نگاهی به کارنامه کاری پیمان معادی – از آواز قو تا درخت گردو
پیمان معادی خیلی قبلتر از آنکه بهعنوان یک بازیگر شناخته شود، در پشت دوربین با قلمش مشغول به فعالیت بود. معادی امروز در حالی تولد پنجاهسالگیاش را جشن میگیرد که هم در سینمای داخل ایران جایگاه ویژهای دارد و هم برخلاف بسیاری از همکارانش، توانسته رابطه کاری خوبی با هالیوود برقرار کند.
معادی در انتخاب نقشهایش دقت زیادی به خرج میدهد. طیف گستردهای از کاراکترها را بازی میکند و در بازی، یکسره به خدمت نقشش درمیآید. در نگارش و کارگردانی اما رویکردش شخصیتر است. فیلمنامههای او دغدغههای ذهنیاش را بازگو میکند و از ورای خطوط این فیلمنامههاست که تصویر معادی، آنگونه که هست ترسیم میشود.
پیمان معادی بااینکه در سینمای ایران کمی دیر کشف شد و به چشم آمد و بااینکه حالا وارد دهه پنجاه زندگیاش میشود، اما ستاره ماندگاری است. از نقشهایش تا حضور اجتماعیاش، معادی ثابت کرده، آمده است که بماند. به همین دلیل، تولد پنجاهسالگی او بهترین فرصت است تا نگاهی به مهمترین تحولات کارنامه کاریاش بیندازیم.
همچنین بخوانید:
بهترین نقش آفرینی های پیمان معادی
عصیان نسل سوخته
پیمان معادی برای اولین بار با آواز قو ساخته سعید اسدی در سال ۷۹، وارد سینما میشود. در سالهایی که دولت اصلاحات روی کار آمده بود و سینما از فضای آزادانهترش لذت میبرد، قسمت زیادی از تولیدات سینمای ایران به ملودرامهای جوانانه و ترسیم مصائب عشقی جوانان میپرداختند. در این میان معادی فیلمنامه آواز قو را مینویسد. او در آستانه سیسالگی، تقریباً همسنوسال قهرمانش است. از نسل جوانانی که خود را نسل سوخته میدانند و عصیانگر هستند، مثل باقی همنسلانشان.
معادی عصیان شخصی و تجربه جوان بودن در جامعهاش را به متن میآورد و در کنار یک ملودرام عاشقانه، انتقادهای تندی از وضعیت سیاسی و اجتماعی مطرح میکند. آواز قو با بازی بهرام رادان که در ابتدای مسیرش است، با شعارهای تند و بیشتر گلدرشت و باشخصیت منعطف فتاح (جمشید هاشمپور) در دوره اصلاحات سینمای ایران بهخوبی دیده شد و مسیر پیشرفت رادان و معادی را هموار کرد.
عطش ادای دین معادی به سینمای قبل از انقلاب و موج نو بود. عطش بازآفرینی ناقصی از خداحافظ رفیق امیر نادری بود و نتوانست راهی مناسب برای او ایجاد کند. کما اما نقطه عطفی در مسیر فیلمنامهنویسی معادی است. کما از همان عصیان جوانی نویسندهاش میآید و لحن طنز جذابی دارد. بازی گلزار و حیایی هم به دیده شدن فیلم کمک به سزایی کرد.
کافه ستاره یکی از بهترین آثار معادی در مقام فیلمنامهنویس است. او در این اثر دوباره به سراغ اقتباس میرود و داستانی از نجیب محفوظ برمیگزیند و “کوچه میداق” را که قبلاً اقتباسی مکزیکی هم از آن صورت گرفته است را به سینما میآورد. معادی بهخوبی میتواند با کافه ستاره عصیان همیشگیاش را جهت دهد و نشان دهد که نهتنها در نوشتن که در نگاه کلیاش به زندگی و اوضاعواحوال دور و برش پختهتر شده است.
استعداد کشف نشده
مهمترین تحول کارنامه کاری معادی وقتی رقم میخورد که قلم زمین میگذارد و جلوی دوربین ظاهر میشود. اولین بار معادی در درباره الی دیده میشود و در گروه بازیگران تحسینشده این اثر قرار میگیرد. همکاری با اصغر فرهادی او را به جدایی نادر از سیمین میرساند. فیلمی که دیگر او عضوی از یک گروه نیست، بلکه نقش اول مرد است.
