در حاشیهی توقیف «رحمان ۱۴۰۰»؛ هلو هم گاهی در گلو گیر میکند
درحالیکه چند هفته از اکران آخرین ساخته منوچهر هادی، «رحمان ۱۴۰۰» میگذرد و این فیلم نهتنها با فروشی نزدیک به ۲۲ میلیارد تومان صدرنشین گیشه پررونق نوروزی است، که با فروش بیش از یک میلیارد و سیصد و پنجاه میلیون تومان در روز چهاردهم فروردین، رکورد فروش روزانه را که تا قبل از این در اختیار «هزارپا» بود را هم شکست، حالا خبر از توقیف این فیلم به گوش میرسد.
همچنین بخوانید:
بررسی فیلم «رحمان ۱۴۰۰»: سینمای دوزوکلک و شوخیهای رکیک جنسی
«رحمان ۱۴۰۰» از اولین روزهای اکران، حاشیهها و جنجالهای زیادی به پا کرد که بهرسم اکثر فیلمهای سینمای ایران، این حاشیهها بیش از آنکه مربوط به محتوا و ساختار اثر باشد، به حرفوحدیثهای پیرامون آن بازمیگشت.
در سالی که اکران نوروزی از ابتدا با ابهامات فراوانی همراه بود، «رحمان ۱۴۰۰» در کنار «متری شیش و نیم»، به اکران رسید و از همان ابتدا، ماجرای عجیبوغریبی شروع شد. عوامل فیلم سعید روستایی، از اختصاص نیافتن سانس به «متری شیش و نیم» در پردیس کوروش شکایت داشتند و گفته میشد بلیت این فیلم در پردیس سینمایی کوروش در بازار سیاه به شصت هزار تومان هم رسیده است و فیلم هادی با مخاطب اندک هرروز حداقل چند سانس فوقالعاده دارد، بااینحال، علی سرتیپی، تهیهکننده «رحمان ۱۴۰۰» که دست بر قضا، مدیر پردیس سینمایی کوروش هم هست، این اخبار را رد کرد. هادی هم در یادداشتی بعد از تماشای «متری شیش و نیم»، زمان طولانی نمایش ساخته روستایی را مانع اصلی بر سر راه این فیلم خواند. اما این،همه حاشیهسازی «رحمان ۱۴۰۰» نبود. از همان اولین اکران زمزمههایی از گوشه و کنار به گوش میرسید که فیلم هادی بیشازاندازه جنسی است و بهشدت نیازمند درجهبندی سنی است. با پایان یافتن تعطیلات و سروسامان یافتن گزارشهای رسمی، این صحبتهای پراکنده، پررنگتر شد و خیلیها به تیکههای رکیک جنسی و ابتذال حاکم بر فیلم اعتراض کردند و مهمتر از همه وزارت ارشاد را زیر سؤال بردند که بااینهمه سختگیری، چطور به چنین فیلمی پروانه ساخت و اکران داده است. درنتیجه بعد از چند هفته، وزارت ارشاد اعلام کرد که نسخه روی اکران «رحمان ۱۴۰۰» اصلاحنشده و مجوز نمایش ندارد و فیلم تا اطلاع ثانوی توقیف است.
همه اتفاقاتی که «رحمان ۱۴۰۰» را احاطه کرده است، شبیه یک جوک مسخره که خندهدار هم نیست میماند.
همه میدانیم که اکران نوروز، یکی از پربینندهترین زمانهای اکران در طول سال است، زمانی است که خانوادههای ایرانی به سراغ یکی از کمهزینهترین تفریحات میروند و راهی سینماها میشوند. «رحمان ۱۴۰۰» نسخه اصلاحشدهای داشته باشد یا خیر، از بیخ و بن، یک کمدی خانوادگی نیست. هسته مرکزی اتفاقات «رحمان ۱۴۰۰»، جنسی است و تمام شوخیها هم پیرامون همین موضوع شکل میگیرد. از طرف دیگر، حتی با نظر گرفتن بلیت بیست هزارتومانی هم، فروش بالای «رحمان ۱۴۰۰»، نشان از استقبال مخاطبان از این فیلم دارد.
حالا که شرایط بحرانی شده و صدای اعتراض همه درآمده، توقیف فیلم بعد از زمانی نزدیک به یک ماه، همان شوخی مسخرهای است که به آن اشاره کردیم. درواقع، «رحمان ۱۴۰۰» نماد سینمای دروغ و تزویر است که این روزها، اخلاق جاری سینمای ایران را میسازد. میپرسید چرا؟ دلیلش ساده است.
«رحمان ۱۴۰۰» مجموعه از کلیشهها و نقشه راههایی است که قبلاً در سینمای ایران آزمونوخطا شدهاند و نتیجه آن مشخص است.
فیلم کمدی، بدون قصهای خلاق و جذاب با بهکارگیری تمام المانهای جذب مخاطب، یک پیروزی از قبل تعیینشده است. منوچهر هادی، چهرهای است که برای مخاطب عام سینما آشنا است. مخاطبی که طرفدار سریالهای درام و پرسوزوگداز تلویزیون ایران است و نیازهای مشابهی را در شبکه نوظهور شبکه نمایش دنبال میکند، منوچهر هادی را خوب میشناسد.
