اخبار کسب و کار

بیوگرافی مارتین اسکورسیزی: چگونه پسری عاشق سینما به یکی از بهترین کارگردانان تاریخ تبدیل شد.

بسیاری اسکورسیزی را بهترین کارگردان تاریخ سینما میدانند اما او برای رسیدن به این درجه زندگی راحتی را پشت سر نگذاشته است و مشکلات فراوانی را تجربه کرده است.

مارتین اسکورسیزی در ۱۷ نوامبر سال ۱۹۴۲ در کویینز شهر نیویورک متولد شد. والدین او عاشق سینما بودند و این علاقه را به فرزندانشان منتقل کرده‌اند. پدرش چارلز و مادر او کاترین در شهر نیویورک کار میکردند و بازیگری را به عنوان شغل دوم خود انتخاب کرده بودند. مارتین در محله‌ای مذهبی و ایتالیایی‌ بزرگ شده بود. او در کودکی مبتلا به بیماری آسم شد و نمیتوانست با هم‌محله‌ای‌های خود بازی کند یا عضو گروه ورزشی شود. به همین دلیل والدین او تصمیم گرفتند تا مارتین را بیشتر به سینما ببرند تا اوقاتش به بیهودگی سپری نشود. همین تصمیم شروع آتش عشق به سینما در وجود اسکورسیزی محسوب میشود. در هیمن دوران تماشای فیلم‌های حماسی مانند Land of the Pharaohs اثر هاوارد هاکس و El Cid با بازی سوفیا لورن نحوه‌ی نگاه او را نسبت به سینما شکل دادند. مارتین اهمیت زیادی به سینمای کشور اجدادش، ایتالیا، میدهد که این ویژگی او با تماشای فیلم‌های دزد دوچرخه و Paisan در سنین نوجوانی او شکل گرفته است. البته خود او در مصاحبه‌ای از تاثیر سینمای موج نو فرانسه بر خودش و هنرش گفته است: ((

موج نوی سینمای فرانسه بر تمامی فیلمسازان بعد از خودش تاثیر گذاشته است، چه آنهایی که این فیلم‌هارا دیده‌اند و چه آن‌هایی که اصلا این فیلم‌ها را ندیده‌اند.))

اگرچه که اسکورسیزی علاقه‌ی فراوانی به سینما و موسیقی داشت و با آن‌ها بزرگ شده بود اما انتخاب اول او برای تحصیلات درس‌های مذهبی بود. مارتین تصمیم خود را گرفته بود که کشیش شود و حتی در دبیرستانی مذهبی ثبت‌نام کرده بود. ولی بالاخره او صبرش تمام شد و نتوانست زندگی خود را با کشیش بودن تطبیق دهد. سپس او در دانشگاه هنر نیویورک ثبت‌نام کرد و در سال ۱۹۶۴ مدرک زبان انگلیسی خود را اخذ کرد. اسکورسیزی باز هم به درس خواندن ادامه داد و پس از ساخت سه فیلم کوتاه مدرک سینمای خود را دریافت کرد. او در طول تحصیل خود با تلما شونمیکر و هاروی کایتل آشنا شد. این سه همکاری‌های زیاد و فوق‌العاده‌ای با یکدیگر داشته‌اند و حتی همکاری اسکورسیزی با شونمیکر تا فیلم Silence نیز ادامه داشته است.