معادی که آن زمان چهره شناختهشدهای نبود، بازی جذاب و دیدنی از خود ارائه میدهد. بار عاطفی کاراکترش را به دوش میگیرد و خروشهای ناگهانی نادر و منطق جبری او را به زیبایی منتقل میکند. با جدایی نادر از سیمین است که معادی روی دیگر استعدادش، بازیگری را تثبیت میکند و اتفاقاً در این راه موفقتر هم میشود.
معادی با بازی در ابد و یک روز، نشان میدهد که بازیگر انعطافپذیری است. با تصویر ذهنی که مخاطب بعد از جدایی از او دارد مبارزه میکند و کاراکتری کاملاً متفاوت میآفریند. او در ابد و یک روز یکی از بهترین بازیهای کارنامه کاریاش را ارائه میکند و شاید اگر آن سال بادیگارد ابراهیم حاتمی کیا از اقبال کمتری برخوردار میشدند، میتوانست به سیمرغ بلورین هم برسد.
همکاری معادی با سعید روستایی در متری شیش و نیم هم ادامه پیدا میکند. بار دیگر معادی در نقشی متفاوت ظاهر میشود و خود را به چالش میکشد. بازی بیرونی او، هیجانی که به نقش میآورد و زبان بدنی که اضطراب و تنش شرایط کاراکترش را منتقل میکند نشان میدهد که معادی چقدر در بازیگری تواناست و چقدر به اجرایش احاطه دارد.
درخت گردو اما بحث دیگری است. درخت گردو اوج بازیگری معادی است که در وادی دیگری رقم میخورد. یک بازی درونی، پر از درد و پر از نگاههایی که در سکوت حرف میزنند.
معادی که حالا دیگر بازیگر توانایی شده است و راهش را به هالیوود هم بازکرده با درخت گردو نشان میدهد که از به هم ریختن ظاهرش و به چالش کشیدن خود با یک نقش که مختصات بومی برجستهاش میکند مشکلی ندارد که اتفاقاً با آغوش باز به سراغ چنین ریسکی میرود.
قادر درخت گردو هیچ نشانی از پیمان معادی جدایی یا متری شیش و نیم ندارد. سراسر استیصال است و درماندگی. دیگر خبری از سایه نخوتی که معادی با دیگر نقشهایش یدک میکشید نیست. او یکسره در خدمت نقش و داستان است و همین ویژگیها هم هست که برایش سیمرغ بلورین جشنواره سی و هشتم فجر را به ارمغان میآورد.
فیلمسازی مستقل
برای پیمان معادی که انگار نوشتن را گرامیتر میدارد، ورود به دنیای فیلمسازی عجیب نیست. معادی بعد از سالها فیلمنامهنویسی و چند سالی بازیگری، با برف روی کاجها اولین تجربه فیلمسازیاش را رقم زد. یک عاشقانه مدرن از روابط زناشویی، خیانت و دغدغههای زنی که در یک زندگی کسلکننده گیر افتاده است. اولین اثر معادی نشانههایی از سینمای فرهادی در خود دارد، اما فراتر از یک تقلید یا حتی وابستگی سبکی است.
معادی در اولین تجربهاش موفق میشود اثری مستقل بیافریند و ردپای شخصی خودش را بهجای بگذارد. شیوه نگاه او و پرداخت غیرمعمولش، او را به فیلمسازی جسور و متفاوت در سینمای ایران تبدیل میکند.
معادی با دومین فیلمش، بمب؛ یک عاشقانه مسیر فیلم قبلیاش را پی میگیرد. بمب؛ یک عاشقانه هم یک عاشقانه است و نشان شخصی که قبلاً از او در مقام فیلمساز دیدهایم را یدک میکشد. او با نوستالژی، استفاده درست از یک موقعیت دراماتیک و کاراکترهای جذاب، نسبت به فیلم اولش، بسیار پختهتر ظاهر میشود.
به هرحال، پیمان معادی، در آستانه پنجاهسالگی، دنیای فیلمنامهنویسی را پشت سر جای گذاشته است، اما به نظر میرسد که تازه در ابتدای مسیر بازیگری و کارگردانیاش است و باید منتظر اتفاقات ویژه دیگری هم از او باشیم.
کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریهها، وبلاگها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.
نوشته نگاهی به کارنامه کاری پیمان معادی – از آواز قو تا درخت گردو اولین بار در بلاگ نماوا. پدیدار شد.