نقد قسمت چهارم فصل هشتم سریال بازی تاج و تخت
دیجیکالا مگ – منبع جامع اخبار و مقالات تخصصی در حوزهی تکنولوژی، بازیهای کامپیوتری، فرهنگ و هنر، سلامت و زیبایی و سبک زندگی
قسمت چهارم از فصل هشتم مجموعه تلویزیونی «بازی تاج و تخت» با عنوان «The Last of the Starks» ساعاتی پیش پخش شده و طبق روال هر هفته نقد قسمت جدید را از میان چندین نقد و تحلیل منتشرشده توسط منتقدان آمریکایی میخوانید.
نظرات نسبت به قسمت چهارم تا حدود زیادی با هم متفاوت بود. کم نبودند نظرات منفی منتقدانی که معتقد بودند شاهد یکی از بدترین و بیمنطقترین قسمتهای گیم آو ترونز بودیم اما منتقدانی هم نوشتهاند که این قسمت، بخشی از کیفیتهای کلیدی سریال را در خود داشته و دوباره آنها را به رخ مخاطبان کشیده است.
ممکن است در این نوشته بخشی از داستان مجموعه تلویزیونی بازی تاج و تخت لو برود
تاد وندرورف – واکس
قسمت چهارم فصل هشتم مجموعه تلویزیونی بازی تاج و تخت تلاش کرده بود آنچه دست کم مواد اولیه برای سه قسمت از سریال بود را در یک قسمت جا دهد… تاثیر نهایی این قسمت بسیار آشفته و درهمریخته بود؛ اتفاقات بسیاری افتاد و صرفا تعداد کمی از آنها از نظر تاثیرگذاری عاطفی بر مخاطب، موفق بودند.
کارگردانی این قسمت که توسط دیوید ناتر انجام شده بود احتمالا بهترین کارگردانی این فصل بود اما مشکل از فیلمنامه بهمریخته بود که باعث شد شاهد ضعیفترین قسمت از ابتدای فصل هشتم تا کنون باشیم. قسمتی که تصویر ناخوشایندی از آخرین ساعات باقیمانده از سریال نیز در ذهنمان ایجاد کرد.
دیوید سیمز – آتلانتیک
نمیدانم این بار از کجا شروع کنم، احتمالا بد نیست از شخصیتی صحبت کنم که کمتر از همه به صحبت دربارهاش علاقه دارم یعنی یورن گریجوی. سه فصل است که این شخصیت از نقطهای به نقطه دیگر کشانده میشود تا به شکل غیرقابل وصفی رشتههای روایی بیقاعده سریال را سفت و محکم کند… حضور مدام این شخصیت (شخصیتی مطلقا تکبعدی که در فصلهای پایانی به سریال اضافه شده) … مثال خوبی برای نشاندادن مشکلی است که بازی تاج و تخت با عبور از مواد داستانی اولیهاش دچار آن شده.
در نیمه ابتدایی قسمت چهارم از فصل هشتم به نظر میرسید که شاهد یک قسمت همراه با دیالوگ و حلشدن روابط عاطفی دیرپا باشیم… اما پس از آن مجموعهای از رخدادهای بیحساب و کتاب رخ دادند و به چنان سرعتی هم رخ دادند که حتی معقولیت و باورپذیری نسبی آنها هم برای مخاطب قابل سنجش نبود (بله، حتی جهان خیالی سریالی مثل گیم آو ترونز هم گاهی اوقات باید باورپذیر به نظر برسد).
هنگامی که قسمت چهار به پایان رسید، داستان دقیقا در نقطه درست روایی قرار گرفته بود … اما به قیمت اینکه احمق بیربطی چون یورن به شکلی معجزهآسا هر کاری بکند.
دنیل داداریو – ورایتی
مجموعه در فصل آخرش یک قدم رو به جلو برداشته است و قسمت چهارم فصل هشتم گیم آو ترونز نشانهای بود بر اینکه سریال هنوز هم میتواند به زیبایی میان طرح داستانی و لحن رفت و آمد کند حتی اگر داستان محدود به تعدادی از شخصیتهای اصلی باشد.
دو قسمت قبلی مجموعه بازی تاج و تخت کاملا بر نبرد وینترفل تمرکز کرده بودند؛ قسمت دوم با آمادهسازی مقدمات نبرد بزرگ همراه بود و قسمت سوم بر خود این نبرد تمرکز داشت. حال در قسمت چهارم شاهد ایجاد فضایی هستیم که از طریق گسترش داستان به سطوحی فراتر از نبرد وینترفل آخرین ساعات مجموعه را رقم میزند.
این گسترش از طریق دنریس رخ میدهد، شخصیتی که در جهت هدفش در همه بخشهای هفت پادشاهی حضور داشته و قدرتش در شرایط فعلی تا حدودی تضعیف شده است… کشتن شخصیت شرور اصلی داستان در حالی که هنوز سه قسمت به پایان باقی مانده چندان معمول و متعارف نیست اما گیم آو ترونز این هفته نشان داد که به شکلی مضاعف از عهده این کار برآمده است: اول اینکه در صحنه مهمانی احساس همه اعضای اصلی نسبت به نبرد قسمت قبل مشخص میشود و دیگر اینکه مسیری ساخته میشود که مشخص میکند دنریس و شرکا در قسمتهای آینده چه راهی را خواهند پیمود. درست است که نایت کینگ رفته اما راه پیشرو از گذشته هم دشوارتر است.
The post نقد قسمت چهارم فصل هشتم سریال بازی تاج و تخت appeared first on دیجیکالا مگ.