اولین فیلم‌های بلند اسکورسیزی و دوستی با بزرگان

پس از پایان تحصیلات، مارتین اسکورسیزی به همراه دوستان دانشگاهی خود،شونمیکر و کایتل، اولین فیلم خود با نام Who’s That Knocking At my Door را ساخت. این فیلم قرار بود آغاز ساخت یک سه‌گانه درام باشد. او در اوایل دهه ۷۰ با “کله‌شق‌های سینما” (برایان دی پالما، فرانسیس فورد کاپولا، جورج لوکاس و استیون اسپیلبرگ) آشنا شد. این چهار نفر کمک زیادی به او کردند تا بتواند به کارگردانی ادامه دهد و حتی این برایان دی پالما بود که رابرت دنیرو را به اسکورسیزی معرفی کرد. سپس یکی از بهترین زوج‌های سینمایی تاریخ درست شد. اسکورسیزی برای مدتی دستیار کارگردان بود تا در سال ۱۹۷۲ فیلم Boxcar Bertha را ساخت. این فیلم آغاز حمایت تهیه‌کننده‌ها و فیلمسازان مختلف از او بود تا به کارش ادامه دهد. جان کاساوتیس، تهیه‌کننده این فیلم فکر میکرد که ساخت این فیلم برای کارگردان با استعدادی مانند اسکورسیزی کوچک بود و او باید به سراغ کارهای بزرگتری برود. بسیاری از بزرگان دنیای سینما نیز تجربیات خود را به اسکورسیزی منتقل میکردند تا او بتواند فیلم‌های پخته‌تری بسازد برای مثال جیمز کورمن تهیه‌کننده فیلم باکسکار برتا به او یاد داد که چگونه فیلم‌های کم هزینه اما سرگرم‌کننده بسازد. این حمایت‌ها فقط به فیلمسازان ختم نمیشد بلکه منتقدانی بزرگ مانند پاولین کیل او را تحسین کردند.

who's that knocking at my door
نمایی از فیلم Who’s that Knocking At My Door

بعد از این حمایت‌ها، زمان ساخت اولین فیلم بزرگ مارتین رسید. او به همراه کایتل و دنیرو فیلم Mean Streets را ساختند. این نقطه‌ی عطف حرفه‌ی سینمایی اسکورسیزی، کایتل و دنیرو محسوب میشد و ‌آن‌ها را به محبوبیت زیادی رساند. با اینکه اسکورسیزی فیلم‌های کمی ساخته بود اما نوع فیلمسازی او زبانزد سینمادوستان شده بود. در سال ۱۹۷۴ الن برستین، مارتین اسکورسیزی را برای کارگردانی فیلم Alice Doesn’t Live Here Anymore انتخاب کرد و خود برستین نیز برای بازی در نقش اول این فیلم برنده جایزه‌ی بهترین بازیگر زن­­ اسکار شد. علارغم موفقیت عظیم این فیلم، اسکورسیزی تصمیم گرفت تا بر روی یک مستند کار کند. او در این مستند به محله‌ی قدیمی خود بازگشت تا درباره‌ی ریشه‌های خانوادگی خود فیلم بسازد. این فیلم ایتالیایی آمریکایی نام داشت که والدین او نیز در این مستند حضور داشتند.

موفقیت عظیم مارتی و بابی با مرد تنهای خدا

در سال ۱۹۷۶ نوبت به روایت تاریک و خشن دیوانه‌شدن مرد تنهای خدا رسید. اسکورسیزی با ساخت فیلم Taxi Driver سینما را تکان داد و او را به یکی از بهترین کارگردانان تبدیل کرد. او این موفقیت را کمی مدیون مایکل چپمن فیلمبردار راننده تاکسی میباشد. چپمن با استفاده از رنگ‌های قوی، کنتراست بالا و حرکات دوربین خارق‌العاده استایل خاصی را به این فیلم آورده است. رابرت دنیرو در نقش اول این فیلم به نام ترویس بازی میکند و نامزد اسکار بهترین بازیگر مرد هم شد. جودی فاستر نیز در این فیلم یک نقش بسیار پر حاشیه را بازی کرد و بسیاری سن پایین او برای این نقش را نقد کرده‌اند و آن را اشتباه میدانستند. این فیلم آغاز همکاری‌های بسیار زیاد بین اسکورسیزی و پل شریدر، نویسنده‌ی اسطوره‌ای دنیای هالیوود، محسوب میشود. اگرچه که این فیلم تاثیر زیادی بر روی جامعه داشت و سال‌ها بعد از پخش فیلم فردی که قصد ترور رونالد ریگان را داشت در دادگاه اعلام کرده بود که قصد داشته که جودی فاستر را تحت تاثیر قرار دهد و کاملا ادای شخصیت ترویس بیکل را درمی‌آورده است. واکنش‌های منتقدان نسبت به این فیلم بسیار مثبت بود و امروزه نیز بسیاری آن را بهترین فیلم تاریخ میدانند. اسکورسیزی توانست نخل طلای بهترین فیلم کن را به خانه ببرد اما این فیلم در مراسم اسکار دست خالی برگشت و فقط در چهار رشته نامزد بود. بسیاری جایزه نبردن این فیلم در اسکار را بزرگترین ناحقی تاریخ این مراسم میدانند.

