قرنطینه نوروزی با نماوا – ۳
در یادداشتهای گذشته، از جدیدترین فیلمهایی که وارد شبکه نمایش خانگی شدهاند گفتیم، خاطره بازی کردیم، سری به دنیای مستند زدیم و سعی کردیم تجربه تماشای یک اجرای زنده را بازسازی کنیم. در این یادداشت هم چند پیشنهاد نماوایی دیگر برای شما داریم تا روزهای خانهنشینی اجباری، آنهم در نوروز و حال و هوای سال نو را کمی قابل تحمل تر کنیم.
همچنین بخوانید:
قرنطینه نوروزی با نماوا – ۲
۱- کلمبوس – هاتف علیمردانی
آخرین ساخته هاتف علیمردانی، یک کمدی پر کاراکتر است در یک خانواده شلوغ و پرجمعیت. «کلمبوس» در مقایسه با آثار قبلی علیمردانی یک سرو گردن بالاتر است. هم میتواند بینندهاش را بخنداند و هم حرفهای مهمی برای گفتن دارد. اتفاقاً تماشای «کلمبوس» در این روزها خالی از لطف نیست. روایت خانوادهای که از ترس روزهایی که هنوز نیامدهاند، از ترس گران شدن دلار و از ترس روبرو شدن با آیندهای نامطمئن چوب حراج میزنند به زندگی و خوشبختیشان و افسار کار را میدهند دست کسی که خوب بلد است از آب گلآلود ماهی بگیرد. بازی سعید پور صمیمی در «کلمبوس» روان و بیاغراق است و بهشدت جذاب و دوستداشتنی. شبنم مقدمی و فرهاد اصلانی هم دیگر ستارههای «کلمبوس» هستند.
۲- درساژ – پویا بادکوبه
روایت عصیان نوجوانی، دستمایه آثار بسیاری در سینمای ایران بوده است. «درساژ» اما از آن نظر متفاوت و دیدنی است که اثری است بهروز. نوجوانی که در جامعهای زندگی میکند که بهشدت از شکاف طبقاتی رنج میبرد. نوجوانی که به جبر روزگار با آدمهایی برمیخورد که سنخیتی با آنها ندارد و در روزهای عجیبی که عاشقی بیدردسر میآید و پردردسر میرود، شخصیت اصلی «درساژ» برای یافتن خود، انسانی که میخواهد باشد و ارزشهایی که باید به آنها باور داشته باشد مبارزه میکند. «درساژ» نگاه بکری است بهروزهای نوجوانی و بازی بازیگران نوجوان این فیلم هم ستودنی است، بهویژه نگار مقدم.
۳- هت تریک – رامتین لوافی
رامتین لوافی بااینکه چند فیلم بیشتر در کارنامه فیلمسازیاش ندارد، اما با همین تعداد هم افتخارات زیادی کسب کرده است. «هتتریک» آخرین فیلم لوافی، بیش از بقیه آثار او به سینمای قصهگو نزدیک میشود و میتواند با مخاطب ارتباط برقرار کند. «هتتریک» در سکانسهای ابتدایی میتواند مخاطب را گول بزند و او را متقاعد کند که با اثری اجتماعی طرف است که بازهم قرار است مقابله دوطبقه اجتماعی را در یک بزنگاه اخلاقی به تصویر بکشد. اما «هتتریک» گرچه با یک تصادف روایتش را شروع میکند، بیشتر یک درام روانشناختی است. «هتتریک» با حبس کردن چهار کاراکتر اصلیاش در یکخانه، آنها را میکاود، دروغها و نیرنگهایشان را آشکار میکند و بیننده را با آدمهایی مواجه میکند که هم میتواند کاملاً از آنها متنفر باشد و هم بهشدت دوستشان داشته باشد. بازی امیر جدیدی در «هتتریک» مثل همیشه درخشان است و فضاسازی اثر هم به پرورش روایت فیلم کمک زیادی میکند. بهعلاوه لحن کمدی که در زیر قصه تلخ فیلم مخفیشده است، «هتتریک» را به اثری دلنشین و لذتبخش تبدیل میکند.
