اخبار کسب و کار

فیلم هایی که قبل از مرگ باید دید (21 فیلم معروف دنیا)

فیلم‌هایی که قبل از مرگ باید دید، احتمالا تعداد زیادی از فیلم‌هایی که در ادامه معرفی می‌شوند را قبلا تماشا کرده‌اید اما اگر حتی یکی از این عناوین را تابحال ندیده‌اید این فرصت طلایی را از دست ندهید.

فیلم‌هایی که در ادامه معرفی می‌شوند برخی از محبوب ترین و معروف ترین فیلم های تاریخ سینما هستند که هر سینما دوستی باید چندین بار ببیند، تماشا کردن این آثار بهترین کاری است که همین امروز می‌توانید انجام دهید، حس تماشای یک فیلم خوب تا مدت‌ها همراه شما خواهد بود.

یکی از مهمترین معیارهای انتخابِ این فیلم‌ها تاثیر این آثار بر سینمای جهان در ژانرهای مختلف است بسیاری از این آثار مسیر سینما را در ژانرهای مختلف تغییر داده‌اند و به الگویی برای ساختن یک فیلم با کیفیت در سبک خود تبدیل شده‌اند.

دیگر معیار انتخاب تازگی این آثار است، تازگی به این معنا که گذر زمان باعث نشده این آثار ارزششان را از دست بدهند یا به بیان دیگر با وجود اینکه بعضی از این فیلم‌ها مدت‌ها پیش اکران شده‌اند قطعا ارزش تماشا دارند پس اگر هرکدام از این عناوین را تماشا نکرده‌اید مطمئن باشید در حال حاضر انتخاب بهتری برای تماشا وجود ندارد.

سه گانه‌ی ارباب حلقه‌ها – The Lord of the Rings

سه گانه‌ی ارباب حلقه‌ها (The Lord of The Rings) شامل سه عنوان که در سه سال متوالی 2001 تا 2003 اکران شدند است.

این سه گانه بر اساس رمانی از جی.آر.آر.تالکین با همین نام ساخته شده و یکی از اولین و هنوز هم بهترین اقتباس ساخته شده از یک رمان حماسی-فانتزی است که پس از گذشت بیش از 15 سال نمونه‌ای بی رقیب از ساخت دنیایی مجازی با استفاده از جلوه‌های بصری و میدانی است.

سه گانه‌ی ارباب حلقه‌ها حدود 3 میلیار دلار فروش جهانی داشت و در مجموع نامزد دریافت 30 جایزه اسکار شد که 17 جایزه‌ی اسکار برای این سه گانه به ارمغان آورد و از این بین بیشترین سهم را «ارباب حلقه‌‌ها: بازگشت پادشاه» با دریافت 11 جایزه اسکار داشت، که یکی از رکورد داران جوایز اسکار در تاریخ این مراسم است.

این سه گانه حاصل ساخته شدن 3 عدد از بهترین فیلم‌های تاریخ سینما بر اساس یکی از بهترین رمان‌های حماسی-فانتزی تاریخ است، رمان ارباب حلقه‌ها برای دوره‌ای در دهه 1950 آنقدر پرفروش بود که گفته می‌شود بیشتر از انجیل می‌توانستید کتاب ارباب حلقه‌ها را در خانه‌ی هر شهروند اروپایی و آمریکایی پیدا کنید حال چنین داستان قدرتمندی را با بهترین کارگردانی، بهترین بازیگری، بهترین صداگذاری، بهترین تدوین، بهترین فیلمبرداری و بسیاری بهترین دیگر کنار هم قرار دهید و ببینید که برای ساخته شدن این سه گانه بهترین‌های دنیا در حرفه‌های مختلف و از زمان‌ها مختلف نهایت تلاش خود را انجام داده‌اند تا چنین اثر فاخری ساخته شود.

در حال حاضر هم شبکه‌ی آمازون پرایم ویدئو در حال آماده سازی سریال ارباب حلقه‌ها به امید تکرار موفقیت‌های گذشته با مخارج بسیار سنگین است.

رستگاری در شاوشنک – The Shawshank Redemption

The Shawshank Redemption

فیلم «رستگاری در شاوشنک» در حال حاضر جایگاه اول بین 250 فیلم برتر را با بیش از 2 میلیون رای از نگاه مخاطبان IMDb دارد که به خودی خود دستاورد بزرگی است و البته باعث می‌شود که تماشای این فیلم یکی از بایدهای زندگی هر شخص باشد.

انتخاب یک فیلم به عنوان بهترین فیلم تاریخ سینما غیر ممکن و البته غیر منطقی است چراکه دنیای هنر شبیه به ریاضیات نیست که به طور قطع بگوییم عدد 9 از عدد 8 بیشتر است، هنر همیشه پیچیده است و زوایای مختلفی دارد که نمی‌شود به طور مطلق درمورد آن قضاوت کرد، بخصوص اثر هنری مثل یک فیلم که طیف وسیعی از هنرهای مختلف را در بر می‌گیرد، با همه‌ی این صحبت‌ها هنوز هم دنیا به طور گسترده‌ای اصرار دارد که رستگاری در شاوشنک بهترین فیلم تاریخ سینما است شاید این جمله کاملا معتبر نباشد اما حداقل نشان می‌دهد که تماشای این فیلم را نباید به فردا واگذارد کرد.

این فیلم از آن دسته فیلم‌هایی بود که در زمان اکران خیلی قدر آن دانسته نشد و با گذشت زمان سینما دوستان کم کم به ارزش آن پی بردند به همین دلیل رستگاری در شاوشنک در مراسم اسکار سال 1994 نامزد دریافت 7 جایزه شد ولی هیچکدام را دریافت نکرد، چطور می‌شود بهترین فیلم تاریخ حتی در یک رشته آن هم فقط در سال 1994 بهترین نباشد؟ به نظر می‌رسد رستگاری در شاوشنک کمی از زمان خودش جلوتر بوده، حتی در گیشه هم فروش خوبی نداشت اما بعدها 320 هزار نسخه‌ی سینمای خانگی به فروش رساند.

