بررسی فیلم ترانه – قرارمون زیر برج ایفل
مهدی صاحبی در اولین تجربه فیلمسازیاش، «ترانه» مسیر جالبتوجهی در پیشگرفته است. صاحبی بههیچوجه مغلوب سبک فرهادی و رئالیسم بیخاصیت اجتماعی که این روزها بر پرده سینماها میبینیم نشده است. او برخلاف سایر فیلم اولیها و با بهره گرفتن از تجربه مستندسازیاش، موضوعی اجتماعی را با لحنی تریلر و معمایی پیش روی بیننده قرار میدهد. صاحبی با موضوعی خط قرمزی و جنجالی، فیلمی روان و قصهگو ساخته و سعی کرده از پردهدری دوری کند و درعینحال به اصل موضوعش وفادار باشد. صاحبی بهجای حبس کردن دوربینش در فضای یک آپارتمان، قصهای پر افتوخیز را به بیننده نشان میدهد که هیچگاه راکد نمیشود. «ترانه» با ریتم نسبتاً قابل قبولی بیننده را تا پایان فیلم همراه میکند و در عین سادگی در روایت و میزانسن، میتواند حرفهای فیلمساز را نیز به مخاطب منتقل کند.
همچنین بخوانید:
پاسیو ؛ تنهایی های عاشقانه
قصه چیست؟
«ترانه»، ماجرای دختری به نام ترانه (الهه حصاری) است. دختری دانشجو، که زندگی نابسامان خانوادگیاش او را به سمت حرفه مدلینگ کشانده است. ترانه برای موفق شدن و پیشرفت کردن، دوستانش را به این حرفه وارد میکند و سعی میکند قواعد مرسوم را بشکند. اما معرفی یکی از دوستانش به نام آزیتا (مریم معصومی) به این حرفه، او را وارد مسیر جدیدی میکند که زندگی و تفکر ترانه را متحول میکند.
در این میان، ترانه، عاشق پسری به نام سیاوش (امیررضا دلاوری) است و رؤیای سفر به فرانسه و پیگیری حرفهای عکاسی را در سر میپروراند. اما اتفاقاتی که بعد از ورود آزیتا به این جمع میافتد، رابطه ترانه و سیاوش را هم متزلزل میکند. حالا ترانه نهتنها باید برای باورهایش بجنگد، بلکه باید برای اثبات حقیقت عشقی که زندگیاش را به پایش گذاشته است هم مبارزه کند.
ماجراهای دختران یک خوابگاه
«ترانه» همانطور که گفتیم، فیلمی معمایی و تریلر است که نیمنگاهی به مسائل اجتماعی هم دارد. صاحبی بیآنکه پشت سوپراستارهای نامی و عوامل پرافتخار پنهان شود، قصه خودش را روایت میکند. درام قصهگو صاحبی، سعی میکند به نگاه اجتماعیاش خاصیت آسیبشناسی هم بدهد و همین موضوع «ترانه» را از یک فیلم معمولی و دمدستی اجتماعی متمایز میکند. صاحبی وارد خوابگاه دختران میشود و شوخی و شیطنتهایشان را بدون هیچ سانسوری به نمایش میگذارد. او با نشان دادن شمهای از خانواده و گذشته ترانه، او را کاراکتری ملموس برای بیننده میکند که صرفاً از سرخوشی عصیان نکرده است.
در کنار اینها، صاحبی با انتخاب خوابگاه بهعنوان محل زندگی ترانه، نگاهی هم به گیر و بندهای زندگی دختران شهرستانی دارد. زمانی که ترانه باوجود همه قانونشکنیهایش دیر به خوابگاه میرسد و نگهبان خوابگاه اجازه ورود به او نمیدهد، ترانه سؤالی را مطرح میکند که بیننده نیز با آن مواجه میشود؛ دختری مانند ترانه، نیمهشب، کجا باید برود؟ آیا این رویکرد به آسیبهای بیشتر اجتماعی منتهی نمیشود؟
شخصیتهای خاکستری و واقعی
در ادامه، صاحبی با معرفی کاراکتر مدیر خوابگاه با بازی نازنین فراهانی، نشان میدهد که حضور یک بزرگسال مسئولیتپذیر و دلسوز میتواند چه نقشی در زندگی دختری مثل ترانه داشته باشد. اساساً، شخصیتپردازیها نقطه مثبت «ترانه» هستند. بیشتر کاراکترهای فیلم روی خط خاکستری ترسیمشدهاند و همین موضوع به نگاه واقعی صاحبی در اثرش کمک میکند.
ترانه با همه تلاشش برای متفاوت بودن، نسبت به دوستانش بسیار حساس است. او گرچه همه نشانههای یک دختر عصیان گر را دارد اما در زمان بروز بحران، بیاندازه سست و آسیبپذیر به نظر میرسد. سیاوش هم که رابطهای نزدیک با ترانه دارد، چندان معصوم و بیگناه نیست و همین موضوع، بیننده را تا پایان فیلم نسبت به شخصیت او در تردید نگاه میدارد.