۴- لاک قرمز – سید جمال سید حاتمی
از واقعیت گریزی نیست، هرچقدر هم که تلخ باشد. شاید به همین دلیل است که سینمای اجتماعی با نگاه واقعگرا این چند سال در سینمای ایران اینقدر طرفدار پیداکرده است. اگر شما هم از طرفداران سینمای اجتماعی هستید و دوست دارید واقعیت را بیهیچ سانسوری و به همان گزندگی جاریاش ببینید، «لاک قرمز» انتخاب خوبی برای شما خواهد بود. «لاک قرمز» روایت دخترکی است که از میانروزهای نوجوانیاش، ناگهان به میان دنیای سخت بزرگسالی پرتاب میشود. سکانس پایانی «لاک قرمز» بی نقض و موجز نشان میدهد که دخترک قصه چگونه بالاخره سایه کودکی را زمین میگذارد و تمامقد به دنیایی ناشناخته قدم میگذارد و چگونه هرروز هزاران دخترک مثل او فرصت مزه کردن شیرینی کودکی و نوجوانی را از دست میدهند. پردیس احمدیه که حالا باید رسماً او را در زمره استعدادهای نسل جدید بازیگری قرار دهیم، در «لاک قرمز» بازی شگفتانگیزی ارائه میدهد.
۵- جعفرخان از فرنگ برگشته – علی حاتمی
در یادداشت قبلی از «جهانپهلوان تختی»، اثر نیمهکاره علی حاتمی گفتیم و حالا از «جعفرخان از فرنگ برگشته» میگوییم که در کنار بقیه آثار علی حاتمی کمی مهجور مانده است و کمتر شناختهشده است. این روزها همه از هم انتقاد میکنیم و رفتارهای اجتماعی غلط یکدیگر را گوشزد میکنیم. اما فیلمی چون «جعفرخان از فرنگ برگشته» بهدرستی و زیبایی و در عین ظرافت نشان میدهد که ما آدمهای آنقدر بدی هم نیستیم، مهربانیم و سنگدلیمان از زندگیهای سختمان میآید. علی حاتمی این فیلم را بر اساس نمایشنامه «جعفرخان از فرنگ آمده» نوشته حسن مقدم اقتباس کرده است. اما او در این فیلم نگاه شخصی خودش به اثر را بازتاب میدهد و با عوض کردن شخصیتهای مثبت و منفی اما با همان بار معنایی که فردی را در مقابل جامعهاش قرار میدهد، ریشهداریاش در فرهنگ ایرانی را به تصویر درمیآورد. «جعفرخان از فرنگ برگشته» بهمثابه دیگر آثار علی حاتمی ستارههای سرشناسی چون عزتالله انتظامی، محمدعلی کشاورز و حسین سرشار را در کنار هم قرار میدهد و ترکیبی شگفتانگیز و تکرار نشدنی میآفریند.
۶- مکس – سامان مقدم
سومین فیلم سامان مقدم، جنجالی و پرسروصدا بود. فیلمی کاملاً کمدی، که از سوژه قرار دادن یک کاراکتر در موقعیتی متناقض استفاده میکند تا لحظات کمدیاش را به بار آورد و درعینحال، از این سبک برای بازتاب رفتار افراطی جامعهاش استفاده میکند. «مکس» بعد از شش سال توقیف به نمایش درآمد و با روایت متفاوتی که داشت سروصدای زیادی به پا کرد. این کمدی سامان مقدم، بااینکه زمان زیادی از ساختش میگذرد، اما باحال و هوای خوبش و حس نوستالژی که در خود اثر است، همچنان میتواند بینندهاش را بخنداند و او را سرگرم کند.
۷- گلنار – کامبوزیا پرتوی
برای کودکان این نسل سخت است که باور کنند سینمای ایران زمانی چقدر فعالانه در حوزه سینمای کودک حضور داشت. فیلمهایی مانند «گلنار» حافظه ما دهه شصتیهاست که به سینما بلوار میرفتیم و در سالن باشخصیتها آواز میخواندیم، میخندیدیم و اشک میریختیم. دیگر همه «گلنار» را دیدهاند و قصهاش را هم میدانند. اما فرصت دوباره دیدن این اثر در روزهای نوروز، آنهم در کنار کودکانی که اساساً تصوری از چنین سینمایی ندارند میتواند بهشدت جذاب باشد.
کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریهها، وبلاگها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.
نوشته قرنطینه نوروزی با نماوا – ۳ اولین بار در بلاگ نماوا. پدیدار شد.