یکی از مهمترین نکات فیلم دیالوگ‌های بی نظیر آن است، انگار برای هر دیالوگ چندماه وقت کنار گذاشته باشند همه چیز حساب شده و دقیق است چندتا از معروف ترین نقل و قول‌های تاریخ سینما از همین فیلم برداشت شده و بعضی از همین دیالوگ‌ها برای حضور در لیست برترین نقل قول‌های سینمایی تاریخ سینما به انتخاب بنیاد فیلم آمریکا نامزد شده‌اند.

این فیلم بر اساس رمانی از نویسنده‌ی محبوب هالیوودی استیون کینگ با نام «ریتا هیورث و رستگاری در شاوشنک» و به کارگردانی فرانک دارابونت ساخته شده و از چهره‌های مشهور آن می‌توان به مورگان فریمن و تیم رابینز اشاره کرد.

داستان درباره‌ی بانکدار جوانی است که به جرم قتل همسر و معشوق همسرش به حبس ابد در زندان ایالتی شاوشنک محکوم می‌شود، او اصرار دارد که چنین جرمی مرتکب نشده ولی به هرحال زندانی می‌شود، ماجراهای سر و کله زدن او با افراد سطح پایین جامعه در زندان و آشنایی او با دیگر زندانیان ماجرای بسیار جالبی است البته داستان خیلی بزرگتر از آن چیزی است که فکر می‌کنید.

تایتانیک – Titanic

Titanic

در یک جمله «تایتانیک» بدون شک موفق ترین فیلم تاریخ سینما در سراسر دنیا است.

تایتانیک در کسب موفقیت‌هایی که یک فیلم می‌تواند کسب کند در طول تاریخ کاملا بی رقیب است، این فیلم هم از نگاه مردم محبوب و مشهور است و هم از نظر منتقدین جز بهترین فیلم‌هاست، تایتانیک همزمان رکورد دار دریافت بیشترین اسکار با دریافت 11 جایزه و بیشترین نامزدی برای دریافت جایزه با حضور در 15 رشته‌ی مختلف است، تنها موفقیت دیگری که فیلم می‌تواند کسب کند موفقت تجاری است که تایتانیک با فروش جهانی نزدیک به 2 میلیارد دلار در سال 1997 پرفروش ترین فیلم تاریخ سینما شد و امروز بعد از فیلم‌های انتقام جویان: پایان بازی و آواتار رتبه‌ی سوم را در دست دارد البته با احتساب تورم تایتانیک در رتبه‌ی سوم بعد از برباد رفته و آواتار قرار خواهد گرفت.

کسب کردن رضایت مخاطب عام و منتقدان حرفه‌ای، فروش در گیشه و ماندگاری اثر هرکدام به خودی خود بسیار سخت و دست نیافتنی هستند و کسب کردن همه‌ی آن‌ها با هم تقریبا محال است، حال اگر تنها فیلمی که توانسته این امر محال را انجام دهد ارزش تماشا ندارد پس کدام فیلم را باید تماشا کرد؟

درباره‌‌ی سکانس‌ها و دیالوگ‌های ماندگار هم که اطمینان دارم چند میلیارد نفر سکانس پایانی فیلم که جک و رز روی آب هستند را دیده‌اند حتی اگر فیلم را تماشا نکرده باشند، همچنین سکانس ایستادن جک و رز روی عرشه کشتی در حالی که رز دست‌هایش را باز کرده سکانس بسیار معروف و آشنایی است.

داستان تایتانیک درمورد غرق شدن کشتی تایتانیک در سال 1912 است که بزرگترین کشتی دنیا تا آن زمان بود و به شکل دردناکی افراد زیادی در این حادثه جان باختند، البته فیلمنامه آمیزه‌ای از واقعیت و فانتزی است و به همین ترتیب فقط بعضی از اتفاقات و بعضی از افراد وجود خارجی داشته‌اند و قسمت‌هایی از داستان و تعدادی از شخصیت‌ها هم ساخته‌ی ذهن فیلمنامه نویس هستند.

فارست گامپ – Forrest Gump

Forrest Gump

فیلم فارست گامپ شرایطی تقریبا شبیه به تایتانیک دارد این فیلم هم تقریبا در همه‌ی زمینه‌های ممکن موفق بوده هرچند سطح موفقیت به اندازه‌ی تایتانیک نیست با این وجود فارست گامپ را می‌توان یکی از محبوب ‌ترین فیلم‌های تاریخ هالیوود دانست، از آن دسته فیلم‌هایی است که طرفدار هر ژانر یا فیلم به خصوصی که باشید نمی‌توانید فارست گامپ را نادیده بگیرید.

فارست گامپ یکی از بهترین فیلم‌های تام هنکس بازیگر محبوب هالیوودی است که احتمالا نامش را در این مطلب بارها خواهید دید و یکی از مهمترین و شاید مهمترین نقطه قوت فیلم هم هنرنمایی تام هنکس در نقش فارست گامپ است، شخصیتی دوست داشتنی، مهربان و ساده لوح که درس‌های زیادی برای مردم دنیا دارد شاید در نگاه اول فارست گامپ احمق به نظر برسد ولی او احمق نیست او یک انسان خارق‌العاده است که قلب بزرگی دارد و همین باعث می‌شود که متفاوت و ساده لوح به نظر برسد.

این فیلم در مراسم اسکار سال 1995 در 13 رشته‌ی مختلف نامزد دریافت جایزه شد و موفق به دریافت 6 جایزه در رشته‌های جایزه اسکار بهترین فیلم، بهترین فیلمنامه‌ی اقتباسی، بهترین کارگردانی، بهترین تدوین، بهترین جلوه‌های ویژه، بهترین بازیگر نقش اول مرد (برای تام هنکس) از بین 13 رشته شد.

این فیلم به کارگردانی رابرت زمیکس بر پایه رمانی با همین نام نوشته‌ی وینستون گروم ساخته شده است و محصول سال 1994 از کمپانی پارامونت پیکچرز است که با بودجه‌ی 55 میلیون دلاری فروش حدود 677 میلیون دلاری را در بازار جهانی تجربه کرد و به یکی از پرفروش ترین فیلم‌های همان سال تبدیل شد.

داستان فیلم از جایی آغاز می‌شود که فارست روی یک نیمکت نشسته و با آمدن خانمی شروع به صحبت کردن و بازگو کردن داستان زندگی‌اش می‌کند داستان زندگی او طیف وسیعی از اتفاقات مهم تاریخ معاصر ایالات متحده را در بر می‌گیرد، داستان پیرامون شخصیت فارست است و در عین حال وقایع تاریخی را به شکلی طنز گونه دوره می‌کند و در همین حین درس‌های زندگی و اخلاقی هم به مخاطب می‌دهد.