حتی مدیر خوابگاه، که قرار است یک مسئول دلسوز و مهربان باشد، با اشتباهاتی که در سختگیریهایش انجام میدهد (سکانسی اوایل فیلم که بهعکس انداختن چند دختر دانشجو در محوطه خوابگاه ایراد میگیرد)، باعث میشود که ترانه نتواند به او اعتماد کند و در مسیر اشتباهی بیفتد.
اما شاید بارزترین تلاش صاحبی که نویسنده اثر هم است، برای واقعی کردن کاراکترهایش به هم خوابگاهیهای ترانه برگردد. بهجز اینکه صاحبی توانسته محیط یک خوابگاه دخترانه را دقیق و قابلباور ترسیم کند، از تیپهای مختلفی برای جان بخشیدن به زندگی که در این خوابگاه در جریان است استفاده کرده است. در این میان، دوست صمیمی ترانه که چادری است هم در قالب یک دختر معصوم و بیگناه به خورد بیننده داده نمیشود. گرچه او همیشه سعی میکند در کنار ترانه باشد و به او کمک کند، اما درست زمانی که ترانه به او نیاز دارد، مشغول صحبت تلفنی با کارشناس مسائل مذهبی است تا بداند راه دادن ترانه به خوابگاه ازلحاظ شرعی مجاز است یا خیر.
مهدی صاحبی در مقام کارگردان
میتوان گفت، مهدی صاحبی در اولین تجربه فیلمسازیاش، خوب ظاهرشده است. او با جسارت، مسیر کاری خودش را پیگیری کرده و در دام جریان متداول سینما نیفتاده است. صاحبی بهخوبی توانسته پیرنگ عاشقانه «ترانه» را بپروراند و بازیهای خوبی از بازیگرانش بگیرد.
الهه حصاری، برای اولین بار ظاهر خشک و بیروحش را کنار گذاشته و واقعاً در نقش ترانه بازی کرده است. بازیگرانی که نقش دختران خوابگاهی رادارند بهترین بازیهای فیلم را ارائه میدهند و بااینکه بازیگران به نامی نیستند اما بهخوبی میتوانند ریتم فیلم را حفظ کنند. اندیشه فولادوند هم در قالب نقشی چندبعدی مثل همیشه خوب ظاهرشده است.
بااینحال صاحبی در بازی گرفتن از امیررضا دلاوری، مریم معصومی و بابک انصاری چندان موفق نبوده است. بابک انصاری که شاید ضعیفترین کاراکتر فیلمنامه باشد، بازی مصنوعی و یکنواختی ارائه میدهد و مریم معصومی هم چندان بهتر از او نیست.
صاحبی با نشانهگذاریهای درست، مثل موتورسواری ترانه که شخصیت عصیان گرش را نشان میدهد یا ضربه با پا هنگام تمرین فرانسه، میتواند مسیر قصهاش را از اتفاقهای بیپایه و حادثهای دورنگه دارد و غافلگیریهای پایانی را دراماتیک کند. درعینحال، با بازی با نور و کنایه به دلمشغولی ترانه که عکاسی است، قابهای زیبایی میآفریند.
اما «ترانه»، ازلحاظ منطق دراماتیک بهشدت ضعف دارد. سیر تحول شخصیت ترانه قابلباور نیست و کاراکتر بابک انصاری هیچ انگیزهای از اقداماتش ندارد و بیننده را متقاعد نمیکند. همانطور که آزیتا، کاراکتری مهم در مسیر قصه است، اما سرنوشت او و اتفاقاتی که برایش میافتد چندان واضح و مشخص به بیننده عرضه نمیشود.
صاحبی سعی میکند از زیادهگویی بپرهیزد و قصهاش را روی حوادث اساسی متمرکز کند. اما سکانسی که با فلاشبک از آزیتا هنگام عکاسی نشان داده میشود، هیچ کارکرد دراماتیکی در قصه ندارد و فقط به یکدستی روایت صدمه میزند. تدوین هم در بسیاری از سکانسها، روایت را تکهپاره میکند و به ریتم نسبتاً خوب فیلم آسیب وارد میکند. فیلمبرداری هم تعریف چندانی ندارد، مخصوصاً در سکانسهایی که از دوربین روی دست استفاده میشود، این نقص بیشتر به چشم میآید.
درنهایت باید گفت،«ترانه» ایرادات زیادی دارد و شاید نتواند بینندهاش را راضی کند، اما یک فیلم اولی است که حال و هوای متفاوتی دارد. شاید «ترانه» نویدبخش فیلمهای بهتر و درستودرمانتری از صاحبی در آینده باشد. مخصوصاً که او با «ترانه» توانسته خود را بهعنوان فیلمسازی دغدغهمند و باجسارت معرفی کند.
کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریهها، وبلاگها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.
نوشته بررسی فیلم ترانه – قرارمون زیر برج ایفل اولین بار در بلاگ نماوا. پدیدار شد.