دیدیم. گاهی به عنوان بازیگر و زمانی به عنوان تهیهکننده. از قضا اولین سوال هم از او درباره همین مساله بود: چرا امسال اینقدر شما در فیلمها زیاد دیده میشوید؟ مصفا اول جوابی داد که به طنز نزدیک بود و گفت انشا الله امشب آخرین فیلمم است و دیگر اینجا نمیآیم. بعد انگار که عصبانی شد و گفت فکر میکردم در بین اهالی رسانه حاضر باشم نه در بین ممیزان مالیاتی. سوال دوم نشست خبری هم از آن سوالات خاص خبرگزاریها و سایتهای گمنام بود که واقعا بیمعنی هستند. پرسیده شد چرا بازی شما یکنواخت است و “رقابتی” نیست. مصفا گفت معنی رقابتی را نمیفهمم و وقتی خبرنگار خودش به صورت شفاهی منظورش از کلمه رقابتی را توضیح داد باز هیچکس نفهمید و دست آخر لیلا حاتمی که کنار مصفا هم نشسته بود با یک شوخی (یا شاید هم جدی) سر و ته قضیه را به هم آورد و گفت «بازیش به این خوبی».
داستانهای تکراری: طبق معمول مستندسازان و انیمیشنسازان به شدت از جشنواره فجر شاکی هستند. اعتقاد دارند هم باید وارد مهمانی فیلمهای بلند داستانی بشوند و هم باید بهترین جای سفره بهشان داده شود. در تازهترین قسمت از این انتقادات سریالی تهیهکننده انیمیشن «بنیامین» گفت در جشنواره فجر سر «بنیامین» را بریدند.چهرههای جدید جشنواره
هدیه تهرانی، امین حیایی، لیلا حاتمی، نیکی کریمی، فریبرز عربنیا، بهرام رادان، مهناز افشار و خیلیهای دیگر در همین ردیف متولد دهه پنجاه هستند و در دهه هفتاد وارد سینمای ایران شدند و چهره شدند. یک موج هم از بازیگران زن متولد اوایل دهه شصت داریم مثل نگار جواهریان و ترانه علیدوستی و باران کوثری و پگاه آهنگرانی. سالهاست ورود چهره جدید به سینمای ایران قطرهچکانی است و اگر چه بین بازیگران مرد دو چهره اساسی نوید محمدزاده و امیر جدیدی را داشتهایم (که دومی در جشنواره خبری ازش نیست) اما بازیگر زن کمی به سینمای ایران اضافه شده. امسال نسل دهه پنجاهیها کمکم ایفاگر نقش پدر و مادر شدهاند. اما هنوز هم شانسهای اول سیمرغ همین دهه پنجاهیها هستند و بازیهای هدیه تهرانی در «روزهای نارنجی» و امین حیایی در «درخونگاه» و پیمان معادی در «ناگهان درخت» و «متری شش و نیم»مورد توجه قرار گرفته. اما دهه هفتادیها کجای این سینما هستند؟ایده اصلی فیلم «جمشیدیه» واقعا باعث تعجب است. زن و مردی در راه مهمانی درگیر یک دعوای لفظی و کمی فیزیکی با رانندهای میشوند که جلوی آنها پیچیده. فردای آن روز راننده به علت سکته قلبی میمیرد و زن دچار عذاب وجدان میشود که شاید ضربههایی که با موبایل به گردن مرد زده باعث مرگش شده باشد! خودش را به پلیس معرفی میکند و کار به قصاص میکشد. یلدا جبلی که دومین فیلمش را ساخته و فردین خلعتبری که آهنگساز است و در این فیلم نویسنده فیلمنامه هم بوده و خارج از دنیای فیلم هم همسر کارگردان است، از داشتن مشاور محروم بودهاند. یک مشاور متوسط هم به آنها میگفت ایدهای چنین سست (که تازه تقلیدی دست چندم از فیلم بدون تاریخ بدون امضاست) مناسب برای سرمایه مالی و زمان و حوصله نیست.
همین دو جمله از نشست خبری میتواند فضای حاکم بر نشست و فضای حاکم بر سازندگان فیلم را مشخص کند:
یلدا جبلی: “من فکر نمیکردم دیالوگها شعاری باشد اگر چنین فکری میکردم کاری میکردم که شعاری نباشد.”
فردین خلعتبری: ” ما «جمشیدیه» را زندگی کردیم و دوستان ما را با همدلی همراهی کردند.”مسعود بخشی سازنده یک مستند موفق در سینمای ایران و یک فیلم بسیار جنجالی است. سال ۸۸ مستند «تهران انار ندارد» او یکی از اولین مستندهایی بود که به اکران عمومی رسید و بعد از ساخت فیلم «یک خانواده محترم» در همان سالها دیگر تصور نمیشد بتواند در ایران فیلم بسازد و از سد ممیزی و سانسور بگذرد. ولی صبر کرد و التهابات را حل کرد اما فیلمی که ساخت چنگی به دل نمیزند و یکی از ایدههای حرامشده جشنواره امسال است. «یلدا» هم از جمله فیلمهایی است که به موضوع فیلمسازپسند قصاص پرداخته است.
علی مصفا برای این فیلم هم در کنفرانس خبری حضور داشت و مثل زبل خان آنجا هم بود، اینجا هم بود. او اما توضیح داد تهیهکننده اصلی تهیهکنندگان فرانسوی هستند و او فقط به پروژه پیوسته تا جای خالی تهیهکننده ایرانی قبلی را پر کند. در واقع تنها از مجوز تهیهکنندگی مصفا استفاده شده است.
تهیه کننده فرانسوی اضافه کرد: “سینمای ایران بسیار اهمیت دارد و سینمای جهان و اروپا نیازمند یادگیری از سینمای ایران هستند، شاید عجیب باشد که بگویم تصویر مدرن از تهران برای مخاطب اروپایی تازه است و تصویر قدیمی را می شورد و می برد. ما به این کارگردان اعتماد کردیم و ۲۴ منبع سرمایه گذاری برای کار پیدا کردیم..”
مصفا هزینه تولید فیلم را دو و نیم میلیارد تومان اعلام کرد که با توج به قیمت این روزهای ارز، برابر دویست هزار یورو است که خیلی کمتر از هزینه تولید فیلم اروپایی محسوب میشود. بیشتر صحبتهای نشست خبری «یلدا» درباره مال دنیا بود که با توجه به سطح کیفی فیلم صحبت کردن درباره پول بهتر هم بود.
کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریهها، وبلاگها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.