سه گانه‌ی پدرخوانده – The Godfather

The Godfather

سالانه فیلم‌های زیادی در هالیوود ساخته می‌شوند اما خودتان قضاوت کنید چند فیلم در طول تاریخ آنقدر مشهور، محبوب و تاثیرگذار بوده‌اند که بعد از گذشت نزدیک به نیم قرن هنوز هم اشاراتی به سکانس‌های مختلف آن‌ها بشود؟ و از آن مهمتر هنوز هم پیامشان در ذهن مردم باقی مانده باشد؟

بعد از گذشت این مدت طولانی هنوز بهترین تصویری که از یک خانواده‌ی مافیایی در ذهنمان شکل می‌گیرد تصویری است که فیلم پدر خوانده ساخته، بسیاری از افراد حتی بدون اینکه فیلم را دیده باشند تصویری که از یک خانواده‌ی مافیایی دارند تصویری است که پدر خوانده به آن‌ها داده چراکه تقریبا همه‌ی فیلم‌های بعد از این اثر، خواسته یا ناخواسته از الگوهای پدر خوانده پیروی کرده‌اند.

مارلون براندو یکی از بهترین بازیگران تاریخ هالیوود تا به امروز و یکی از موثرترین افراد در حرفه‌ی بازیگری که الگوی بسیاری از بازیگران مطرح امروزی است برای بازی در فیلم پدر خوانده جایزه اسکار بهترین بازیگر مرد را در سال 1973 به دست آورد که البته در یک حرکت تاریخی به نشانه‌ی اعتراض به تبعیضات هالیوود از گرفتن این جایزه خود داری کرد.

پدر خوانده یک مجموعه‌ی سه قسمتی است که به گفته‌ی خیلی‌ها از جمله خود کارگردانِ این سه گانه (فرانسیس فورد کوپولا) اولین فیلم پدرخوانده بهترین عنوان این سه گانه است و شاید سخت ترین آن‌ها هم برای تولید همین فیلم بوده چراکه بیشتر تصویر سازی‌ها، شخصیت سازی‌ها و تحقیقات مورد نیاز پیرامون خانواده‌های مافیایی برای ساخته شدن فیلم در قسمت اول صورت گرفته‌اند.

فیلم‌های پدرخوانده 1 و پدرخوانده 2 که به فاصله‌ی 2 سال از یکدیگر اکران شده‌اند به ترتیب رتبه‌های دوم و سوم را در بین 250 فیلم برتر تاریخ از نگاه IMDb دارند که پدرخوانده را به موفق ترین چندگانه‌ی تاریخ سینما از این نظر تبدیل می‌کند و نمره‌ی متای 100 از 100 برای پدرخوانده‌ی 1 یکی دیگر از افتخارات این مجموعه است نمره‌ای که با کمی اغراق داده شده چراکه هیچ اثری کامل نیست اما همچنان نشان دهنده‌ی احترام دنیای سینما به فیلم پدرخوانده است.

از کنار همه‌ی جوایز و افتخارات و احترامات که بگذریم مهمترین دلیل برای تماشای این فیلم حال و هوای بی نظیر آن است، به تصویر کشیدن قدرت‌های یک خانواده‌ی مافیایی و احترام عمیق همه‌ی خانواده‌ی کورلئونه و اطرافیان به ویکتور کورلئونه و بازی بی‌نقص ستاره‌های این اثر(مارلون براندو، آل پاچینو، جیکز کان و…) در کنار یک موسیقی متن زیبا و تاثیرگذار تجربه‌ای عمیق و فراموش نشدنی از یک فیلم سینمایی برای همه‌ی مخاطبان است.

نجات سرباز رایان – Saving Private Ryan

Saving Private Ryan

نجات سرباز رایان یکی دیگر از آثار موفقی است که تام هنکس به عنوان نقش اصلی در آن هنرنمایی کرده است، این فیلم هم در مراسم اسکار سال 1999 در 11 رشته‌ی مختلف نامزد دریافت جایزه‌ی اسکار شد و از بین این 11 جایزه موفق شد در 5 رشته برنده‌ی جایزه‌ی اسکار باشد.

با وجود اینکه فیلم محصول سال 1998 است اما از نظر کیفیت تصاویر و اکشن‌ها به سختی می‌توان حتی فیلم‌های سالهای اخیر را با آن مقایسه کرد، 27 دقیقه‌ی ابتدایی این فیلم که رسیدن نیروهای متفقین به فرانسه در تاریخ 6 ژوئن 1994 را نشان می‌دهد یکی از مشهورترین دقایق تاریخ سینمای هالیوود است، چند دقیقه‌ای که به نحوی باعث شد نبرد ساحل نرماندی معروف ترین نبرد جنگ جهانی دوم شود و بعدها فیلم‌ها و حتی بازی‌های ویدئویی فراوانی با موضوع این نبرد ساخته شوند و از بین همه‌ی آن‌ها با وجود پیشرفت‌های فراوان دنیای سینما هنوز هم نجات سرباز رایان بهترین یا حداقل یکی از بهترین آثاری است که این نبرد را به تصویر کشیده.

داستان فیلم درمورد برادران رایان است، چهار برادر که از ایالات متحده وارد جنگ جهانی شده بودند و وقتی که وزیر جنگ آمریکا متوجه می‌شود که سه تا از چهار برادر در جنگ جان خود را از دست داده‌اند دستور می‌دهد که برادر چهارم به خانه و پیش مادرش برگردد و در ادامه روایت ماموریت بازگرداندن سرباز جک رایان به خانه است.

جالب است بدانید چندین بازیگر مشهور و بزرگِ امروزی هالیوود مثل: «مت دیمون» (Matt Damon)، «وین دیزل» (Vin Diesel) و «برایان کرانستون» (Bryan Cranston) در فیلم نجات سرباز رایان کنار تام هنکس حضور داشتند که هیچکدام به اندازه‌ی امروز محبوب و مشهور نبودند.

