مهران مدیری: مردی برای تمام فصول ـ قسمت اول
هجده فروردین سال ۱۳۴۶، مهران مدیری، کارگردان، هنرپیشه، خواننده، مجری، طراح صحنه و تهیهکننده سینمای ایران به دنیا آمد. درست خواندید، مهران مدیری در همه این عرصهها دستی دارد یا بهتر است بگویم فعال است. مهران مدیری، خارج از کلیشهها و تعارفهای پوچ و توخالی یکی از چهرههای مهم سینما و تلویزیون ایران است.
مهران مدیری، کارش را از تئاترها و اجراهای رادیویی شروع کرد، کمکم در تلویزیون به چهرهای محبوب در برنامههای طنز تبدیل شد و خیلی زود به سراغ ساخت آثار طنز خود رفت و چیزی نگذشت که رسماً برند مهران مدیری در تلویزیون ایران ثبت شد، به سینما رسید و حالا دیگر نام مهران مدیری، نماد یک پروژه شکستناپذیر است که موفقیت آن از پیش تضمینشده است.
تولد مهران مدیری و حاشیههایی که این چندروزه او را احاطه کرده است، بهانهای است برای آنکه نگاهی بیندازیم به همه فعالیتهایی که مدیری طی قریب به سی سال انجام داده و او را در جایگاهی که امروز دارد رسانده است.این مرد وارد میشود
مهران مدیری در سال ۶۸ وارد رادیو شد و در برنامه محبوب «داستان شب» به گویندگی مشغول شد. مدیری شش سال در رادیو مشغول به کار بود، اما قبلتر از آن و اگر بخواهیم دقیق بگوییم، سال ۵۳ و درحالیکه فقط هفت سال داشت روی صحنه تئاتر رفت و در چند نمایش دیگر حضور داشت. سال ۷۲ توانست در نمایشی از قطبالدین صادقی حاضر شود، اما نقطه عطف کارش همان سال و در تلویزیون رقم خورد.ابتدا در «نوروز ۷۲» به کارگردانی داریوش کاردان بهعنوان بازیگر حاضر شد و بعدتر«پرواز ۵۷» را برای دهه فجر ساخت تا یکی از اولین کارگردانهای مناسبتی تلویزیون ایران لقب بگیرد. استقبال از «پرواز ۵۷» خیلی زود مدیری را به ساخت «ساعت خوش» واداشت. این مجموعه که در بین سالهای ۷۲ و ۷۳ از تلویزیون ملی پخش میشد، بهیکباره نگاه به طنز را تغییر داد. «ساعت خوش»، ساختار چند آیتمی داشت و در هر آیتم کوتاه یک داستان طنز با بازیگران تازهکار، قصهای ساده که میتوانست برشهای مختلفی داشته باشد روایت میشد. داوود اسدی، ارژنگ امیرفضلی و رضا عطارانکه آن زمان چهرههای گمنامی بودند علاوه بر بازیگری کار نگارش اپیزودهای مختلف را هم بر عهده داشتند. رضا شفیعی جم، سعید آقاخانی، نادر سلیمانی، یوسف صیادی، رامین ناصرنصیر و حمید لولایی، از چهرههایی بودند که با «ساعت خوش» درخشیدند و به چهرههای محبوب طنز تلویزیون تبدیل شدند. شوخی مدیری با برنامههای دیگر تلویزیون، وضعیت کارمندان و مستاجرین و در کل شرایط اجتماعی حاکم و ستاره سازی، که بعد از انقلاب امری ناخوشایند محسوب میشد، از همان ابتدا مدیری را در مقابل جریانهای محافظهکار و تندرو قرارداد. همه این حواشی باعث قطع ناگهانی «ساعت خوش» شد، اما مدیری کم نیاورد، قواعد را یاد گرفت، خودش و کارش را اصلاح کرد و با انعطافپذیری بیشتری برگشت.
ق مثل قاسمخانی
طی ده سال آینده، مدیری همچنان به ساخت برنامههای طنز آیتمی در صداوسیما مشغول بود. بعد از «ساعت خوش»، «سال خوش» را ساخت، «نوروز ۷۶»، «جنگ ۷۷» و «ببخشید شما» در همین مسیر ساخته شدند. نقطه عطف دیگر کار مدیری و همچنین طنز در صداوسیما، سال ۷۸ با «پلاک ۱۴» رقمزده شد. مدیری این بار، بهجای چند آیتم طنز، قصهای پیوسته را روایت میکرد که در خانواده دو برادر به نام فرازوفرود اتفاق میافتاد. گرچه «پلاک ۱۴» ساختار آیتم گونه نداشت، اما هر قسمت، ماجرای جدیدی برای فرازوفرود به وجود میآمد و هر قسمت فرصتی بود تا مدیری حرفهایش را در قالب جدیتری بیان کند.
