چراغی در همین نزدیکی – مروری بر بهترین آثار رضا میرکریمی
رضا میر کریمی را باید در میان فیلمسازانی قرارداد که جهان سینمایی منحصربهفرد و شخصیشان در مسیر جریانات گذرای سینمایی، ناب و دستنخورده باقیمانده است. میر کریمی در سالهایی که در سینمای ایران فعالیت داشته، موفق شده است، به سینمای خودش دست یابد. سینمایی که چه در ادبیات فیلمهایش و چه در درونمایه جاری است.
میرکریمی، مرد قصههای ساده است. میرکریمی با فیلمهایش به سادهترین زبان ممکن قصه میگوید و آدمهایی از جنس واقعیت میآفریند و بیننده را همراه میکند. میر کریمی در فیلمهایش بهجای آنکه به تکنیکهای سینمایی تکیه کند، به پلانهای طولانی و کشدار روی بیاورد یا با نماهای عجیبوغریب ادای خاص بودن دربیاورد، قصه میگوید.
این صحبت به این معنی نیست که فیلمهای میرکریمی از حیث تکنیکی و پرداخت سینمایی میلنگند، که اتفاقاً او سینما را خیلی خوب میشناسد. میر کریمی میداند چگونه با نماهای استاندارد و تقطیع منطقی، قصهاش را بهپیش براند، به آن فرازوفرود بدهد و شخصیتهایش را در دل بیننده جا کند.
همچنین بخوانید:
بررسی فیلم قصر شیرین – بهترین بابای دنیا
سینمای میر کریمی، سینمای قصهگو است. قصههای او بیش از آنکه انتقادی باشد یا از احوالات روز جامعه برخیزد، در میان مردم و آدمهایی از جنسی آشنا حیات دارد. آدمهایی که میرکریمی تصویر میکند، نماینده طبقه خاصی نیستند، بلکه نماینده آدمهای یک جامعه بزرگ هستند. ازاینرو است که قهرمانهای میرکریمی، گاه زن هستند و گاه مرد، گاه از طبقه متوسط میآیند و گاه در یکخانه روستایی روزگار میگذرانند.
درد فیلمهای میرکریمی درد مشترک انسان است. درد تنهایی، غربت در خانه و جستجوی هویت. همین ویژگیها هم هست که سینمای میر کریمی را ملموس میکند و بیننده آثار او ناخودآگاه با همه کاراکترها هم ذات پنداری میکند. در فیلمهای میر کریمی خبری از خوب و بد و سیاهوسفید نیست. همهچیز رنگ واقعیت است.
این به معنای آن نیست که فضای فیلمهای میر کریمی در هالهای از ابر خاکستری یاس و نومیدی فرورفته باشد. همه فیلمهای میرکریمی از بهترین تا بدترینشان، با همه آدمهای متفاوتی که دارند، با همه سرگردانی کاراکترهایشان، رنگی از امید و تغییر دارند. از طاهره «به همین سادگی» تا ستاره «دختر» همه چشم به آینده دارند و گرچه با ترس، اما ا چشمبهراه روزهای خوش هستند.
امید در آواز سوزناک طاهره جاری است، در دستوپا زدن جلال در ارتباط برقرار کردن با فرزندانش در «قصر شیرین» و پایان سمبلیک و درخشان «خیلی دور، خیلی نزدیک» جاری است. زندگی با همه فراز و نشیبهایش در فیلمهای میرکریمی جاری است. و همین جریان زندگی، سینمای میرکریمی را پویا و زنده، پیش چشم مخاطب قرار میدهد و او را ناگزیر میکند از دوست داشتن، غرق شدن و دوباره زندگی کردن.
در آستانه جشنواره فجر و به مناسبت تولد پنجاهوسهسالگی رضا میرکریمی، بد نیست نگاهی بیندازیم به برخی از بهترین آثار این فیلمساز محبوب جشنواره.
۱- خیلی دور، خیلی نزدیک
بیشک «خیلی دور، خیلی نزدیک» شاهکار تکرار نشدنی میرکریمی است. «خیلی دور، خیلی نزدیک» تمام المانهای سینمای میر کریمی را در بارزترین شکل خود دارد. شخصیت اصلی، بااینکه مردی است از طبقه متوسط، اما نماینده یک طبقه اجتماعی نیست، بلکه نماینده آدمهایی است که درگیر کار و زندگیاند و خود را در این میان از بین بردهاند.
سفر شخصیت اصلی، دکتر عالم (مسعود رایگان) در دل کویر و آشنایی او با ساکنان این کویر، منتهی به خودشناسی می¬شود که در سکانس پایانی با نمادسازی زیبای میر کریمی جان میگیرد.