نجات سرباز رایان فیلم بسیار موثری در ژانر جنگ بود که همه‌ی فیلم‌های بعد از خود را تحت تاثیر قرار داد و همچنین سینما را با داستان‌های جنگ جهانی دوم دوباره آشتی داد، این فیلم نشان داد که واقعیت‌های جنگ خیلی وحشتناک تر و بی رحمانه تر از آن چیزی است که مردم فکر می‌کردند و جنگ جهانی دوم را می‌توان بسیار عمیق تر بررسی کرد و روایت‌های بیشتری برای این واقعه تاریخی تلخ وجود دارد.

بتمن شوالیه تاریکی – The Dark Knight

فیلم joker

این فیلم بتمن: شوالیه تاریکی نام دارد اما همه چیزش را مدیون جوکر است، هیث اَندرو لِجِر در نقش جوکر آنچنان درخشید که همه‌ی کاراکترها، جلوه‌های ویژه، کارگردانی بی‌نظیر کریستوفر نولان و داستان جذابِ فیلم همه و همه در حاشیه‌ی این هنرنمایی تکرار نشدنی قرار گرفتند.

هرچند چنین درخششی بدون هزینه امکان پذیر نبود و هزینه‌ی آن هم چیزی نبود جز زندگی هیث لجر، او برای آماده شدن برای بازی در نقش جوکر بیش از یک ماه خود را در یک اتاق حبس کرد تا جوکر را درک کند، تا این شخصیت دیوانه و پیچیده را درون خود پرورش دهد او آنقدر در شخصیت جوکر غرق شد که وقتی فیلم بتمن: شوالیه تاریکی را تماشا می‌کنید هیچ اثری از هیث در فیلم نیست چیزی که شما می‌بینید جوکر است، خود جوکر.

اما تراژدی وقتی اتفاق افتاد که بعد از پایان فیلم هیث نمی‌توانست خودش را از جوکر جدا کند و با وجود اینکه دوستان و نزدیکانش می‌گویند که او سعی داشته درگیری‌های ذهنی‌اش را بروز ندهد اما همه متوجه شده بودند که او درگیر است، او برای مدت چند ماه با افسردگی شدید و درگیری‌های ذهنی دست و پنجه نرم کرد و نهایتا در 22 ژانویه 2008 و در سن 28 سالگی به دلیل مصرف چندین نوع قرص آرام بخش، مسکن و خواب آور به طور همزمان دچار مسمویت شد و از دنیا رفت تا یکی از بزرگترین تراژدی‌های تاریخ سینما را رقم بزند.

با وجود اینکه فیلم در حاشیه‌ی اتفاقات پیرامون هیث و درخشش بی‌نظیرش قرار گرفت این تنها دلیل برای تماشای آن نیست، شوالیه تاریکی نامزد دریافت ۸ جایزه اسکار شد که از این بین، جایزه بهترین تدوین صدا و بهترین بازیگر نقش مکمل مرد برای هیت لجر را دریافت کرد هرچند هیث دیگر در قید حیات نبود که جایزه‌اش را در دست بگیرد.

شوالیه تاریکی برای بازی هیث لجر، کریستین بیل، گری اولدمن و همچنین کارگردانی فوق‌العاده کریستوفر نولان مورد ستایش منتقدین قرار گرفت و در گیشه هم با فروش 1 میلیارد دلاری بسیار خوب عمل کرد، این فیلم در حال حاضر بین 250 فیلم برتر از نگاه مخاطبان IMDb رتبه‌ی چهارم را به خود اختصاص داده.

داستان این فیلم همانطور که مشخص است روایت درگیری بتمن و جوکر است که به سطحی جدید و درگیری‌هایی عمیق‌تر از همیشه کشیده شده چندین سکانس از فیلم شوالیه تاریکی بین سکانس‌هایی در تاریخ سینمای ماندگار خواهند شد قرار دارند.

میلیونر زاغه نشین – Slumdog Millionaire

Slumdog Millionaire

اگر فکر می‌کنید سینمای جهان در هالیوود خلاصه می‌شود کاملا در اشتباه هستید، میلیونر زاغه نشین محصول بریتانیایی است که در هند ساخته شده، یک اثر فوق‌العاده جذاب، پرمفهوم، خوش ساخت و متفاوت که نشان می‌دهد فیلم خوب می‌تواند در هر کشوری ساخته شود هرچند نمی‌توان انکار کرد که هالیوود قلب سینمای جهان است.

دنی بویل کارگردان این اثر تصمیم گرفت برخلاف بسیاری از فیلم‌های بالیوودی(سینمای هند) که در استودیو فیلمبرداری می‌شوند، فیلمبرداری را در کوچه‌ها و خیابان‌های هند انجام دهد، حتما می‌توانید تصور کنید با توجه به جمعیت فراوان هند و تغییرات دائمی مناطق زاغه نشین ساختن فیلم در این محیط چقدر می‌تواند مشکل باشد اما دنی بویل این دردسرها را در کنار بسیاری مشکلات دیگر به جان خرید تا یک اثر ماندگار از دل جامعه را تحویل سینما بدهد و تصاویری تازه از فقر را به همراه یک داستان گیرا، شخصیت پردازی عالی و موسیقی جذاب به نمایش بگذارد.

میلیونر زاغه نشین به عنوان یک فیلم خارجی در مراسم اسکار 2009 یک غیر ممکن را ممکن کرد، این فیلم در 10 رشته نامزد دریافت جایزه‌ی اسکار شد و حتی توانست در 8 رشته‌ی بهترین فیلم، بهترین کارگردان، بهترین فیلمنامه اقتباسی، بهترین تصویر برداری، بهترین تدوین فیلم، بهترین موسیقی متن، بهترین ترانه و بهترین ترکیب صدا جایزه‌ی اسکار را دریافت کند تا مراسم اسکار سال 2009 تماما در حاشیه‌ی یک فیلم خارجی قرار بگیرد.

داستان درمورد یک پسر 18 ساله یتیم و فقیر ساکن شهر بمبئی است که در مسابقه‌ی «چه کسی می‌خواهد میلیونر شود؟» شرکت می‌کند و وقتی در این مسابقه خیلی خوب عمل می‌کند پلیس به او مشکوک می‌شود که شاید این پسر در مسابقات تقلب کرده و به این ترتیب پسر مجبور می‌شود داستان زندگی خود را برای این پلیس بازگو کند تا ثابت کند تقلبی در کار نبوده و او در تمام زندگی‌اش در حال تجربه کردن بوده است.