marty and bobby in taxi driver
مارتین اسکورسیزی و رابرت دنیرو در نمایی از فیلم راننده تاکسی

شکست بزرگ مارتین و فرشته‌ای به نام دنیرو

پس از موفقیت عظیم فیلم راننده تاکسی، اسکورسیزی تصمیم گرفت تا با ساخت فیلمی موزیکال ادای احترامی به شهر نیویورک بکند. او قصد داشت تا تم‌های موزیکال قدیمی را به شهر نیویورک بیاورد تا بتواند فیلمی شخصی بسازد. استودیو‌های بزرگ هم به علت فروش زیاد فیلم قبلی او حاضر تهیه بودجه عظیم فیلم بودند و اسکورسیزی فیلم New York New York را به روی پرده‌های سینما برد. این فیلم در گیشه با شکست بسیار بدی روبه رو شد و ضرر مالی زیادی به اسکورسیزی زد. منتقدان هم نظرات ضد و نقیضی نسبت به آن داشتند. New York New York داستان عاشقانه‌‌ای در دنیای موزیکال را روایت میکند و رابرت دنیرو هم نقش اول داستان را برعهده داشت. تنها موفقیت فیلم سال‌ها بعد اتفاق افتاد زمانیکه فرنک سیناترای بزرگ یکی از آهنگ‌های فیلم را بازخوانی کرد و محبوبیت فراوانی پیدا کرد. اما شکست سنگین فیلم باعث شد تا مارتین اسکورسیزی به افسردگی مبتلا شود و مدتی بعد هم به دام اعتیاد به مواد مخدر افتاد. هیچ راه نجاتی برای مارتین دیده نمیشد تا اینکه رابرت دنیرو عزم خود را جزم کرد تا دوستش را نجات دهد. خود اسکورسیزی در مصاحبه‌های متعددی به این موضوع اعتراف کرده است که این دنیرو بود که جان او را نجات داد وگرنه خیلی زود جان خود را از دست میداده است. بعد از تمام این اتفاقات اسکورسیزی با کمک دنیرو فیلم خارق‌العاده‌ی گاو خشمگین را روانه‌ی سینماها کردند. این فیلم بازگشت دوباره اسکورسیزی به اوج محسوب میشود. این فیلم نامزد ۸ جایزه اسکار شد و خود اسکورسیزی هم برای اولین نامزد جایزه اسکار شد. دوستان او، رابرت دنیرو و تلما شونمیکر، برنده‌ی جایزه بهترین بازیگر مرد وبهترین تدوین شدند و بسیاری از منتقدان آن را بهترین فیلم دهه هشتاد میدانند.

سپس اسکورسیزی تصمیم گرفت از حال و هوای نیویورکی خاص فیلمهایش دور شود و فیلم The King Of Comedy را کارگردانی کرد. این فیلم پنجمین همکاری دنیرو با اسکورسیزی به حساب می‌آید. سلطان کمدی نتوانست در گیشه زیاد موفق عمل کند اما جای خودش را در دل منتقدان باز کرد. پس از مدتی مخاطبان بیشتر با کیفیت فیلم آشنا شدند و طرفداران فیلم به ندرت زیاد شدند. محتوای این فیلم در نقد دنیای رسانه ، توجه بیش از اندازه به سلبریتی و تلاش برای رسیدن به شهرت میباشد.

پس از این فیلم اسکورسیزی به دنبال ساخت فیلمی به سبک کارهای اولیه‌ی خودش رفت. فیلم After Hours مانند کارهای اول او با بودجه‌ی کم، فضاسازی در منهتن و فیلمبرداری در شهر ساخته شده است. این فیلم یک کمدی سیاه درباره‌ی یک شب بسیار بد برای دو مرد از شهر نیویورک است.