رضا گلزار و ساره بیات، زوجی که در «عاشقانه» هادی درخشیدهاند، مهران مدیری و بهرام افشاری که بهواسطه «پایتخت» بهیکباره به چهرهای محبوب تبدیلشده است، چهرههای تبلیغاتی «رحمان ۱۴۰۰» هستند. حالآنکه، بهرام افشاری با همه استعدادش، در «رحمان ۱۴۰۰» فراتر از «پایتخت» نمیرود، ساره بیات، شخصیتی مبهم و گنگ را اجرا میکند و حضور مهران مدیری چنددقیقهای بیشتر طول نمیکشد، اما اینها ضمانت جلبتوجه مخاطب هستند. در این میان، سعید آقاخانی که نقش اصلی را بر عهده دارد، نه در تیزرها و نه در پوسترهای تبلیغاتی حضور چشمگیری ندارد، چراکه چهرهای نیست که مخاطب را به سالن سینما بکشاند.
بعدازآنکه مخاطب به سالن سینما آمد، باید با روشهای دیگری او را گول زد. اولازهمه، ژست انتقادهای سیاسی و اجتماعی فیلم است که با انتخاب یک آقازاده که هویت شخصیتی مشخصی ندارد، بهعنوان یکی از کاراکترهای کلیدی، «رحمان ۱۴۰۰» سعی میکند، باطن کلیشه زده و توخالیاش را با پوستهای انتقادی بپوشاند. حرفهای گندهای که شعارهایی بیش نیستند، خرده روایتهایی که در دمدستیترین آثار تلویزیون هم به اسم انتقاد سیاسی و اجتماعی گنجانده میشوند و نمایش سطحی استیصال کاراکتر اصلی، هیچ برشی ندارند و واضح است که نه فیلمساز و نه فیلمنامهنویس، هیچ باوری به آنها ندارند و صرفاً در حد همان حرفهای گنده و توخالی باقی میمانند.
در مرحله بعد، شوخیهای جنسی است که در کل فیلم جاری است و اساساً پیکره «رحمان ۱۴۰۰» را میسازد. شوخیهای جنسی که در چند سال اخیر، آرامآرام، کلیت سینمای کمدی و طنز ما را ساخته و باوجود انتقادات فراوان، پررنگتر بازگشتهاند، چراکه با اقبال مخاطبین همراه هستند. اما آنچه در «رحمان ۱۴۰۰» میبینیم، ورای همه شوخیهای جنسی است که تاکنون در سینما دیدهایم، اگر «هزارپا»، بار اصلی شوخیهایش را روی شوخیهای جنسی متمرکز میکرد، اما آنقدر شرافت داشت که همین شوخیهای را در لفافهای بپیچد و از مخاطب برای درک این شوخیها، ذرهای، فقط ذرهای فکر طلب کند، حالآنکه «رحمان ۱۴۰۰» همهچیز را ، در عین بیشرمی، روی سینی تقدیم مخاطب میکند. اگر قبلاً فیلمهایی چون «هزارپا» با درجهبندی سنی به نمایش درآمده بودند تا تکلیف مخاطب را مشخص کنند، «رحمان ۱۴۰۰» از زیر بار این محدودیت هم در میرود تا در ایام تعطیلات نوروز بتواند مخاطب حداکثری را جذب کند.
نتیجه آنکه، «رحمان ۱۴۰۰» با یک بنمایه جنسی، با فیلمنامهای که چفتوبست ندارد و پر از حفرههای دراماتیک است، با بازیگرانی که فقط نامشان میتواند مخاطب را به سالن سینما بکشاند ، درحالیکه کاراکتر این بازیگرها حتی به تیپ هم نمیرسد، روی تک لحظههای درخشانی که سعید آقاخانی و بهرام افشاری پدید میآورند و هیچ ربطی به کلیت فیلم و فیلمنامه ندارد، سوار میشود و منوچهر هادی بدون آنکه زحمتی برای پرداخت فیلمش کند، تفکری عمیق را پشت فضای کمدی کارش جا دهد و بدون تعارف، بیآنکه کارگردانی بکند، فیلمی میسازد که فاتح گیشه نوروز شود.«رحمان ۱۴۰۰»، باآنکه تمام خطمشیهای پرفروش بودن را موبهمو رعایت میکند، اما آنقدر بیمحابا و بیدقت بین این خطمشیها جولان میدهد که نهتنها خود را میسوزاند که همه آنهایی که فکر میکردند وجود فیلمی چون «رحمان ۱۴۰۰» میتواند مخاطبی که سال گذشته چندان از سینما راضی نبوده و حتی قیمت بالای بلیت هم نتوانسته آمار ناشی از عدم اقبال به سینما را پنهان کند را راضی کند و با بلیت بیست هزارتومانی او را متقاعد کند که قرار است سرگرم شود، را هم میسوزاند. البته هیچوقت انتظار نداشته باشید که این دسته از سینماییها بهراحتی سقوط کنند. تناقض جالب ماجرا هم همین است. «رحمان ۱۴۰۰»، فیلم بیزحمت و بیدردسر آقای هادی، وصف حال خودش میشود. همانطور که حاجآقا جالوسی و پسرش دم به تله نمیدهند و رحمان و انوش (سعید آقاخانی و بهرام افشاری) را قربانی میکنند، «رحمان ۱۴۰۰» هم، هادی و اعتباری که میان مخاطبان عام سینمای ایران به دست آورده را از دم تیغ میگذراند و هلوی پوستکندهای که قرار بوده راحت در گلو بپرد، این بار در گلوگیر میکند.
کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریهها، وبلاگها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.