نقد فیلم بالارو نگاه نکن
فیلم کمدی سیاه «بالارو نگاه نکن» یک تمثیل آشناست. جایی که سیاستمداران تصمیمهایی میگیرند که ممکن است حتی جان انسانها نیز برایشان بی ارزش جلوهگری کند.
«بالارو نگاه نکن» در قامت یک کمدی سیاه علمی- تخیلی فیلم قابل احترامی است. شما میتوانید ۱۴۵ دقیقه هم بخندید و هم دچار افسردگی شوید. تلفیق این دو انگاره در این فیلم بینقص از کار درآمده است.
آدام مک کی در روایت فیلمش، جامعه علمی و سیاسی و تجاری آمریکا را احتمالا هدف قرارداده است. نماینده جامعه علمی دو اختر شناس، نماینده جامعه سیاسی رئیس جمهور و پسرش و نماینده تجار و بخش خصوصی مارک رایلنس هستند. رایلنس با بازی بینقصش را یک ایلان ماسک حقیقی در جامعه امروزی در نظر بگیرید. «بالارو نگاه نکن» در معناشناختی به فیلم «آروارهها» اثر استیون اسپیلبرگ محصول ۱۹۷۵ تنه میزند.
در «آروارهها» هرچقدر ریچارد دریفوس به عنوان یک اقیانوسشناس به شهردار اصرار میکند که یک کوسه آدمخوار در ساحل پیدا شده، با انکار وی روبرو میشود. ماری همیلتون در نقش شهردار و تصمیم گیرنده آخر خیلی صریح به او میگوید تو میخواهی با این ترفند مطرح شوی! همین تمثیل را در ابعادی وسیع و جهانی در فیلم «بالارو نگاه نکن» داریم.
با اینهمه فیلم آدام مک کی مفاهیم را پیش نمیکشد تا به عمق برسد اما شخصیت آدمها را به خوبی روایت میکند. دی کاپریو یک مومن واقعی است و جنیفر لارنس یک واقعگرای تمام و کمال است. «بالارو نگاه نکن» یک کمدی سیاه است که تفاوت قضاوتهای اربابان رسانه، مردم به عنوان مخاطبین و سیاستمداران را در پی قوع یک هشدار و درک صحیح یا غلط و موضع گیری احتمالی آنها از این پیام هشداردهنده را نشان میدهد.
رئیسجمهور کنونی فقط به آرای خود توجه دارد و اینکه مشکلی برای بدست آوردن آرای دوره بعد نداشته باشد، چرا که او یک عوام فریب نالایق است. پسر احمق او نیز با بازی جونا هیل نیز آش ماجرا را بیشتر داغ میکند و دو اختر شناس داستان را بیرون میاندازند. نظیر اتفاقی که برای ریچارد دریفوس و روی شایدر در فیلم آروارهها رخ داد.
به تعبیری سیاستبازها با هیچ چیزی شوخی ندارند. فقط برد سیاسی میخواهند. حتی اگر وقتی به حکومت برسند بر زمینی برهوت و خالی از سکنه حکمرانی کنند.