در سال ۱۹۸۶ و ۸۷ دو کار در کنار یکدیگر ساخت: یکی ساخت موزیک ویدیویی برای آهنگ Bad از مایکل جکسون و دیگری ساخت دنباله‌ای بر فیلم The Hustler به کارگردانی رابرت روسن با نام Color Of Money.

Marty And Tom Cruise
اسکورسیزی و تام کروز در پشت صحنه رنگ پول

در فیلم رنگ پول، پل نیومن و تام کروز به عنوان نقش‌های اول فیلم زوج سینمایی جذابی را تشکیل داده‌اند. در کنار سبک خاص کارگردانی اسکورسیزی، او از تکنیک‌های فیلم‌های عامه پسند استفاده کرده است تا بیشتر به سلیقه‌ی مخاطبان بخورد و همین باعث موفقیت عظیم فیلم در گیشه و در فصل جوایز شد. پل نیومن بعد از سال‌ها برنده جایزه اسکار شد ولی اسکورسیزی نتوانست نامزدی اسکار را دریافت کند. این موفقیت عظیم فیلم بالاخره به اسکورسیزی اجازه داد تا فیلمی که سال‌ها در صدد ساخت‌ آن بود را جلو ببرد و آن هم فیلمی براساس رمان آخرین وسوسه مسیح بود.

ساخت فیلم پرحاشیه‌ی مسیح

پس از موفقیت فیلم رنگ پول، مارتین بالاخره بودجه‌ی لازم برای پروژه‎‌ی مورد علاقه‌ی خود را پیدا کرد. باربارا هرشی رمان آخرین وسوسه مسیح را در حین ساخت فیلم Boxcar Bertha به اسکورسیزی معرفی کرده بود و او از همان زمان علاقه‌ی شدیدی به ساخت فیلمی براساس داستان این کتاب داشت. اسکورسیزی در سال ۱۹۸۳ کارهای پیش تولید ساخت این فیلم را تمام کرده بود و قرار بود این فیلم با بازی ایدن کویین و استینگ ساخته شود اما پس از تهدیدهای مذهبی‌ها ساخت فیلم توسط کمپانی پارامونت کنسل شد. دوباره در سال ۱۹۸۸ اسکورسیزی ساخت فیلم را از سر گرفت و این بار ویلم دفو و دیوید بویی بازیگران اصلی فیلم شدند. قبل از پخش فیلم تظاهرات گسترده‌ی جهانی برعلیه پخش این فیلم آغاز شد که باعث شد تا آخرین وسوسه‌ی مسیح از یک فیلم کوچک با بودجه‌ای بسیار کم تبدیل به یک پدیده‌ی رسانه‌ای بزرگ شود. این اتفاق مورد پسند تهیه‌کننده‌های دهه هشتاد هالیوود محسوب میشد. اما جدا از تمام حواشی پخش این فیلم، اثری بسیار مهم در کارنامه‌ی اسکورسیزی است و منتقدان نیز از آن بسیار استقبال کرده‌اند. خود مارتین اسکورسیزی هم توانست دومین نامزدی اسکار خود را کسب کند اما آن را به فیلم مرد بارانی واگذار کرد.