میلیونر زاغه نشین در مراسم گلدن گلوب هم مورد استقبال قرار گرفت و در رشته‌های اصلی یعنی بهترین فیلم، بهترین فیلمنامه، بهترین کارگردانی و بهترین موسیقی جایزه گلدن گلوب را در سال 2009 دریافت کرد تا به یکی از موفق ترین فیلم‌های غیر هالیوودی تاریخ تبدیل شود حتی با احتساب فیلم‌های هالیوودی هم میلیونر زاغه نشین جایگاه بسیار مناسبی بین پر جایزه ترین فیلم‌های تاریخ سینما دارد.

این فیلم که با بودجه‌ی 15 میلیون دلاری ساخته شده بود با فروشی معادل با 378 میلیون دلار یک موفقیت تجاری کامل به شما می‌آمد این میزان فروش برای یک فیلم درام، آن هم درام غیر هالیوودی حیرت انگیز است.

گلادیاتور – Gladiator

Gladiator

«گلادیاتور» (Gladiator) یک فیلم حماسی و به سبک مبارزات شمشیری به کارگردانی ریدلی اسکات است که در سال ۲۰۰۰ و با بازیگری راسل کرو و واکین فینیکس عرضه شده. موسیقی این فیلم توسط آهنگساز بزرگ سینما هانس زیمر ساخته شده‌است و از بهترین موسیقی‌های متن ساخته شده در تاریخ سینما محسوب می‌شود.

فیلم گلادیاتور که الگویی نایاب برای فیلم‌های مبارزه‌ای با شمشیر و حماسی به شمار می‌آید یکی از بهترین هنرمایی‌ها راسل کرو در نقش پدری زخم خورده است که همسر و بچه‌اش به دست پسر پادشاه کشته شده‌اند و او توانایی مقابله با پادشاه را ندارد، او برای بازی درخشانش در این فیلم جایزه اسکار بهترین بازیگر مرد را دریافت کرد.

گلادیاتور همچنین بهترین فیلم کارنامه‌ی بلند بالای ریدلی اسکات است که توانست جایزه اسکار بهترین فیلم را دریافت کند و برای بهترین کارگردانی هم نامزد شود، گلادیاتور به طور کامل در 12 رشته نامزد دریافت اسکار شد که از این بین پنج اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد، بهترین فیلم، بهترین صدا برداری، بهترین طراحی لباس و بهترین جلوه‌های ویژه را دریافت کرد؛ جلوه‌های ویژه گلادیاتور آنقدر جذاب و با کیفیت است که به سختی می‌توان باور کرد این فیلم مربوط به سال 2000 باشد، گلادیاتور در مراسم‌های مختلف دیگر مثل گلدن گلوب و بفتا هم مورد تحسین قرار گرفت وجوایز متعددی کسب کرد.

فیلم گلادیاتور با بودجه‌ی تولید 103 میلیون دلاری بیش از 400 میلیون دلار فروش داشت و با وجود اینکه این فروش برای یکی از بهترین فیلم‌های تاریخی خیره کننده نیست گلادیاتور هم از آن دسته فیلم‌هایی بود که با گذشت زمان سینما دوستان بیشتر با آن آشنا شدند و قدر این اثر هنری را بیشتر دانستند، در حال حاضر گلادیاتور در بین برترین فیلم‌های تاریخ از نظر IMDb در رتبه‌ی 40 تا 50 قرار دارد و قطعا در سبک و ژانر خودش عضو 5 فیلم برتر تاریخ است.

یکی از حقایق جالب ولی ناراحت کننده درمورد فیلم گلادیاتور مرگ «الیور رید» قبل از پایان فیلمبرداری است بعد از مرگ او قسمت‌هایی که باید کاراکتر او حضور می‌داشت خالی می‌ماند و کارگردان این اثر برای آنکه پروژه‌ای به این بزرگی نیمه کار باقی نماند مجبور شد با یک دستگاه اسکن بسیار پیشرفته که در آن زمان نایاب بود صورت الیور را اسکن کند و قسمت‌های باقی مانده از فیلم را که او باید حضور می‌داشت با گرافیک کامپیوتری جایگزین کند، این کار به دلیل تکنولوژی کم یابش در آن زمان برای تیم تولید گلادیاتور حدود 3.5 میلیون دلار هزینه به بار آورد.

فیلم گلادیاتور از معدود فیلم‌های اکشن است که نه تنها سرگرم کننده بودن و کیفیت یک اکشن حرفه‌ای را دارد بلکه همه‌ی ویژگی‌های یک درام فوق‌العاده مثل داستان جذاب، بازیگری و موسیقی عالی را هم به همراه دارد که آن را به یکی از بایدهای تماشا تبدیل می‌کند

لا لا لند – La La Land

La La Land

لا لا لند یک فیلم درام-موزیکال است و با وجود اینکه فیلم‌های موزیکال طرفداران خاص خودشان را دارند اما آنقدر این فیلم جذاب، سرگرم کننده و محبوب است که نمی‌توانستیم آن را وارد این لیست نکنیم، لا لا لند بهترین یا یکی از بهترین فیلم‌های موزیکال تاریخ سینما است که حتی برای آشنایی با سبک فیلم‌های موزیکال هم یکی از بهترین گزینه‌های ممکن براش شروع است.

این فیلم با بازی رایان گاسلینگ و اما استون و به کارگردانی دیمین شزل در سال 2016 اکران شد و شدیدا مورد توجه منتقدین و مخاطبان قرار گرفت این فیلم در لیست بلند بالای جوایز و نامزدی‌های فیلم لا لا لند در مراسم‌های مختلف سراسر دنیا نزدیک به 300 بار نامزد و برنده‌ی جایزه شد که عددی سرسام آور است، لا لا لند فقط در مراسم اسکار در 13 رشته نامزد دریافت جایزه بود که در 6 رشته‌ی بهترین کارگردانی، بهترین بازیگر نقش اول زن، بهترین موسیقی متن، بهترین ترانه، بهترین طراح صحنه و بهترین فیلمبرداری موفق به دریافت جایزه اسکار هم شد.

