مهمترین سینماگران سیاسی
در سالهای اخیر شاهد فعالیتهای سیاسی مختلف و متعددی از سوی بعضی از سینماگران بودهایم. فعالیتهایی که گهگاه به ضررشان تمام شده و برایشان مشکلآفرین شده و حتی ممنوعالکاریهای متعددی را در پی داشته و البته گهگاه هم به نفعشان بوده و برای آنها اعتباری فرهنگی بهدست داده که منجر به درخشش خصوصا در عرصههای بینالمللی گشته. درخششی که بیشتر ثمره فعالیت سیاسی بوده نه زیباشناسی هنری.
در روزهای اخیر موضوعات مختلفی، بار دیگر نام بعضی از هنرمندانی را که فعال سیاسی هستند، در رسانهها باز کرده. به این بهانه نگاهی انداختهایم به چند هنرمندی که در سالهای اخیر بیشترین فعالیتهای سیاسی را داشتهاند.
ترانه علیدوستی
یکی از کسانی که در روزهای گذشته با انتشار خبری مبنی بر محکوم شدنش به پنج ماه حبس تعزیری بهجرم توهین به ماموران در حین انجام وظیفه نامش بار دیگر بر سر زبانها افتاد، ترانه علیدوستی است. بازیگری که البته بار اولی نیست که یک رویکرد یا واکنش سیاسی و اجتاعیاش بدل به بمب خبری رسانهها میشود. مثلا چند سال قبلتر در نشست مطبوعاتی یک فیلم، تصاویری از یک تتوی فمنیستی او روی دستش خبرساز شد. تا جایی که علیدوستی واکنش نشان داد و اعلام کرد که یک فمنیست است.
بیشتر فعالیتهای اجتماعی و سیاسی ترانه علیدوستی حول محور شبکههای اجتماعی میگردد. خصوصا در توییتر بسیار فعال است و توییتهای انتقادی زیاد و مختلفی منتشر میکند. حکم اخیرش هم از یکی از همین توییتها نشات گرفه است. اینکه یک توییت انتقادی به رفتار مامورین پلیس، چنین نتیجهای در بر داشته باشد و منجر به صدور حکم قضایی شود، بسیار بیمزه و بیمعنی بهنظر میرسد. اما ایکاش قوه قضاییه ترانه علیدوستی و باقی بازیگران مطرح این سریال را بابت موارد مالی سریال شهرزاد حداقل به دادگاه احضار می کرد. ایکاش قوه قضاییه از مجرای قانونی دستاندرکاران این سریال را مورد سوال قرار میداد که چرا وقتی فساد مالی تهیهکننده شهرزاد و اختلاس او از صندوق ذخیره فرهنگیان، مثل روز روشن شده بود، حاضر به همکاری در فصل دوم مجموعه شدند.
باران کوثری
باران کوثری از جمله بازیگرانی است که فعالیتهای سیاسی عملگرایانهای داشته و دارد. بههرحال در خانوادهای فرهیفته و البته با نفوذ بزرگ شده که همانطور که فرصت اندیشیدن را به او دادهاند، امکان ورود راحت به سینما و دیگر عرصهها و خصوصا محافل اپوزسیونی را برایش فراهم کردهاند. این موقعیت خانوادگی او قطعا در شکل بیمهابای فعالیت اکتیویستی سیاسیاش بیتاثیر نبوده اما او شخصا و به تنهایی تاوان رویکرد انتقادی و فعالیتهایش را داده. مدت زیادی اجازه کار نداشت و هنوز که هنوز است تحریمش توسط حوزه هنری و صدا و سیما و بسیاری از اورگانهای دولتی ادامه دارد. باران کوثری از جمله هنرمندانی است که پای حرفها و انتقاداتش ایستاد و بسامدهایش را هم با هر سختی بهجان خرید.
این عمل گرایی و سویه اکتیویستی در فعالیت های سیاسی او نکته جالب دربارهاش است. به فیلم های انتقادی که در آنها ایفای نقش کرده نگاه کنید: عصبانی نیستم، لانتوری، عرق سرد و… که رویکرد انتقادی جدی دارند. عدم حضورش در جشنوارههای فجر برای تماشای فیلمها از یک سو و حضور پررنگش در بسیاری از کمپینهای انتخاباتی و فعالیتهای میدانی این چنینی در انتخابات هشتاد و هشت و نود و دو از جمله فعالیتهای سیاسی اوست.
اخیرا در مصاحبهای که در تاک شو اینترنی، با فریدون جیرانی انجام داد حرفهای جالبی زد و اذعان کرد که در حمایت از کاندیداهای انتخاباتی فریب خورده است
پگاه آهنگرانی
پگاه آهنگرانی که مادرش منیژه حکمت هم سابقه فعالیتهای سیاسی دارد و تهیهکننده و کارگردانی است که همواره گوشه چشمی به وقایع سیاسی داشته، از همان اولین فیلم، ورودی انتقادی به سینما داشت. همانطو که منیژه حکمت هم با همان اولین فیلمش در مقام کارگردان یعنی زندان زنان، جنبههای سیاسی بارزی را به نمایش گذاشت، بهطوری که فیلم برای مدتی توقیف شد.
اولین حضور پگاه آهنگرانی با فیلم دختری با کفشهای کتانی رقم خورد. او در سن بسیار پایین، نقش دختر فراری نوجوانی را بازی کرد که در دهه هفتاد به هیچوجه توسط جامعه قابل پذیرش نبود. واژه «دختر فراری» از جمله کلمات سنگین در بستر جامعه بود و مردم با تمام توان هر دختر یا زنی را که سودای آزادخواهی داشت، به شدیدترین شکل ممکن طرد میکردند.
خب اینکه آهنگرانی بهواسطه تفکر و موقعیت سینمایی مادرش در همان دوران نقش یک دخترک فراری را بازی کرد، حاوی یک پیام انتقادی مهم بود. آهنگرانی وقتی بالغ شد و مستقلا فعالیت خود را ادامه داد هم همواره با وقایع سیاسی و اجتاعی درگیر بود و به بسیاری از حوادث از جمله انتخابات هشتاد و هشت هم واکنش نشان داد و مدتی هم ممنوعالکار شد.
اما میتوان گفت او از معدود هنرمندانی است که از پیگیری سیاست و واکنش نشان دادن، بهدنبال شهرت یا اهداف خاص جانبی، مانند عموم هنرمندانی که رویهای سیاسی/ انتقادی در پیش میگیرند، نبوده است. نمونه آخرش را هم می توان در ویدیویی که اخیرا بعد از دوسال بازنشر شد و او درباره جایگاه نادرست سلبریتیها در میان افکار عمومی صحبت میکرد، دید.
آهنگرانی هم با نقشهایی که در این سالها ایفا کرده و هم با فعالیتهای غیر سینمایی خود نشان داده که از معدود بازیگران ایرانی است که کار سیاسی را نه برای عافیت طلبی که براساس درک و دریافتش از شرایط و براساس میزان سواد سیاسی که دارد انجام میدهد.
جعفر پناهی
فعالترین میان هنرمندان سیاسی که بهواسطه درگیریهای سیاسیاش و ممنوعالکار شدن بعد از وقایع هشتاد و هشت تا معتبرترین جشنوارههای خارجی رفت: در کن برای صندلی بیسرنشین و جای خالیاش، کل سالن از جایش بلند شد و او را ستایش کرد و جایزه بهترین فیلمنامه را تقدیمش کردند ، در برلین خرس طلایی نه بهخاطر کیفیت فیلمسازی یا ذوق هنری که دقیقا بهدلیل موقعیت سیاسی فیلمساز، به تاکسی تهران تعلق گرفت.
اما این قضیه منوط به محکومیت غیرعادلانه او بعد از وقایع هشتاد و هشت نمیشود؛ هیچ سینماگری بهاندازه جعفر پناهی از موقعیت پیچیده اجتماعی بعد از آن انتخابات همزمان رنج و هم زمان سود نبرده و محکومیت برایش هم سختی وخانهنشینی و هم موفقیت و شهرت بههمراه نداشته. اما پناهی از ابتدای مسیر فیلمسازیاش روی همین خط حرکت میکرد و این مدل برخورد سیاسی در او خاص سالهای اخیر نیست. هرچند دستیار کیارستمی فقید بود، یکی از فیلمسازان ایرانی که بعضی از تند و تیزترین فیلمهای انتقادی ایرانی را به شکل هوشمندانهای، در غیرمستقیمترین حالت و دورترین نقطه از «امر سیاسی» ساخته است، اما از او تنها تقلید کردن نابلدانه مدل بکر واقعگرایانهاش را یاد گرفت و چگونگی مراوده با جشنوارههای غربی برای یک «جایزه بگیر» شدن را!
فاطمه معتمدآریا
از جمله دیگر زخمخوردگان سال های پایانی دهه هشتاد که بهواسطه طرفداری همهجانبه از مهندس موسوی و حضور در فیلم انتخاباتی او، چندی سال ممنوعالتصویر شد و فیلمهایی مانند صد سال به این سالها هم که در آنها حضور داشت توقیف شدند.
البته این محرومیت با روی کار آمدن دولت تدبیر و امید نهتنها از بین رفت که معتمدآریا ناگهان بسیار مورد توجه قرار گرفت. در جشنوارههای دولتی حضوری پیگیر و متداوم داشت و حتی تجلیل از او در جشنواره فجر بسیاری از تندروها و افراطیون را عصبانی کرد.
امیر مهدی ژوله
یکی دیگر از سلبریتیهایی که درباره مسائل سیاسی و اجتماعی مثل بسیار اظهار نظر میکند، این نظرات احتمالا ذهن بسیاری از فالوئرهایش را تحت تاثیر قرار میدهد، اما بعید است تاثیر اجتماعی خاصی داشته باشد. این هم بدیهی است سلبریتیای که باید با چنین اظهارنظرهایی نام خود بر سر زبانها بیاندازد تا ارتزاق کند، به تاثیرات اجتماعی حرفهایش اهمیتی ندهد.البته ژوله با فیلمنامههای سینمایی هم که نوشته پیشتر نشان داده فرهنگ و آگاهی عمومی چندان اهمیتی برایش ندارد.
با نگاهی گذرا به صفحات مجازی بسیاری از سلبریتی پرطرفدار میتوانید شماری از نازل ترین اظهارنظرهای سیاسی و اجتماعی سالهای اخیر را یکجا ببینید. آن هم با ادبیاتی غیرمسئولانه که بیمهابا با هر موضوع جدی شوخی میکند، که با طنزپردازی و بامزهبازی درباره وقایع دهشتناک و هراسناک اجتماعی و سیاسی، جدیت آنرا بدل به خندهای گذرا و کمدی میکند و برندگی موضوع را میکشد و یا با عصبانیتی غیرعقلانی، تنها خشمش را خالی میکند، فارغ از کوچکترین تحلیل و جدیتی.
کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریهها، وبلاگها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.
نوشته مهمترین سینماگران سیاسی اولین بار در بلاگ نماوا. پدیدار شد.