دهه نود و اوج‌گیری اسکورسیزی

بعد از اینکه اسکورسیزی دهه هشتاد را به ساخت فیلم‌های متفاوت پرداخت، او دهه نود را با ساخت فیلم Good Fellas آغاز کرد که بسیاری آن را بازگشت مارتین به دوران اوج گذشته‌ی خود میدانند. این فیلم نه تنها در گیشه بسیار موفق عمل کرد بلکه به عقیده بسیاری از منتقدان و مخاطبان یکی از بهترین فیلم‌های تاریخ به حساب می‌آید. راجر ایبرت فقید آن را بهترین فیلم گنگستری تاریخ میداند و آن را بهترین فیلم دهه ۹۰ دانسته است. همچنین در سایت IMDB رتبه‌ی ۱۹ را در بین ۲۵۰ فیلم برتر تاریخ را به دست آورده است. این فیلم نامزد شش جایزه‌ی اسکار شد و اسکورسیزی سومین نامزدی خود را بدست آورد و اینبار هم کوین کاستنر برنده شد. دنیرو و جو پشی یک بازی خشن و جذاب را در خدمت تکنیک‌های کارگردانی خاص اسکورسیزی ارائه دادند و در کنار ری لیوتا یکی از بهترین مثلث‌های بازیگری تاریخ را به روی پرده‌های سینما بردند. رفقای خوب در دیگر جوایز مهم بهتر عمل کرد و برای مثال توانست ۵ جایزه‌ی بفتا را از آن خود کند.

Marty And Good Fellas
مارتی و بازیگران رفقای خوب

اسکورسیزی برای ساخت فیلم بعدی خود به دنبال اقتباسی از فیلم Cape Fear رفت و دوباره با دنیرو همکاری کرد. تنگه‌ی وحشت ادامه‌ی مسیر اسکورسیزی به سینمای گیشه‌پسند بود و از سینمای آلفرد هیچکاک الهام گرفته بود. با اینکه این فیلم در گیشه بسیار موفق عمل کرد اما توسط بسیاری به علت خشونت زیاد مورد نقد قرار گرفت. فیلم بعدی مارتین تقریبا برعکس تنگه‌ی وحشت عمل کرد. او که مدتی بود میخواست فیلمی رومانتیک بسازد و برای اینکار به سراغ رمان نوشته‌ی ادیث وارتون رفت. فیلم Age Of Innocence در سال ۱۹۹۳ به روی پرده‌های سینما رفت و شکست سنگینی در گیشه خورد اما توانست نظر منتقدان را به خود جلب کند. این اولین همکاری اسکورسیزی با دنیل دی لوییس محسوب میشود و این دو بر روی یک فیلم دیگر نیز همکاری داشتند.

در سال ۱۹۹۵، اسکورسیزی با ساخت فیلم کازینو به دنیای مردانه گنگستری خود برگشت. این فیلم دوباره همکاری مثلث اسکورسیزی، جو پشی و رابرت دنیرو را میبینیم و داستان مردی را روایت میکند به زندگی عادیش توسط قدرت‌های عجیبی به هم میخورد و خودش به شهرت و پول قابل توجهی میرسد. این فیلم فروش بسیار قابل توجهی داشت و توانست نظر منتقدان را هم به خود جلب کند. همچنین شارون استون برای بازی در این فیلم نامزد جایزه‌‌ی اسکار شد.

اثر بعدی اسکورسیزی بازگشتی به سبک عصر معصومیت بود و داستان چهاردمین دالای لاما در تبت را در فیلمی به نام کوندون به تصویر میکشد. اسکورسیزی در این فیلم از تکنیک‌های جدید فیلمبرداری استفاده کرده است. اسکورسیزی برای کار بعدی خود به مسیر قبلی خود ادامه داد و فیلمی ماورایی با نام احیای مردگان را ساخت. این فیلم با درخشش نیکولاس کیج و فیلمنامه‌ای نوشته پل شریدر ساخته شده است.

marty behind the scenes of Age of Innocence
اسکورسیزی در پشت صحنه فیلم عصر معصومیت

ازدواج‌های متعدد مارتی

اگر زندگینامه‌ای درباره‌ی اسکورسیزی بنویسید اما به ازدواج‌های او اشاره نکنید، نوشته‌تان ناقص خواهد بود. او تا به حال پنج بار ازدواج کرده است.او درسال ۱۹۶۵ با لارین ماری برنان ازدواج کرد و دختری به نام کاترین دارند. این دو در سال ۱۹۷۶ طلاق گرفتند و مارتی با جولیا کامرون، نویسنده‌ی هالیوود ازدواج کرد و این دو هم دختری به نام دومینیکا دارند. این ازدواج فقط یک سال دوام داشت و او از سال ۱۹۷۹ تا ۸۲ با ایزابلا روسلینی ازدواج کرده است. پس از این اسکورسیزی با باربارا دی‌فینا، تهیه‌کننده‌ی سینما ازدواج کرده است و در سال ۱۹۹۱، این ازدواج به طلاق انجامید. از سال ۱۹۹۹ اسکورسیزی با هلن موریس ازدواج کرده و یک دختر به نام فرانچسکا دارند که نقش‌های کوچکی بازی کرده است.

هزاره‌ی جدید و شکستن طلسم اسکار

اسکورسیزی درسال ۲۰۰۰ به دنبال ساخت فیلمی بود که بیست و چند سال رویای کارگردانی آن را داشته است و پس از دریافت بودجه‌ای ۱۰۰ میلیون دلاری و استخدام بازیگران بزرگی مانند دیکاپریو و دنیل دی لوییس کار فیلمبرداری Gangs Of New York آغاز شد. کار تهیه فیلم بسیار پرحاشیه هم بوده است از آنجاییکه اسکورسیزی با هاروی وایسنتاین به مشکل برخورد ولی با تمام مشکلات فیلم ساخته شد و نه تنها فروش فوق‌العاده‌ای داشت بلکه نامزد ده جایزه اسکار از جمله بهترین فیلم، بهترین کارگردان و بهترین بازیگر مرد برای دنیل دی لوییس شد ولی هیچ جایزه‌ی اسکاری را به خانه نبرد. اگرچه اسکورسیزی توانست اولین جایزه‌ی گلدن گلوب کارگردانی را ببرد. مارتی در سال ۲۰۰۴ فیلم هوانورد را به سینماها برد و داستان هاوارد هیوز ،تهیه‌کننده بزرگ سینمای هالیوود، را روایت میکند. دیکاپریو هم دوباره با اسکورسیزی همکار شده بود واین فیلم توانست نامزد شش جایزه گلدن گلوب و ۱۱ جایزه اسکار شد. اسکورسیزی بار دیگر جایزه بهترین کارگردان اسکار را نیز واگذار کرد.

در سال ۲۰۰۶ اسکورسیزی با فیلم Departed به ژانر جنایی تریلر سبک خود بازگشت. این اثر بازسازی فیلم کره‌ای بسیار موفقی به نام Internal Affairs میباشد. این فیلم با بازی ستارگانی مانند دیکاپریو، مت دیمون، جک نیکلسون، مارک والبرگ، مارتین شین و ورا فارمیگا ساخته شده است. مرحوم را میتوان موفق ترین فیلم مارتی نامید از آنجاییکه فروش فوق‌العاده‌ای را پشت سر گذاشت و در جشنواره‌ی جوایز بسیار عالی عمل کرد. خود اسکورسیزی توانست برای دومین بار جایزه بهترین کارگردان گلدن گلوب و انجمن منتقدان شود و پس از سال‌های بسیار توانست بالاخره جایزه اسکار بهترین کارگردانی را ببرد. اسکورسیزی در هنگام دریافت جایزه به شوخی گفت که دوباره اسم را چک کنند:).

Marty,matt damon and jack nicholson
مارتی ، جک نیکلسون و مت دیمون در پشت صحنه فیلم مرحوم

او سپس مدتی را به ساخت مستند سپری کرد و در سال ۲۰۱۰ با دیکاپریو و فیلم شاتر آیلند بازگشت. در کنار دیکاپریو بازیگران بزرگ دیگری مانند مارک روفالو، بن کینگزلی و میشل ویلیامز به این فیلم اضافه شدند. فیلمنامه‌ی شاتر آیلند اقتباسی براساس کتابی به همین نام نوشته دنیس لهان میباشد.فیلم در فبریه ۲۰۱۰ به روی پرده‌های سینما رفت و تا ماه می رکورد فروش فیلم‌های اسکورسیزی را زد.

اسکورسیزی در همان سال به دنبال ساخت فیلمی سه بعدی به نام Hugo بوده است. او در این فیلم از آخرین تکنولوژی‌های جلوه‌های ویژه استفاده کرده است و ساخت سکانس اول فیلم که ورود دوربین به ایستگاه قطاری در پاریس را نشان میدهد یکسال زمان برده است. در این فیلم ستارگانی مانند بن کینگزلی، ساشا بارون کوهن، کلویی گریس مورتز، جود لا و امیلی مورتیمر بازی کرده‌اند. فیلم با تحسین همگان روبه‌رو شد و اسکورسیزی برای سومین بار برنده گلدن گلوب شد ولی جایزه اسکار بهترین کارگردانی را به میشل هازاناویشس واگذار کرد.

marty pesci hill and mcconughy
مارتین اسکورسیزی، جو پشی، متیو مک کانهی و جونا هیل در فرش قرمز فیلم گرگ وال استریت

فیلم سال ۲۰۱۳ اسکورسیزی یک بیوگرافی کمدی سیاه از زندگی جوردن بلفورت به نام گرگ وال استریت با بازی بازیگران بزرگی مانند دیکاپریو، جونا هیل و متیو مک کانهی میباشد.این فیلم پنجمین همکاری دیکاپریو و اسکورسیزی محسوب میشود و در دسامبر ۲۰۱۳ پخش شد. دیکاپریو توانست جایزه بهترین بازیگر مرد در یک فیلم کمدی گلدن گلوب را ببرد. گرگ وال استریت نامزد پنج جایزه اسکار شد ولی دست خالی بازگشت.

بعد از یک وقفه‌ی طولانی اسکورسیزی امسال با فیلم مرد ایرلندی به سینما بازگشت. فیلمبرداری این فیلم در سال ۲۰۱۷ با بازی دنیرو، جو پشی و ال پاچینو آغاز شد ولی به دلیل جلوه‌های ویژه گرانقیمت تا مدتی متوقف شد. بعد از مدتی نتفلیکس به داد فیلم رسید و بودجه عظیم فیلم را تامین کرد تا ساخت فیلم پیش رود. برای دیدن این فیلم لازم نیست مدت زیادی صبر کنید چرا که تا چند روز دیگر از نتفلیکس پخش خواهد شد. واکنش‌های اولیه به این فیلم بسیار مثبت بوده است و احتمال اینکه اسکورسیزی برای دومین بار اسکار ببرد بسیار زیاد است.

در جولای گذشته اسکورسیزی لوکیشن‌های فیلم جدیدش را انتخاب کرد. این فیلم که براساس کتاب Killers Of The Flower Moon ساخته خواهد شد ششمین همکاری اسکورسیزی با دیکاپریو و دهمین همکاری او با دنیرو را رقم خواهد زد. داستان این فیلم حول محور قتل‌های اوساژ خواهد بود.

Marty And Leo

سخن آخر

شکی در اینکه اسکورسیزی یکی از بزرگترین کارگردانان تاریخ سینماست وجود ندارد اما علی معلم فقید بهتر از همه او را تحسین کرده است:((

اسکورسیزی تنها یک کارگردان شیفته و عاشق سینما نیست(بگذریم که بعضی از کارگردان‌ها اصلا سینما را دوست ندارند) مخاطب فهیم و سینماشناسی است که همه تجربیات پیشگامان این هنر را به درستی درک و فهم کرده و آثارش وامدار شناخت تحسین‌انگیز او از زبان و تاریخ سینماست.))

شماره ۲۱۵ مجله دنیای تصویر، اردیبهشت ۹۱

  • واکنش منتقدان به فیلم The Irishman در فستیوال نیویورک
  • دانلود سریال کرگدن قسمت ۱ اول (با ترافیک نیم‌بها)
  • دانلود سریال مانکن قسمت ۱ تا ۱۲ (با ترافیک نیم‌بها)
  • آخر هفته‌ای با طعم سینمای اروپا: از تابستان گرم سوئد تا زمستان سرد مسکو

نوشته بیوگرافی مارتین اسکورسیزی: چگونه پسری عاشق سینما به یکی از بهترین کارگردانان تاریخ تبدیل شد. اولین بار در شهر زمان. پدیدار شد.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا