در سایه حقیقت – نگاهی به مهمترین آثار خسرو سینایی
خسرو سینایی را خالق عروس آتش لقب دادهاند. خبر درگذشت او با همین لقب تیتر شد و در رسانهها منتشر شد. “خالق عروس آتش درگذشت.” شکی نیست که سینایی با عروس آتش یکی از مهمترین فیلمهای دهه هفتاد سینمای ایران را ساخت. فیلمی که با به تصویر کشیدن بیرحمانه قوانین سنتی و قربانی شدن یک زن جوان، مرثیهای بود در حق تمام زنانی که اینچنین قربانی میشوند.
عروس آتش در کنار آسیبشناسی اجتماعیاش، یک ویژگی مهم دیگر داشت. اینکه به حقیقت زندگی کاراکترهایش وفادار بود. سینایی با دراماتیزه کردن شرایطی که منجر به تراژدی نهایی میشود، از وفاداری به واقعیت سر باز نزده بود. این تخصص سینایی بود، وفاداری به حقیقت.
از این منظر است که کارنامه سینایی فراتر از عروس آتش میرود. گرچه این فیلم بهواسطه موضوع و جهان داستانیاش با مخاطب عام سینمای ایران ارتباط خوبی برقرار کرد، اما بههیچوجه نمیتوان کارنامه سینایی را محدود به این فیلم دانست.
برای مخاطبان جدی و پیگیر سینما، سینایی فیلمساز واقعیت بود. مستند پرترهها، مستندهای داستانی و کوتاه که از دل حقیقت بیرون آمده بودند، تخصص اصلی سینایی بود و با همین آثار هم شناخته میشود.
سنت مستندسازی، بهویژه مستند داستانی، که خود سینایی آینده سینما معرفیاش میکرد، چارچوب سینمایی او را میساخت. از اولین آثار تا آخرین اثر، سینایی شیفته حقیقت بود. شیفته به تصویر درآوردن لایههای زیرین زندگی در جریان، به رخ کشیدن میراث جاودان فرهنگ کشورش و روح حقیقت دمیدن در قامت دنیای خیالی سینما.
در این یادداشت نگاهی میاندازیم به مهمترین آثار خسرو سینایی. فیلمسازی که تا آخرین لحظه هم شوق ساختن داشت و در عطش رسیدن به پرده جادویی بود. عروس آتش را کنار میگذاریم، چراکه دربارهاش زیاد حرف زدهاند و این فرصت را غنیمت میشماریم تا نگاهی بیندازیم به مهمترین آثار سینایی که در سایه عروس آتش هیچگاه بهدرستی کشف نشدند.
همچنین بخوانید:
صفحه حوادث سینمای ایران
گفتگو با سایه (1384)
در کارنامه کاری خسرو سینایی مستند پرترههای زیادی دیده میشود. در سردی آهن به زندگی محمد نصیری، وزنهبردار ایرانی میپردازد و در حاج مصور الملک از زندگی و آثار محمدحسين مصورالملك معروف به حاج مصورالملك، نگارگر و نقاش پیشرو میپردازد و از این رهگذر نگاهی به هنر نگارگری ایرانی میاندازد. در حسین دلاوری به سراغ استاد و نوازنده نی میرود و موسیقی سنتی ایرانی را بررسی میکند.
در گفتگو با سایه خسرو سینایی به سراغ زندگی نویسنده شهیر ایرانی، صادق هدایت میرود و مقطعی از زندگی او را که به نگارش “بوف کور” مربوط است را به تصویر درمیآورد. سینایی حقیقت شخصیت چالشبرانگیز هدایت را درک میکند و این نگاه را مستند میکند. او نه اسطورهسازی میکند و نه در مسیر اسطوره شکنی قدم برمیدارد. بلکه به شخصیت هدایت و رمان او اتکا میکند و روایتش را پیش میبرد.
تهران امروز، تصاویر یک شهر (1356)
سینایی در سالهای پایانی دهه 50 که سرعت سرسامآور مدرنیته ، جامعه ایرانی را سردرگم کرده است به سراغ تهران میرود. مستند او عمدتاً به معرفی مکانهای مهم و تاریخی تهران میپردازد و در کنارش هم نگاهی به بناها و آثار معماری مدرن میاندازد. بااینکه تهران امروز بهعنوان مستندی در جهت معرفی مکانهای گردشگری تهران شناخته میشود، اما سینایی با کنار هم قرار دادن تصاویر شهری، شکاف مدرنیته و سنت را در جامعه بررسی میکند.
همین نگاه را میتوان در آثار دیگر او ازجمله هنر مدرن ایرانی یافت که بررسی به بررسی نقاشی و هنر مدرن ایرانی میپردازد. همچنین او در مستند کوتاه نور و سایه با بررسی نقاشیهای فرح اصولی و در گواهان تاریخ با نگاهی به گنجینه جواهرات ملی، شکاف هنر مدرن و سنت را در گذرای تاریخ بررسی میکند.
هیولای درون ( 1362)
شاید هیولای درون یکی از متفاوتترین آثار سینایی باشد. سینایی در هیولای درون از دنیای واقعی فاصله میگیرد و در فضایی انتزاعی و سورئال قصهگویی میکند. بااینحال، هیولای درون واکنشی است اجتماعی و سیاسی که در قالب قصه مردی که با کابوسهای روح همسرش تنها مانده است تجلی مییابد. سینایی در هیولای درون بهجای آنکه به واقعیت وفادار باشد با روایتی که میان خیال و واقعیت قدم میزند، اصول اخلاقی و اجتماعی انقلاب را به میان میکشد.
انقلاب دستمایه اثر دیگر سینایی یعنی زندهباد هم هست. او در این اثر، در ورای اثری داستانی، در عین واقعگرایی، واکنش سیاسی آدمها را میسنجد و ناگزیری آنها در قیام علیه ظلم را به تصویر درمیآورد.
در کوچههای عشق (1369)
سینایی در کوچههای عشق جنگ تحمیلی را سوژه روایتش میکند. بعد از جنگ به سراغ شهرهای جنگزده میرود و سرنوشت آدمهایی که جنگ زندگیشان را متحول کرده است را به نمایش درمیآورد. قهرمان او در در کوچههای عشق قهرمان تیپیکال درامهای جنگی نیست که پرچم مبارزه و حقطلبی در دست داشته باشد. بلکه او جوانی است که جنگ، خانه و کاشانهاش را ویران کرده است و سینایی با این قهرمان، به مفهوم وطن و خانه که در ناخودآگاه انسان به ثبت رسیده است میپردازد.
با همین قهرمان است که او جنگ و قربانیانش را به تصویر درمیآورد و نشان میدهد که مردمان جنوب چگونه بعد از هشت سال جنگ تحمیلی، سرزمینشان را از میان تلی خاک دوباره میسازند.
سینایی همچنین هویت و ریشههای انسان در خاکش در یار در خانه هم از طریق جستجوی جوانی برای یافتن پدر و مادرش به تصویر میکشد.
مرثیه گمشده (1362)
سینایی نزدیک به بیست سال تلاش برای دستیابی به حقیقتی تاریخی را در مرثیه گمشده میآورد. او با جستجو در تاریخ، سفر اجباری آوارگان لهستانی به ایران را در خلال جنگ جهانی دوم روایت میکند. در این مستند، تصاویر آرشیوی و گفتگو با بازماندگان واقعی، از حقایق کمتر موردتوجه قرارگرفته از این مهاجرت بزرگ و درد آوارگی سخن میگوید. نگاه انسانی و البته مستند سینایی در رابطه با این برهه تاریخی که لهستان و ایران را به هم پیوند میزند، مرثیه گمشده را به اثری فرای مرزهای جغرافیایی تبدیل میکند.
جزیره رنگین (1394)
سینایی در طی سالها فعالیت سینماییاش بارها سرزمین و موطن خود را دستمایه قرار میدهد. از تهران و نیشابور (درابر شهر پیر و سفر به تاریخ) تا خلیجفارس ( در یادداشتهایی بر سه سفر)، به فیلمهای سینایی میآیند تا وابستگی او به فرهنگ و سنت دیرینه کشورش را بازتاب دهند.
او در جزیره رنگین به جزیره هرمز میرود و بر اساس تجربیات احمد نادعلیان در ارتباط با بومیان این جزیره، قصهای از زندگی زنانی روایت میکند که با شنهای رنگی جزیره شیشههای رنگی و تزئینی میسازند. جزیره رنگین که آخرین اثر سینایی است، ظرفیتهای جزیره هرمز را به نمایش میگذارد، گوشهای از زیباییهای این شهر را به بیننده نشان میدهد و با امید قصهای از زندگی و جریان ادامهدار آن روایت میکند.
کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریهها، وبلاگها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.
نوشته در سایه حقیقت – نگاهی به مهمترین آثار خسرو سینایی اولین بار در بلاگ نماوا. پدیدار شد.