«پلاک ۱۴» شروع همکاری درخشان مدیری با پیمان قاسمخانی بود، همکاری که خیلی زود، به ساخت بهترین طنزهای تلویزیون ایران منتهی شد و به قاسمخانی نیز فرصت داد تا بهعنوان یک نویسنده جوان خود را معرفی کند.
«نود شب»، با ایده از «پلاک ۱۴» داستان یک زن و شوهر وزندگی روزمره آنها بود. «نود شب»، همانطور که از نامش پیداست، در فرمت استاندارد مجموعههای نودقسمتی ساخت شد، اما بار دیگر، ممیزیها دامن مدیری را گرفت و دو قسمت آخر این مجموعه هیچگاه پخش نشد. بههرحال، مدیری تا اینجا در حال ساختن برند خود بود، برندی که خیلیها را وسوسه ورود به این وادی کرد و مهران غفوریان و مهدی مظلومی هم با ایده گرفتن از موفقیت مدیری آثار خوبی تولید کردند و با طنزها نودقسمتی، فرهنگ تلویزیونی جدیدی عرضه کردند که مدیری همچنان یکهتاز آن بود.
اینجا برره است
سال ۸۱، مهران مدیری، بهیکباره تعریف طنز در تلویزیون را متحول کرد و یکی از ماندگارترین مجموعههای طنز صداوسیمای ایران تاکنون را ساخت. «پاورچین»، در ابتدا فرمتی شبیه «نود شب» داشت، اما مدیری که قبلاً هم نشان داده بود با بیننده ارتباط نزدیکی دارد و آنقدر باهوش است که با انعطاف بهموقع خود و اثرش را نجات دهد، وقتی با عدم اقبال مخاطبین مواجه شد، بهسرعت مسیر قصه را عوض کرد. کاراکترهای نهچندان دوستداشتنی را به حاشیه برد و با کمک پیمان قاسمخانی دنیای جدیدی به نام برره معرفی کرد.
آدمهای برره که در تهران زندگی میکردند، آیینه تمام نمای مناسبات و رفتارهای زشت اجتماعی بودند. چاپلوسی، دروغ و از زیر کار دررفتن، فرهنگ جاری برره بود و گویش و تکه کلامهای بازیگران به فرهنگ و ادبیات جاری جامعه راه یافت. پاچهخواری، یکی از این اصطلاحات بود که هنوز هم کاربرد دارد و شاید وقتش باشد که دیگر به فرهنگ لغات هم راه یابد.
«پاورچین» آنقدر محبوب شد که بهجای نود قسمت، در ۱۳۰ قسمت روی آنتن رفت، و مهمتر آنکه، استقبال از «پاورچین» مقدمهای شد برای ساخت سریالی کاملاً مجزا برای برره و اهالی آن.
قبل از «شبهای برره»، مدیری «جایزه بزرگ» و «نقطهچین»را ساخت. یکی برای تعطیلات نوروز و دیگری در همان فرمت نودقسمتی. دیگر مهران مدیری، چهرهای شکستناپذیر در عرصه طنز محسوب میشد. همکاری مهران مدیری و پیمان و مهراب قاسمخانی، به معنی یک کار دیدنی و موفق بود و «شبهای برره»، آخرین تکه این پازل سراسر موفقیت بود.مدیری با زیرکی محض، در یک شهر خیالی، پادآرمانشهری را به تصویر کشید که بیشباهت به دنیای ما و قواعد اجتماعی آن نبود. مدیری که قبلاً هم در کارهایش با ترسیم کاراکتری که در میان یک جامعه معلول سعی میکند خوب باشد، این بار قدم فراتر گذاشت، و با معرفی کاراکتر کیانوش با بازی سیامک انصاری، رفتارهای غیرمسئولانه اجتماعی را از دید یک غریبه به باد نقد گرفت. این کاراکتر سالم در جامعهای رو به انحطاط دیگر امضای مدیری پایکارهایش شد و حتی به فیلم سینمایی او نیز راه یافت….
کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریهها، وبلاگها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.