تماشای لا لا لند مثل تماشای یک رویا است گاهی همه چیز از منطق خارج می‌شود و فقط سرگرم کننده است و گاهی روایتگر یک عشقِ دو طرفه در دنیای واقعی است که با رویا متفاوت است، در دنیای واقعی همه چیز آنطور که می‌خواهیم نیست، گاهی اتفاقاتی رخ می‌دهند که از دست هر دو طرف خارج است، این داستان عاشقانه‌ی جذاب با بهترین موسیقی‌های ممکن و البته یک پایان خیره کننده همه‌ی چیزهایی هستند که هر مخاطبی را برای تماشای این اثر مشتاق می‌کنند.

لا لا لند تنها با بودجه‌ی 30 میلیون دلاری که بخش بزرگی از آن را هم دستمزد بازیگران تشکیل می‌دهد توانست نزدیک به 450 میلیون دلار فروش جهانی داشته باشد، این فروش برای یک فیلم درام و موزیکال در دوره‌ای از سینما که همه‌ی باکس آفیس را فیلم‌های اکشن و فانتزی پر می‌کنند یک موفقت تجاری عالی و یکی از نشانه‌های جذابیت فیلم است.

جزیره شاتر – Shutter Island

Shutter Island

فیلم شاتر آیلند یا جزیره شاتر یک فیلم جنایی، هیجانی و روان شناختی اثر مارتین اسکورسیزی در سال 2010 است، در این فیلم لئوناردو دی کاپریو همانند سه فیلم قبلی اسکورسیزی یعنی دار و دسته‌های نیویورکی، هوانورد و رفتگان در نقش اول حضور دارد، فیلمنامه این فیلم توسط لایاتا کالوگریدیس بر اساس رمانی به همین نام از دنیس لهان نوشته شده است.

جزیره شاتر با بودجه‌ی 65 میلیون دلاری حدود 300 میلیون دلار فروش داشت و مورد استقبال منتقدین و مخاطبان قرار گرفت اما این فیلم در مراسم اسکار حتی نامزد دریافت یک جایزه هم نشد، این فیلم به دلیل زمان نامناسبی که برای اکران انتخاب کرده بود و فاصله‌ی زیادی که با مراسم اسکار داشت نتوانست در مراسم اسکار آنگونه که باید حاضر شود و در شرایط عادی مطمئنا یکی از قوی ترین نامزدهای جوایز مختلف اسکار بود.

اما وقتی از کیفیت یک فیلم مطمئن هستیم چه نیازی به جوایز و سر و صداهای مختلف است که ما را مجاب به تماشا کند؟ فیلمی از اسکورسیزی با درخشش لئوناردو دیکاپریو و مارک رافالو(هالک در دنیای مارول) که سراسر هیجان و دلهره است و به جرأت می‌توان گفت یکی از سه پایان برتر تاریخ سینما را دارد.

به دلیل خطر لو رفتن داستان جزئیات بیشتری را نمی‌توان راجع به پایان بندی فیلم توضیح داد فقط در همین حد که این پایان بر روی آثار فراوانی بعد از خودش تاثیر گذاشت و بعد از تماشا کاملا متوجه خواهید شد که چه فیلم‌هایی در گذشته دیده‌اید که همگی قصد تقلید از این اثر را داشته‌اند ولی تقریبا همگی ناکام بوده‌اند، حسی که بعد از پایان تماشای این فیلم دارید غیر قابل توصیف است، فقط باید تجربه‌اش کنید.

داستان درمورد دو مارشال ایالتی آمریکا است که به یک جزیره‌ی دور افتاده فرستاده می‌شوند که به نظر آزمایشات عجیبی در آن جزیره انجام می‌شود، یکی از بیماران روانی از مرکز درمانی داخل جزیره فرار کرده و فقط یک یادداشت کوتاه از خودش به جا گذاشته، این دو مارشال وظیفه دارند او را پیدا کنند و به مرکز درمانی بازگردانند.

اگر از فیلم‌هایی که بازی ذهنی می‌کنند و تِم روان‌شناختی دارند لذت می‌برید احتمالا شاتر آیلند بهترین فیلمی خواهد بود که تابحال دیده‌اید.

چهارگانه انتقام جویان – Avengers

Avengers

مشهورترین فیلم دهه اخیر بدون شک انتقام جویان: پایان بازی است، امکان ندارد که اخبار سینما را دنبال کرده باشید و نام و موفقیت‌های این فیلم به گوشتان نرسیده باشد.

همیشه سوال است که چطور می‌توان به کمال دست یافت یا حداقل به آن نزدیک شد؟ یک فیلم کامل که بتواند در بدون شک پر رقابت ترین دوره‌ی تاریخ سینما رکورد پرفروش ترین فیلم تاریخ را جابجا کند، رسیدن یا نزدیک شدن به کمال آسان نیست اما زمان و تکاملِ تدریجی می‌تواند چیزهای خارق‌العاده‌ای خلق کند.

این دقیقا اتفاقی است که برای انتقام جویان یا بهتر است بگوییم دنیای سینمایی مارول در طول نزدیک به 80 سال افتاد، فاصله بین اولین کامیک مارول تا فیلم انتقام جویان: پایان بازی که یک جمع بندی کامل برای دنیای سینمایی مارول بود؛ هرچند نمی‌توان ادعا کرد که مارول همیشه قصد رسیدن به این نقطه را داشته و 80 سال پیش برای آن برنامه ریخته است اما شخصیت‌های دنیای مارول هرکدام چندین دهه در حال تکامل بوده‌اند و همگی به شخصیت‌هایی واقعی با داستان‌های عمیق در دنیایی ساختگی تبدیل شده‌اند که با تک تک آن‌ها می‌توان ارتباط برقرار کرد.

مجموعه انتقام جویان مجموعه‌ای از همین شخصیت‌های نام آشنا برای مخاطبان است که هرکدام از قبل شناخته شده‌اند، داستان خود را دارند و برای عده‌ای از مخاطبان جذاب هستند، موفقیتی که انتقام جویان داشت یک شبه نبود و یک سیر تکاملی چندین ساله داشت که احتمالا طولانی ترین دوره‌ی ساخت زیربنا برای ساخته شدن یک فیلم را می‌توان به انتقام جویان: پایان بازی نسبت داد، اگر مشتاقید که ببینید زمان و تکامل چگونه می‌تواند یک اثر بی‌نهایت جذاب خلق کند پیشنهاد می‌کنم فیلم‌های دنیای سینمایی مارول یا حداقل چهار فیلم انتقام جویان را تماشا کنید.