از سوی دیگر، میرکریمی بعد از تجربه «اینجا چراغی روشن است»، که اثری کاملاً انتزاعی و نمادین است، نمادپردازی را در دل قصه اصلیاش مخفی میکند و بیشتر روی وجه قصهگویی اثر متمرکز میشود. این رویکرد، باعث میشود بیننده عمیقاً درگیر فیلم شود و در پایان به برداشتی شخصی از فیلم برسد.
۲- به همین سادگی
میر کریمی، با «به همین سادگی» نشان میدهد که چگونه میتوان از دل یک قصه ساده، فیلمی جذاب و پرکشش بیرون کشید. میر کریمی با تصویر روزمرگیهای یک زن میانسال، بیننده را یکسره وارد دنیایی متفاوت میکند. بار دیگر، قهرمان میر کریمی، با پرداخت مناسب جزئیات در تاروپود کاراکترش، به کلیتی فراگیر دست پیدا میکند. طاهره، بیآنکه قرص اعصاب بخورد، یا آنکه گریه و زاری راه بیندازد، بیننده را متقاعد میکند که افسرده و تنهاست و او را در تنهاییاش شریک میکند. آنقدر که بیننده همراه طاهره رؤیای یک زندگی روستایی را در سر میپروراند و مانند او چگونگی هستیاش را زیر سؤال میبرد.
۳- قصر شیرین
تجربه موفق میرکریمی در «خیلی دور، خیلی نزدیک» با یک درام جادهای، در «قصر شیرین» به کمکش میآید. در «قصر شیرین» باز با نمادپردازیهای ظریف میر کریمی طرف هستیم اما میتوانیم در فضای داستان و قصه آدمهای فیلم غرق شویم.
میر کریمی که در ابتدا کار خود را با ساخت برنامههای کودک و نوجوان برای صداوسیما آغاز کرده بود، در «قصر شیرین» موفق میشود، در میان دنیای کودکانه شخصیتهایش فیلمی جدی و قابلتأمل بسازد. «قصر شیرین» دقیقاً امید و انتظار برای آینده را در پیرنگ خود دارد و با جوشوخروش مناسب و بهقاعده در مسیر قصهاش بیننده را مسحور میکند.
همچنین، میرکریمی با گرفتن یک بازی کنترلشده و درونی و درعینحال احساسی از حامد بهداد و تعامل درست با بازیگران کوکش، نشان میدهد که در بازی گرفتن از بازیگرانش هم استاد است.
۴- یه حبه قند
«یه حبه قند» از دیگر آثار میر کریمی متفاوت است. میر کریمی در «یه حبه قند» به سینمای شاعرانهای که در «اینجا چراغی روشن است» نزدیک میشود و با تصاویر و موسیقی قصهگویی میکند. بااینحال، «یه حبه قند» هم تمام و کمال در ادامه جهان داستانی فیلمسازش قرار دارد.
در «یه حبه قند» بار دیگر با یک قصه ساده طرف هستیم. مراسم عروسی که به عزا تبدیل میشود. اما میر کریمی هوشمندانه آدمهای قصهاش را انتخاب میکند تا در دل یکخانه قدیمی، یک جامعه امروزی را نشان دهد. «یه حبه قند» با همه آدمهایش، با بیننده ارتباط برقرار میکند و با سادگی و روانی قصهاش، سینمایی ساده اما جدی پدید میآورد.
۵- زیر نور ماه
بعد از «کودک و سرباز»، «زیر نور ماه» دومین تجربه فیلمسازی رضا میرکریمی محسوب میشود. میر کریمی با «زیر نور ماه» از دنیای نمایشی کودک و نوجوان خارج میشود و قدم به دنیای فیلمسازی بزرگسالان میگذارد. «زیر نور ماه» برای دومین فیلم یک فیلمساز جوان، تجربهای جسورانه محسوب میشود. میر کریمی در «زیر نور ماه» بیش از هر اثر دیگرش با جریانات اجتماعی و سینمایی همراه میشود و فیلمش لحنی انتقادی به خود میگیرد.
اما ورای انتقادهای بارز و آشکاری که در «زیر نور ماه» وجود دارد، بازهم میتوان عناصر اصلی سینمای میرکریمی را تشخیص داد. طلبه جوان فیلم که شخصیتش معصومیت و سادگی کودکانهای دارد، در جامعهای متناقض سرگردان است و بیش از همهچیز به دنبال یافتن جایگاهی برای خود است. انگار «زیر نور ماه» حدیث نفس فیلمساز است که با این قدم بزرگ میخواهد در سینمای ایران برای خود جایگاهی دستوپا کند و البته موفق هم میشود.
کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریهها، وبلاگها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.
نوشته چراغی در همین نزدیکی – مروری بر بهترین آثار رضا میرکریمی اولین بار در بلاگ نماوا. پدیدار شد.