هفت نقش به یاد ماندنی داریوش ارجمند
داریوش ارجمند، بازیگری است که دیر آمد اما ماند. داریوش ارجمند سالها در تئاتر مشغول بود و سال ۶۲ اولین فیلمش را ساخت. اما شروع فعالیت حرفهایاش را سال ۶۵ با «ناخدا خورشید» ناصر تقوایی تجربه کرد.ارجمند در ۴۲ سالگی، یکشبه ره صدساله را رفت و بعد از سالها حضور حاشیهای در سینما و تئاتر، توانست خود را ثابت کند. از همان «ناخدا خورشید» مشخص بود که ارجمند نسبت به بازیگران تئاتری که آن روزها نبض سینما را در دست داشتند، اجرای متفاوتی دارد.
در طی سالها، ارجمند، با نقشهای ماندگاری در سینما و تلویزیون درخشید و نام خود را بهعنوان بازیگر مکملی قابلاعتنا به سینما دوستان شناساند. همکاری او با فیلمسازانی چون بهرام بیضایی، ناصر تقوایی و مسعود کیمیایی همیشه به نتایج درخشانی رسیده است. ارجمند از آن دسته بازیگرانی است که اگر فیلمساز توانمندی پشت دوربین باشد و او را هدایت کند، بهترین بازیها را ارائه میدهد.
همچنین بخوانید:
داوود رشیدی ـ مردی که آمد، دید و رفت
ارجمند در طی چند سال گذشته، بیشتر در تلویزیون فعال بوده است. مهمترین نقش او حاج حشمت فردوس در مجموعه «ستایش» است و مطرحترین اخبار مربوط به او مواضع سیاسیاش بوده است. ارجمند که نشان درجهیک فرهنگ و هنر را از محمود احمدینژاد دریافت کرده است، در انتخابات ریاست جمهوری از حسن روحانی حمایت کرد. صحبتهای او در برنامه علی ضیا و اظهاراتش پیرامون تشکیل فراکسیون مناطق ترکنشین در مجلس هم انتقادات زیادی به همراه داشت.
بههرحال، ارجمند، پنج مردادماه،هفتادوپنجسالگیاش را جشن گرفت. به همین مناسبت، نگاهی میاندازیم به برخی از ماندگارترین نقشآفرینیهای کارنامه کاری داریوش ارجمند.
۱- ناخدا خورشید (۱۳۶۵) – ناخدا خورشید
هیچکس بهاندازه ناصر تقوایی در بازنمایی قصهای بومی از جنوب کشور مهارت ندارد. داریوش ارجمند در اولین تجربه بازیگری حرفهایاش، شانس همکاری با قصهگویی چون تقوایی را پیدا میکند. تقوایی با دانشش از سینما و ادبیات، در «ناخدا خورشید» که اقتباسی از “داشتن و نداشتن” اثر ارنست همینگوی است کاراکتری پیچیده و جذاب میآفریند. ناخدا خورشید، نماد درماندگی مردم جنوب است، آمیزهای است از اقتدار، غرور، درماندگی و عصیان. کاراکتری که تقوایی میآفریند، هم در ایده پیچیده است و هم در اجرا. ارجمند هم که دانش خوبی از بازیگری همراه دارد با هدایت تقوایی حسابی در این نقش مینشیند.
کاراکتر ناخدا خورشید، آنقدر کاراکتر پررنگی است که تا به امروز و گذشت بیش از سی سال، به نظر میرسد ارجمند هنوز از سایه آن رهایی نیافته است. انگار همه کاراکترهای بعدی که ارجمند به آنها جان داد، سایهای از سازشناپذیری ناخدا را در خوددارند.
۲- اعتراض (۱۳۷۸) – امیرعلی فرمان زاد
نیمه دوم دهه هفتاد و همزمان باروی کار آمدن دولت اصلاحات، موج فیلمهای سیاسی سینمای ایران را گرفت. در این میان مسعود کیمیایی، با «اعتراض» نقبی میزند به بهترین آثارش ازجمله «قیصر» و «رضا موتوری». قهرمان یکه و تنهایی که در آتش انتقام سوخته، خانوادهای ازهمپاشیده و یادگارهای اعتراضات سیاسی، حوادث مرکزی «اعتراض» را میسازند. داریوش ارجمند در نقش امیرعلی فرمان زاد، همان قهرمان تنها و مغرور کیمیایی است.
امیرعلی، مرد عاصی اما مهربان و فداکاری بود که عادت داریم در فیلمهای کیمیایی ببینیم. ارجمند هم با فن بیان منحصربهفردش، شمایلش که با آن دستمالیزدی و کلاهش فراموش نشدنی است، امیرعلی را به بهترین شکل بازنمایی میکند.
۳- سگکشی (۱۳۷۹) – حاجی نقدی
روایت سفر قهرمان بیضایی با کاراکترهایی که همچون مانعی بر سر راه گلرخ (مژده شمسایی) ظاهر میشوند، بیتعارف شاهکار بیبدیلی است. درهر خوان گلرخ با کاراکتری متفاوت روبرو میشود. کاراکترهایی که باوجود نقش کمی که دارند، اما سفر گلرخ را شکل میدهند. بیضایی برای این کاراکترها، بازیگرانی با تکنیکهای بازیگری متفاوت برگزیده است. تفاوتی که علاوه در اجرای نقش در پرداخت دنیای ناعادلانه و نامتوازن فیلم هم تأثیر میگذارد. ارجمند در نقش حاجی نقدی، یکی از کاراکترهایی است که جهان داستانی پر از شک و تردید و دنیای بیمرام «سگکشی» را باورپذیر میکند.