فیلم‌های انتقام جویان فیلم‌هایی بسیار گران قیمتی هستند که بخشی از این هزینه حضور معروف ترین و گران قیمت ترین بازیگران هالیوودی در این فیلم‌ها است و بخش بزرگتری از آن هزینه‌ی جلوه‌های ویژه این فیلم‌ها بوده که می‌توان ادعا کرد بالاترین حد کیفیت را در بین همه‌ی فیلم‌های دنیا دارند، در این فیلم‌ها هرچه که کارگردان تصور کرده و فیلمنامه خواسته با گرافیک‌های کامپیوتری به واقعی ترین شکل ممکن با تکنولوژی امروز ساخته شده است.

در بین فیلم‌های انتقام جویان شاید معروف ترین فیلم و پر سر و صداترینِ آن‌ها پایان بازی باشد اما جذاب ترین آن‌ها قطعا جنگ ابدیت است که همه چیز داشت، از داستان جذاب و عمیق گرفته که برای یک فیلم اکشن و فانتزی اتفاق نادری است تا یکی از بهترین شخصیت‌های منفی سینما و بهترین جلوه‌های ویژه ممکن و تا سکانس‌های غمگین و احساسی و سکانس‌های طنز و خنده دار؛ شاید باورش مشکل باشد که همه‌ی این‌ها را بتوان فقط در یک فیلم جا کرد و آن فیلم را هم خراب نکرد اما خودتان تماشا کنید و قضاوت کنید که حقیقت دارد یا نه.

تلقین – Inception

Inception

تلقین یک بازی ذهنی پیچیده که یکی از سخت ترین فیلم‌های ممکن برای کارگردانی به شمار می‌آید، فیلم‌هایی شبیه به تلقین که ذاتا فیمنامه‌ی پیچیده‌ای دارند فقط با کوچکترین ترین اشتباه از سوی کارگردان می‌توانند برای مخاطب کاملا غیرقابل فهم باشند.

اما تلقین نه تنها قابل فهم و قابل درک است بلکه با پیچیدگی‌هایش حس تازگی و حس زندگی در یک دنیای کاملا جدید را به مخاطبان هدیه می‌دهد، تماشای این فیلم همان حسی را دارد که بعد از حل کردن یک معمای خیلی سخت یا به پایان رساندن یک پازل بزرگ دارید، حسِ به دست آوردن و حس موفق شدن در یک ماموریت سخت.

کارگردانِ این فیلم کریستوفر نولان که کارگردان آثار بزرگی مثل: شوالیه تاریکی، یادگاری، میان ستاره‌ای و دانکرک است می‌گوید که برای پرورش فیلمنامه تلقین بیش از ده سال وقت صرف کرده و شاید باورش سخت باشد که کارگردانی بزرگ مثل نولان بعد از ساخت فیلم‌هایی شاهکار مثل یادگاری، بتمن آغاز می‌کند و پرستیژ(حیثیت) هنوز هم احساس می‌کرد تجربه‌ی کافی برای ساختن فیلم تلقین را ندارد و این پروژه را سال‌ها کنار گذاشت تا در نهایت در سال 2009 بعد از 6 ماه فعالیت مجدد فقط بر روی فیلمنامه نهایتا با کمپانی برادران وارنر وارد مذاکره شد و در همان سال هم ساخت فیلم خودش را آغاز کرد.

فیلم تلقین که تا به اینجای کار با حضور یک کارگردان خبره و فیلمنامه‌ای قوی می‌توانست فوق‌العاده عمل کند به کمک برادران وارنر با سرمایه‌ای 160 میلیون دلاری توانست بهترین بازیگران هالیوودی مثل: لئوناردو دیکاپریو، جوزف گوردون لویت، تام هاردی، کیلین مورفی، مایکل کین و… را جذب کند و همچنین هزینه‌ی ساخته شدن بهترین جلوه‌های ویژه را بپردازد تا تلقین را به یک شاهکار کامل بدل کند که در نهایت با فروش نزدیک به 900 میلیون دلاری توانست چندین برابر هزینه‌ها را هم به برادران وارنر بازگرداند.

دام کاب با بازی لئوناردو دی‌کاپریو یک فرد ماهر در دزدیدن اسرار ارزشمند مورد نیاز سازمان‌های جاسوسی و شرکت‌های تجاری است. او می‌تواند با وسایل مدرن وارد رویای هدفِ خود شود و اطلاعاتی را که نیاز دارد درون رویا از فردِ هدف بیرون بکشد و در دنیای واقعی از آن‌ها استفاده کند او این اسرار را به خریداران متقاضی عرضه می‌کند. دام کاب برای این کار یک گروه حرفه‌ای از روان‌کاوان و معماران خبره دارد که همراه او مخفیانه وارد خواب‌های دیگران شده و سعی می‌کنند اطلاعات را کشف و استخراج کنند.

تلقین یا همان Inception در مراسم اسکار سال 2011 در 8 رشته نامزد دریافت جایزه شد که در 4 رشته‌ی بهترین فیلم‌برداری، بهترین تدوین صدا، بهترین میکس صدا و بهترین جلوه‌های ویژه توانست جایزه اسکار را ازان خود کند، این فیلم در فهرست ۱۰ فیلم برتر بیش از ۲۷۳ منتقد در سال ۲۰۱۰ قرار گرفت و در ۵۵ مورد از آن‌ها دارای رتبهٔ ۱ بود.

بیشتر از اینکه فیلم تلقین به دلیل بهتر بودنش معروف و شایسته‌ی تماشا است بخاطر متفاوت بودنش باید آن را دید، تلقین از معدود فیلم‌هایی است که حس تماشای آن فقط با تماشای همان فیلم به دست می‌آید نه با هیچ فیلم، سریال یا داستان مشابهی اگر به دنبال یک حس متفاوت یا یک اثر متفاوت هستید و تلقین را تماشا نکرده‌اید گزینه‌ی مناسب تری وجود ندارد.

باشگاه مبارزه – Fight Club

Fight Club

فیلم باشگاه مبارزه یا باشگاه مشت زنی اثری به کارگردانی دیوید فینچر در سال 1999 که در ژانر درام-روان شناختی قرار دارد و بر اساس رمانی با همین نام نوشته‌ی چاک پالنیک ساخته شده است.

فیلم باشگاه مبارزه از دسته فیلم‌هایی بود که در زمان خودش درست شناخته نشد و انگار کمی جلوتر از زمان خودش بود، این فیلم در گیشه فروش خوبی نداشت و مدیران استودیو از فیلم راضی بودند تا حدی که سعی کردند با تغییر روش‌های تبلیغاتی مخاطبان بیشتری جذب کنند اما در نهایت فروش خوبی از سینما نصیب آن‌ها نشد، اما با گذشت زمان کم کم مخاطبان درک بهتری از این فیلم و مفاهیم آن پیدا کردند به حدی که فروش دی وی دی‌های باشگاه مبارزه آن را به یک موفقیت تجاری تبدیل کرد و همه‌ی کمبودهای سینما را جبران نمود.

اوضاع درمورد نظرات منتقدین هم به همین صورت بود بعد از اکران این فیلم در سال 1999 منتقدان به دو دسته که عده‌ای عاشق این فیلم بودند و عده‌ای دیگر که آن را یک فیلم ضعیف می‌دانستند تقسیم شدند و باشگاه مبارزه را به پر بحث ترین فیلم سال 1999 تبدیل کردند اما بعد از مدتی کم کم همه‌ی انتقادها کمرنگ شد و باشگاه مبارزه به عنوان فیلمی شایسته‌ی تقدیر و یکی از بهترین فیلم‌های ساخته شده در سینما مطرح شد این فیلم در میان 10 فیلم برتر تاریخ در IMDb قرار گرفت و مجله‌ی Empire نیز در سال 2008 آن را در لیست 500 فیلم برتر تاریخ در جایگاه دهم قرار داد.

نورتون در نقش یک فرد معمولی است که از شغل دفتری خود ناراضی است و احساس خوبی نسبت به زندگی سراسر کسالت خود ندارد او با صابون سازی به نام تایلر داردن (برد پیت) آشنا می‌شود و این دو در کنار هم یک باشگاه مشت زنی راه اندازی می‌کنند، داستان فیلم طوری است که نمی‌توان بیشتر از این وارد جزئیات آن شد وگرنه ممکنه است بخش‌هایی از آن فاش شود که بهتر است خودتان تماشا کنید.

این فیلم با وجود همه‌ی شایستگی‌هایش به دلیل سبک نوآورانه‌اش در مراسم‌های مختلف آن زمان مورد توجه قرار نگرفت و فقط نامزد دریافت جایزه اسکار برای جلوه‌های ویژه شد که آن را هم به فیلم قدرتمند آن سال یعنی ماتریکس باخت، مطمئنا اگر باشگاه مشت زنی چند سال دیرتر ساخته می‌شد می‌توانست جوایز فراوانی کسب کند.

جدایی نادر از سیمین – A Separation

A Separation

وقتی راجع به فیلم‌های همه‌ی دنیا برای مخاطبان جهانی صحبت کنیم جدایی نادر از سیمین را نمی‌توان جز 21 فیلم معروف تاریخ و یا فیلم‌هایی که قبل از مرگ باید دید قرار داد، اما به عنوان یک ایرانی فیلمی که در سراسر دنیا شناخته شده است و ساخته‌ی کشور ما است را نباید از دست داد.

فیلمی که نمره‌ی 95/100 از منتقدان سخت گیر متاکریتیک گرفته و جزء لیست “بایدهای تماشا” و صد فیلم برتر قرن 21 در این وب سایت است، جدایی نادر از سیمین همچنین در لیست صد فیلم محبوب سینما در وب سایت معتبر هالیوود ریپورتر رتبه 31 را دارد و حتی جزء 250 فیلم برتر تاریخ از نگاه IMDb با رتبه‌ی حدود 100 است.

فیلم جدایی نادر از سیمین در مراسم اسکار 2012 برنده جایزه‌ی بهترین فیلم خارجی شد و نامزد دریافت بهترین فیلمنامه‌ی غیراقتباسی شد، همچنین موفق شد در گلدن گلوب همان سال جایزه بهترین فیلم خارجی زبان را دریافت کند که افتخار بزرگی برای آقای فرهادی و البته کشورمان بود، دیوید فیر منتقدِ سینما در تایم اوت نیویورک درباره‌ی این فیلم نوشته: “کلمه‌ی شاهکار برای توصیف این اثر زیادی ملایم است”

فیلم جدایی نادر از سیمین که در خارج از کشور بیشتر با نام جدایی (A Separation) شناخته می‌شود پرفروش ترین فیلم ایرانی در بازار جهانی با فروش حدود 20 میلیون دلاری است که برای سینمای ایران عدد بسیار بزرگی محسوب می‌شود.

داستان این فیلم درباره‌ی یک خانواده‌ی ایرانی است که مادر خانواده یعنی سیمین می‌خواهد از ایران مهاجرت کند ولی نادر نمی‌تواند پدرش را در این کشور تنها بگذارد، سیمین اصرار دارد که دخترشان در خارج از کشور آینده بهتری خواهد داشت ولی نادر چاره‌ای جز ماندن ندارد و…

شاید در نگاه اول این مطلب کمی اغراق آمیز به نظر رسیده باشد، این اتفاقی است که در نوشتن لیستی از معروف ترین‌های تاریخ اجتناب ناپذیر است، این عناوین واقعا لیاقت این مقدار تحسین و تمجید را داشته‌اند.

کدام شاهکار سینمایی که حتی امروز هم می‌تواند برای مخاطبان بهترین انتخاب باشد جای خالیش در لیست احساس می‌شود؟ اگر عنوان مورد نظر شما به اندازه کافی عالی باشد به لیست اضافه خواهد شد

بیشتر بخوانید

  • دانلود برنامه شب نشینی از مهران مدیری (به زودی در شبکه خانگی)
  • بهترین کارگردانان جهان سینما [30 کارگردان برتر تاریخ سینما]
  • بریکینگ بد: فیلم Breaking Bad به زودی منتشر خواهد شد
  • همه‌ی فیلم‌ها و سریال‌های دیزنی پلاس (برنامه‌های شبکه دیزنی)

نوشته فیلم هایی که قبل از مرگ باید دید (21 فیلم معروف دنیا) اولین بار در شهر زمان. پدیدار شد.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا