از قماش روشنفکرها؛ به بهانه زادروز صابر ابر
صابر ابر این روزها، با صابر ابری که در برنامههای کودک اوایل دهه هشتاد حضور داشت، زمین تا آسمان فرق دارد. ابر از یک جوان خجول و دلربا، امروز شمایل یک آرتیست روشنفکر را به خود گرفته است و با جسارت به هر سو سرک میکشد و نام خود را ثبت میکند. او با انتخاب فیلمهایی که همه شمهای از سینمای خاص دارند، حضور مستمر در تئاتر، فعالیتهای حاشیهایاش، ظاهر متفاوت و دگرگونشده چند سال اخیرش، مشخص کرده است که نهتنها دوست ندارد او را جز دسته سوپراستارهای سینمایی قرار دهند که میخواهد همه بدانند او جز دسته خاصهاست؛ خاصهایی که هنر خاص دارند و خاص میاندیشند و با خاصها ارتباط برقرار میکنند. نشانش هم تلاشش با پروژه «هفت خانه آنورتر» که ابتدا بهصورت کتاب منتشر شد و حالا ابر مشغول تهیه مستندی در این زمینه است و نمایشگاه چیدمان و فوتومدیا « از مردم استمداد میکنم» که نگاهی به گمشدگان دهه چهل تاریخ ما دارد.
همچنین بخوانید:
نگاهی به کارنامه بازیگری فرهاد اصلانی به بهانه زادروزش
صابر ابر از آن دسته بازیگرانی است که در مدتی کوتاه خود را بهعنوان چهرهای شناختهشده به عالم هنر و سینما معرفی کرد. چرا میگویم چهره و نه بازیگر، چراکه ابر همیشه اصرار داشته بیشتر از یک بازیگر باشد، به همه عوالم هنر سر بزند و نگاه و سبک شخصی خودش را در هنر منعکس کند. ابر بازیگر است، قبلاً مجری بوده است، کارگردانی تئاتر میکند، عکاسی را هم در کنار سایر کارهایش بهپیش میبرد و گالری برگزار میکند و حتی کتاب هم مینویسد، اما با همه اینها و با همه تلاش ابر برای پویا ماندن در عالم هنر، عامه مخاطبان او را بهعنوان بازیگر میشناسند، بازیگری که گرچه تاکنون جایزهای نبرده اما در بسیاری از آثار مطرح سینما حضورداشته و میتوان او را جز نسل جدید ستارههای سینمای ایران دستهبندی کرد.
صابر ابر با گذر زمان گزیده کارتر شده است و تفکر هنریاش را به انتخابهایش در سینما هم تسری داده است، البته او همیشه در انتخابهایش وسواسی و با دقت بوده است.
اما هرچه زمان بیشتر میگذرد، نقشهایی که ابر در آنها ظاهر میشود، بیشتر بهظاهر جدید و خط فکری که دوست دارد با آن شناخته شود نزدیک میشود. همین گزیده کاری هم بوده است که ابر را بهعنوان بازیگری سرشناس شناسانده است، نه آنکه بخواهم توانایی بازیگری ابر را انکار کنم که اتفاقاً در برخی آثارش بازی درخشانی ارائه داده است، اما همکاری ابر با کارگردانان بزرگ حتی به بهانه نقشی کوچک، نشان از جهان ذهنی دارد که ابر برای خود متصور است، جهان ذهنی که چه با آن ارتباط برقرار کنید و چه نه، نمیتوانید فراموش کنید یکی از مهمترین شاخصههای شخصیتی و بازیگری ابر بوده است و حالا هم بیش از قبل برجسته شده است.
بههرحال صابر ابر، امسال سی و پنجمین سال زندگیاش را جشن میگیرد و آنقدر در سینمای ایران اعتبار دارد که بخواهیم به این بهانه نگاهی به کارنامه کاری او و برخی از بهترین بازیهایش بیندازیم.
۱- دایرهزنگی- ۱۳۸۶
صابر ابر بعد از بازی در «شاعر زبالهها»، در دومین تجربهاش، به سراغ «دایرهزنگی» و همکاری با پریسا بخت آور رفت. ابر در «دایرهزنگی»، همه آن چیزی را به نمایش میگذارد که شخصیت هنری آن سالهای ابر را میساخت؛ جوانی عاشقپیشه، مظلوم و ساده که با جذابیت ذاتیاش، خود را در دل بیننده جا میکرد. ابر در «دایرهزنگی» گرچه در یک فیلم طنز حاضر میشود، اما خودش به یک بازی طنز نمیرسد، بلکه عاشقپیشگی شخصیتش و تلاش او برای به انجام رساندن کاری که در سر دارد برای کمک به دختری که او را نمیشناسد، این کاراکتر را تبدیل به یکی از دوستداشتنیترینها در میان شخصیتهای زیاد این فیلم میکند. سکانسی که در پایان فیلم، شخصیت او دستگیر میشود و با حسرت به دختری که دلباختهاش شده نگاه میکند، هنوز که هنوز است، یکی از بهترین بازیهایش است.
۲- درباره الی- ۱۳۸۷
بعد از همکاری با پریسا بخت آور و اصغر فرهادی در «دایرهزنگی»، صابر ابر این¬بار مستقیماً با فرهادی همکاری میکند و در نقشی کوتاه اما مهم در درام تحسینشده «درباره الی» ظاهر میشود. ابر سعی میکند باوجود زمان کمی که فیلمنامه برای ایفای نقش در اختیارش میگذارد، ذهن آشفته کاراکترش را به نمایش بگذارد که در برزخی میان عشق و خیانت گیر افتاده است. ابر با جسارت خود را مجبور میکند که از حاشیه امنش خارج شود و بازی بیرونیتری نسبت به همیشه ارائه دهد و نمایش مرد خشمگین و سرخوردهای که با حقیقت روبرو میشود، بازی او را به یکی از ماندگارترین بازیهای در «درباره الی» تبدیل میکند.
۳- هیچ- ۱۳۸۸
صابر ابر، در «هیچ» ثابت میکند که میتواند یک بازی کمدی روان و یکنواخت ارائه کند و با نقش منحصربهفردی که کاهانی در اختیارش قرار میدهد، روی دیگری از تواناییهای خود را نشان میدهد. ابر در نقش پسرک کندذهن که به خاطر عشقش در میان یک خانواده بیسامان گرفتارشده است، برای اولین بار تماماً خود را میشکند و بیهیچ اداواطوار اضافهای جلوی دوربین ظاهر میشود.
۴- اینجا بدون من- ۱۳۸۹
بهرام توکلی در «اینجا بدون من»، به سراغ اقتباسی از نمایشنامه “باغوحش شیشهای” اثر تنسی ویلیامز میرود و صابر ابر را برای نقش اول مردش انتخاب میکند. «اینجا بدون من»، یک درام روانشناختی است که بار اصلیاش را فرزند پسر خانواده به دوش میکشد و ابر باوجوداینکه در ایفای نقش به دام همان اغراق و بازی تئاتری غلو شدهاش میافتد، اما بهخوبی میتواند فراز و نشیبهای روحی و بنبست ذهنی که کاراکترش با آن روبروست را به نمایش بگذارد و در کنار فاطمه معتمدآریا و دیگر بازیگران «اینجا بدون من»، بازی خوب و قابل قبولی ارائه دهد.
۵- قندون جهیزیه-۱۳۹۴
بیشک بهترین و روانترین بازی صابر ابر مربوط به اولین ساخته علی ملاقلی پور، «قندون جهیزیه» است. ابر در نقش مردی از طبقه ضعیف جامعه که مشکلات مالی زیادی دارد و در موقعیتی قرارگرفته که فرصتی طلایی اما شکنجه آور پیش رویش قرار داده است، بهترین بازیاش را ارائه میدهد. ابر در این نقش بهاندازه عصبانی میشود، بهاندازه نرم میشود و بهاندازه بازی میکند. در بازی ابر در «قندون جهیزیه»، هیچ اثری از غرور و نخوت همیشگی او به چشم نمیخورد و بیننده یکسره با او و مشکلات و ماجراهایش همراه میشود.
صابر ابر، سال گذشته «هتتریک»، «میلیونر میامی» و «آشغالهای دوستداشتنی» را که بعد از توقیفی چندساله به نمایش درآمد را روی پرده داشت و «روسی» و «مسخرهباز» ساخته همایون غنی زاده، رفیق دیرینه تئاتریاش، را در نوبت اکران دارد و این روزها مشغول ایفای نقش در «قورباغه» اولین مجموعه نمایشخانگیاش است که ساخته هومن سیدی است. درحالیکه خبرهایی از ازدواج او هم به گوش میرسد و همچنان مشغول تهیه مستند «هفت خانه آنورتر» است، ابر روزهای شلوغی را میگذراند و گرچه همچنان در سینما گزیده کار است، اما یکی از فعالترین بازیگران سینمای ایران این روزها به شمار میرود.
کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریهها، وبلاگها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.