بازی خوب ارجمند در نقش حاجی نقدی، باوجود کوتاه بودنش، آنقدر جذاب است که سیمرغ بلورین نوزدهمین جشنواره فیلم فجر را برایش به ارمغان میآورد. جایزهای که آخرین جایزه سینمایی ارجمند هم هست.
۴- آدمبرفی (۱۳۷۳) – اسی دربهدر
زمانی که داوود میرباقری «آدمبرفی» را ساخت، داریوش ارجمند تنها گزینه بازی مردان کاریزماتیک و لوطیمنش محسوب میشد. میرباقری با «آدمبرفی»، نگاهی به سینمای فیلمفارسی میاندازد. میرباقری نقش اسی دربهدر، یک جاهل تمامعیار و بهروز شده با دیالوگهایی که به دیالوگ¬های کیمیایی هم تنه میزند را به ارجمند میسپارد. ارجمند بار دیگر با شیوه بیان منحصربهفردش، در نقش یک جاهل که کلاهمخملیاش را بهروز کرده و در غربت هوای وطن دارد میدرخشد.
اسی دربهدر، کاراکتری است دوپهلو. از یکجهت مرام و معرفت به خرج میدهد و از طرف دیگر، نقشه سرکیسه کردن عباس (اکبر عبدی) را میکشد. از یکسو، نوچهاش، جواد کولی (پرویز پرستویی) را زیر بار مشت و لگد میگیرد و از سوی دیگر واقعاً او را دوست دارد. هنرمندی ارجمند هم در نمایش این ویژگیهای متناقض شخصیت اسی دربهدر است.
۵- پرده آخر (۱۳۶۹) – کامران میرزا رفیع الملک
بیشک یکی از متفاوتترین بازیهای داریوش ارجمند، نقش کامران میرزا در درام هیجانی و روانشناختی واروژ کریم مسیحی رقم میخورد. «پرده آخر» با میزانسن تئاتریاش، یکی از قویترین تیمهای بازیگری را در اختیار دارد. در میان نامهایی چون فریماه فرجامی، سعید پور صمیمی و نیکو خردمند، داریوش ارجمند رقابت سختی را پشت سر میگذارد. تک لوکیشن بودن فیلم، فضای پر از دلهره و تمرکز فیلمساز روی کاراکترها، به ارجمند فرصت میدهد تا خود را در اجرایی مشکل به اثبات برساند. سیر تحول کامران میرزا از شخصیت منفی به عاشقی دلباخته، چالش اصلی نقش ارجمند است که او بهخوبی از عهدهاش برمیآید.
۶- ازدواج به سبک ایرانی (حسن فتحی)– حاج ابراهیم سر پولکی
فیلمهای زیادی هستند که ارجمند بازی خوبی در آنها ارائه میدهد اما نقشش آنقدر فرعی است که کششی در قصه ایجاد نمیکند. اما «ازدواج به سبک ایرانی» یک فیلم متوسط اما شوخوشنگ است که شمایل همیشگی ارجمند را به مخاطب عرضه میکند. اولین تجربه فیلمسازی حسن فتحی، بیشک موفقترین تجربه بازیگری ارجمند در یک فیلم کمدی است.
ارجمند در نقش لوطی با مرام اما باغیرت در مواجه با داماد آمریکایی در تنگنایی قرار میگیرد که موقعیتهای کمدی زیادی همراه دارد. ارجمند بااینکه بازیگر تیپیکالی برای ایفای یک نقش کمدی نیست و بااینکه ویژگیهای یک اجرای کمدی را به بازی¬اش نمی¬¬آورد، اما با همان شمایل همیشگیاش، تناقضات جذابی در مسیر فیلم ایجاد میکند. حاج ابراهیم سر پولکی، بااقتداری که دارد درنهایت مقهور دلرحمیاش میشود و دامادی خارجی را وارد خانواده سنتیاش میکند. ایجاد تعادل میان این دو بعد شخصیتی حاج ابراهیم، توانایی است که ارجمند بارها در بازی¬هایش نشان داده است.
۷- امام علی (۱۳۷۰)- مالک اشتر
میسر بازیگری داریوش ارجمند، دونقطه عطف دارد. اولی بازی در «ناخدا خورشید» ناصر تقوایی است و دومی بازی در نقش مالک اشتر در مجموعه زیبای «امام علی». حتی اگر مسیر بازیگری ارجمند را به دو دوره قبل و بعد از «امام علی» تقسیم کنیم هم به بیراه نرفتهایم.
داریوش ارجمند که قبلاً شاگرد دکتر شریعتی بود، گفته است که همیشه یکی از آرزوهایش ایفای نقش مالک بوده است. ایفای نقشی تاریخی که مخاطب او را میشناسد و تصوری ذهنی از او دارد بسیار سخت است. اما ارجمند با هنرمندی اقتدار و مهربانی توأم مالک را به تصویر درمیآورد. ارجمند آنقدر در ایفای این نقش موفق است که حالا تصویر ذهنی مخاطب ایرانی از مالک اشتر، داریوش ارجمند است.
کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریهها، وبلاگها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.
نوشته هفت نقش به یاد ماندنی داریوش ارجمند اولین بار در بلاگ نماوا. پدیدار شد.