کفشهای میرزا نوروز – عمر طولانی
کفشهای میرزا نوروز Mirza Norooz’s Shoes یکی از فیلمهای نیمه اول دهه شصت است. مشخصا یکی از فیلمهایی که بعد از تاسیس بنیاد سینمایی فارابی و پیامد تاسیس آن ساخته میشود. بنیاد سینمایی فارابی در سال ۱۳۶۲ تاسیس شد تا بتواند یک خط مشی مشخص به جریانهای مختلفی که در سینمای آن روزهای ایران وجود داشت، دهد و آنها زیر یک پرچم جمع کند. البته نه برای همبستگی و وحدت یافتن در سینما که بیشتر برای کنترل کردن جریانهای سینمایی. در واقع بنیاد فارابی تاسیس شد تا سیاستهایی نظارتی و حمایتی و البته کنترلگر در سینمای ایران جریان پیدا کنند تا پسماندههای سینمای فارسی و فیلمهایی که حالا مبتذل بهحساب میآمدند هم جمع شود و سینما همراه و همپای شرایط روز جامعه در دهه شصت شود.
همچنین بخوانید:
جعفر خان از فرنگ برگشته – نه شرقی نه غربی، اصالت واقعی
کفشهای میرزا نوروز یک کمدی پاستورال و بیخطر است در دل جریان فارابی. فیلمی که بر اساس الگوی عموم فیلمهای دولتی در اوایل دهه شصت، زن در آن نقشی حاشیهای دارد و بودن و نبودنش هیچ تاثیری در داستان نمیگذارد. هیچ ارتباطی هم میان زنان و مردان وجود ندارد.
مبنای داستان هرچند قرار است رابطهای با زیست اجتماعی زمانه پیدا کند و بر اساس کیفیت واقعی زندگی در آن سالها بسط پیدا کند، اما عملا رابطهای با متن روز جامعه برقرار نمیکند و تبدیل به اثری انتزاعی میشود.
حتی الآن هم در مواجهه دوباره با عموم فیلمهای ایرانی دهه شصتی این مسئله به وضوح دیده میشود و کماکان فیلمها بهشدت انتزاعی و حتی مضحک هستند و احتمالا اگر یک نفر چهل، پنجاه سال دیگر این فیلمها را ببیند ممکن است فکر کند حتی در جهانی موازی با این جهان ساخته شدهاند، آنقدر که از واقعیت جامعه به دور هستند!
میرزا خسیس
فیلم کفشهای میرزا نوروز در سال ۶۴ به اکران درمیآید. منبع اقتباس فیلم، داستانی به نام «کفشهای مبارک» است که به قلم بهرام بیضایی به نگارش درآمده است. انگار سوسن تسلیمی و داریوش فرهنگ هم در پرداخت ایده اولیه دخیل بودهاند، هرچند این در حد حرف است. یک کمدی ابزورد و سیاه درباره کسی که دلبستگی خاصی به کفشهایش دارد و این علاقه به حدی است که خانواده میرزا را عاصی کرده و کار بهجایی میرسد که خانوادهاش او را ترک میکنند و شرطشان برای بازگشت به خانه اینست که میرزا کفشی نو بخرد.
میرزا در ابتدا راضی نمیشود و بعد هم سعی میکند یکجوری کفش را منهدم و سر به نیست کند تا کفشی نو بخرد اما حالا این کفشها هستند که دست از سر او برنمیدارند. او میخواهد از شر کفشها خلاص شود و کفشها هر طور شده به او برمیگردد و مجددا سر راهش قرار میگیرند. گویی راه گریزی از کفش باقی نمانده و اما میرزا به تلاش خود ادامه میدهد و در نهایت با سوزاندن آن شرش را کم میکند و بالاخره کفشهای نویی میخرد و در پی این اتفاق مبارک، همسر و فرزندانش به خانه بازمیگردند و همهچیز بهخوبی و خوشی به پایان میرسد. بله همینقدر ابزورد و انتزاعی!
محمد متوسلیان کارگردان فیلم یکی از کمدینهای مهم سینمای ایران در دهههای سی و چهل است که به همراه گرشا رئوفی و منصور سپهرنیا گروه کمدی تشکیل میدهند که بنام سه دیوانه مشهور میشود. متوسلیان پیش از انقلاب و در همان دهههای سی و چهل هم کارگردانی میکرده و از میان این سه نفر گروه، کسی بود که تجربه فیلمسازی در سینمای قبل از انقلاب را داشت. او بعد از انقلاب هم به ساختن فیلم ادامه داد.
وقتی متوسلیان وارد پروژه کفشهای میرزا نوروز میشود، بازنویسی فیلمنامه را هم بر عهده میگیرد و به نظر میرسد در همین مرحله فیلم از طرح اولیه و استعاری بهرام بیضایی فاصله میگیرد.
یک علی نصیریان ویژه
نکته مهم درباره کفشهای میرزا نوروز که باید به آن اشاره کرد، بازی خوب علی نصیریان است که بهخوبی از عهده اجرای نقش یک آدم خسیس برآمده و این ویژگی خست را بهعنوان یکی از مشخصههای کاراکترش خیلی زود در ذهن تماشاگر جا میاندازد. بهواسطه بازی نصیریان که از معدود بازیهای کمدی نصیریان در کنار فیلم «آقای هالو» هم هست، تماشاگر با فیلم خو میگیرد و خوشش میآید آن را تا به انتها دنبال کند.
کفشهای میرزا نوروز در زمان اکران خود در کنار بقیه فیلمها دیده میشود و به میزان قابل قبولی تماشاگران جذب میکند و به فروش خوبی هم میرسد؛ اما نکته مهم فیلم، همان چیزی که باعث شده فیلم بیشتر از ظرفیت و پتانسیلهایش مطرح شود و در دل فرهنگ عامه جای خود را باز کند، در حدی که کماکان بسیاری از مردم وقتی میخواهند اشاره به کهنگی یک کفش کنند و یک نفر را به خاطر کفشهای کهنهاش دست بیاندازند از عبارت کفشهای میرزا نوروز استفاده میکنند، این اتفاقی است که در پخشهای بعدی تلویزیونی برای فیلم میافتد و به صرف زمان اکران محدود نمیشود. فیلم بهواسطه کمدی بودن و پاستورال و بیخطر بودنش بارها در صداوسیما به نمایش درآمده و هر بار هم توانسته مخاطب خاص خود را در این پخشهای تلویزیونی پیدا کند. خصوصا فیلم در دهه هفتاد محبوب شده بود و در تلویزیون و خصوصا ایام نوروز بارها پخش شد.
اما در نهایت کفشهای میرزا نوروز یک کمدی متوسط است با داستان و شخصیتهایی تیپیکال که بابت فراگیریش در نزد عامه، بیش از ظرفیتش مطرح و دیده شده است.
کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریهها، وبلاگها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.
نوشته کفشهای میرزا نوروز – عمر طولانی اولین بار در بلاگ نماوا. پدیدار شد.